گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سارا حائری؛ جشنواره بینالمللی فیلم فجر، مهمترین جشنواره سینمایی ایران که هر ساله در میانه بهمنماه در شهر تهران برگزار میشود؛ امسال نیز با وجود نگرانیها و شائبهها، در سایه کرونا و در شرایطی متفاوت از تمام دورههای قبل، با استقبالی کمتر نسبت به سالهای گذشته برگزار شد.
در جشنواره سی و نهم فیلم فجر، آنچه موجب تمایز فیلمهای خوب از متوسط و معمولی میشد، قدرت بازیگران، تلاش برای تعریف کردن داستانهای تازه و توانایی کارگردانها برای خلق موقعیتی چالش برانگیز بود. همچنین با ریز شدن در جزئیات اجرائی نظیر فیلمبرداری و صداگذاری، میتوان دریافت سینمای ایران طی چند سال اخیر پیشرفتی قابل قبول داشته و مسیر رو به رشدی را میپیماید.
در انتظار شگفتی سازان، در غیاب پیشکسوتان
یکی از ویژگیهای مهم که رقابت امسال جشنواره را جدیتر می کرد، حضور کم رنگ کارگردانان پیشکسوت و قدیمی و حضور متکثر فیلم اولی ها بود، که حدود نیمی از فیلم های جشنواره امسال را شامل میشد. این ویژگی، جشنواره امسال را تبدیل به فرصتی برای عرض اندام فیلمسازان گمنام اما شگفتیساز کرد.
سالِ بازیگران
جشنواره امسال، جشنواره بازیگران بود. فیلمها برای باور پذیر کردن داستانها و موقعیتهایشان مسئولیت زیادی به دوش بازیگران گذاشته بودند و به جز مواردی معدود، بازیگران حتی در نقشهای فرعی نیز به خوبی از عهدهی کار بر آمده بودند.
داستان های تازه و حضور ژانرهای متفاوت
در بسیاری از آثار به نمایش در آمده در جشنوارهی امسال شاهد به تصویر کشیده شدنِ داستانهایی بودیم که در پی ساخت دنیایی جدید و محیطهایی تازه بودند؛ از اینرو تنوع محیط و موضوعات باعث میشد هر یک از فیلمها تفاوتی اساسی با دیگری داشته باشند و شباهت میان آنها موجب خستگی بیننده نشود.
علاوه بر این در میان فیلمهای به نمایش درآمده در ویترین جشنواره کمتر رد و نشانی از «واقع گرایی» افراطی سالهای اخیر بود و این همان دستاوردی است که در سال سخت کرونا، نمیتوان نادیدهاش گرفت. پروبال گرفتن عنصر تخیل در داستانپردازی در بخش قابل توجهی از فیلمها مشهود بود. عنصری که سینمای ایران و مخاطبانش در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارند. بازگشت سینماگران ایرانی به دنیای «خیال» که مورد تأکید داوران فجر قرار گرفته را میتوان از امتیازات ویژه این دوره از جشنواره فجر قلمداد کرد.
در راستای همین ویژگی هم فرضیه «تکژانری» بودن سینمای ایران به چالش کشیده شده و شاهد آثاری در ژانرهای مختلف بودیم. نبود هیاتانتخاب در جشنواره امسال سبب شده علاوهبر حضور درام، شاهد چندین فیلم در گونه کودک، یک فیلم در حوزه وحشت، چند فیلم در حوزه دفاع مقدس، یک انیمیشن، یک کار اکشن و چندین فیلم در حوزه سینمای کمدی باشیم.
موقعیتهای چالشبرانگیز
از دیگر ویژگیهای جشنواره فیلم فجر امسال، خلق موقعیتهای چالش برانگیز، جسارت پرداختن به آن و به سرانجام رسیدن آنها بود. موقعیتها و دوراهیهای موجود در فیلمهای جشنواره امسال چنان چالشبرانگیزند که در بسیاری موارد موجب برداشتهای متناقض و متفاوت طرفداران و منتقدان فیلمها شده. این اتفاق نشان میدهدکه قصهگویی و خلق موقعیتهای دراماتیک هنوز هم میتواند سینما را به موضوعی مهم برای بحث و اندیشه تبدیل کند.
کیفیتِ فنی بالا
در اختیار داشتنِ امکانات سختافزاری نظیر جدیدترین دوربینها و نرمافزاری نظیر بهترین برنامههای تدوین و توانایی و خلاقیت استفاده از آنها در جشنوارهی امسال ثابت کرد سینمای ایران حداقل در بخش فنی چیزی از سینمای روز جهان کم ندارد. به طور مثال نورپردازی و بازی با سایه روشنها در فیلم روشن؛ تدوینِ سکانسهایِ پرتشویشِ ابلق و جنگیِ تکتیرانداز نمونههایی از این توانایی بالا و خلاقیتهای فنی در فیلمهای جشنواره سی و نهم فیلم فجر بودند.
فاجعه محتوایی دولتی
در کنار ویژگی ها و توفیقاتی که جشنواره امسال نسبت به سالهای پیش داشت، اما جشنواره امسال به خوبی سالهای قبل نبود؛ در این راستا، نکات منفی نیز به چشم میخورد که لازم است مورد تامل و بحث قرار گیرند. یکی از آن نکات، تولید چند فیلم سیاه و تلخ در سینمای ایران است، به طوری که در پایان چهار فیلم از این جشنواره، قهرمان اصلی خودکشی می کند.
با توجه به اینکه اغلب این فیلمهای سیاه با حمایت دولتی ساخته شدهاند، این سؤال مطرح میشود که چرا بخشهای دولتی به این فیلمها کمک کرده و از آنها حمایت مالی داشتهاند؟ این سؤال بزرگی است که متولیان امر باید پاسخگوی آن باشند. زیرا زمانی که چرخه سینماها فعال شود این سموم وارد جامعه میشود و لازم است از آنها پرسیده شود که چرا به تولید چنین سموم فرهنگی برای جامعه کمک کردهاند؟ اگر فیلمهای جشنواره را آیینهای از سینمای ایران در نظر بگیریم، یک فاجعه رخ داده است.
در مجموع میتوان گفت سینمای ایران در سال پایانیِ قرن در مسیر تازهای قرار گرفته است، جسارت پرداختن به موضوعات تازه و خلق موقعیتهایِ غامض را به دست آورده و در بخش فنی توانایی لازم برایِ ورود به عرصههای جدیدی را دارد. از سوی دیگر بازیگرانی در اختیار دارد که میتوانند به شخصیتهایی پیچیده جان دهند. شاید نتیجه کار به شکل کلی مورد قبول همگی نباشد اما نباید فراموش کرد که این تازه آغاز راه است. سینمای ایران در آستانه ورود به وادیهای دیگری است که در دهه نود امکان یا علاقه ورود به آنها وجود نداشت.
سارا حائری - کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.