گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علیرضا مافی؛ امروزه که سرعت جریان زندگی در جامعه بشری بسیار بالاست، رسانهها نقش اساسی در تغذیه اطلاعاتی افراد جامعه دارند؛ چرا که رویدادها و اتفاقات به موازات زندگی سریع بشری با سرعت و حجم بالایی در حال به وقوع پیوستن هستند و هر فردی هم نیاز به حداقل آگاهی نسبت به پیرامون و محیط زندگی خود دارد. این مهم، یعنی انتقال اطلاعات بر عهده رسانهها است. امروزه یکی از چالشها در عرصه رسانه، ارائه به موقع و از آن مهمتر انتقال کامل، درست و صحیح اطلاعات و اخبار است.
یکی از مفاهیم مهم که تا امروز کمتر مورد بررسی قرار گرفته و از اهمیت مهمی در رسانهها برخوردار است، عدالت رسانهای است. نوعی کلید گمشده در رسانههای امروز کشور بخصوص در بزرگترین زیرساخت و سازمان رسانهای کشور یعنی صدا و سیما که ادبیات آن در سطح کشور گنگ و مبهم است. عدم دسترسی عادلانه افراد جامعه به اخبار علت بروز عارضههای مختلف و بعضاً بسیار مخربی برای جامعه میشود.
یکی از معلولات نبود عدالت رسانهای که تا حدودی در فضای امروز کشور بخصوص صدا و سیما و برخی از خبرگزاریها مشهود است و تداوم آن یقینا اثرات بسیار بسیار سنگینی بر بدنه جامعه خواهد داشت و آنها را از اعتماد به رسانه ملی طرد و راه را برای پناه بردن به درب رسانههای مغرض غیر ملی فراهم خواهد کرد، محافظه کاری است.
محافظه کاری را به طرق مختلفی میتوان معنا کرد؛ اما منظور ما در اینجا از محافظه کاری بندها، رشتهها و غل و زنجیزهایی است که مانع از آرمانخواهی و پیگیری آرمانها هستند. از طرفی مانور بر روی بیان تعاریف مختلف محافظه کاری خود نوعی محافظه کاری است و خارج از موضوع.
حال خود پیشبینی کنید که محافظه کاری در رسانهٔ جامعهای که ۴۳ سال پیش با آرمانهای والایی آن هم آرمانهایی از جنس حق و برای دفاع از مظلومان انقلاب اسلامی را رقم زده است، منجر به چه آفتها و نتایج بسیار خطرناکی خواهد شد؛ البته این عارضه پدیده جدیدی نیست که مختص امروز باشد؛ بلکه همواره در ساختار جمهوری اسلامی ایران از بدو تولد بوده است و در این یادداشت سعی داریم دست به آشناییزدایی در این زمینه بزنیم؛
هم اکنون بدلیل اقتضائات زمان که مخاطبین رسانهها میتوانند در فضای مجازی بسیار سریعتر و شفافتر از رسانههای سنتی چون صدا و سیما به اخبار دسترسی داشته باشند، عیانتر شده و اظهر من الشمس است.
اثبات این قضیه کار دشواری نیست و اشاره به این مثال کاملا بدیهی کافی است که دیگر تصور مناظرههایی همچون دهه ۶۰ تا حد زیادی غیرممکن است. اینکه سردمدارانی با دیدگاههای مارکسیستی و کمونیستی در برابر بزرگانی همچون آیت الله بهشتی و مصباح یزدی بنشینند، استدلالهای خود را بازگو کنند و از آنها دفاع کنند و در مقابل مورد نقد قرار گیرند. حال این یک مثال اثباتی کاملا بدیهی است که خیلی از افراد به آن رسیدهاند.
ای کاش تمام قضیه به همین امر واضح ختم میشد ولی قضیه پیچیدهتر و پنهانتر از اینهاست تا حدی که برنامهها و دستاندرکاران رسانهای بنابر فشارهایی بایستی موضوع مورد بررسی خود را تغییر دهند یا برنامه خود را تعطیل کنند که این روزها کم از این اتفاقات ندیدهاید. این عارضه به قدری از حیث مقابله حائز اهمیت است که درباره خیلی موارد محافظه کاری نتیجه وجود فسادهای گسترده در رسانهها است.
علیرضا مافی - کارشناسی مهندسی هوافضا دانشگاه امیرکبیر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.