این، واقعیترین تصویری است که علاقهمندان به کتاب و ما اهالی رسانه مرتبط با کتاب، آرزویش را درسر میپرورانیم. خب بارها نوشتهایم و میدانید که امسال، شیوع ویروس کرونا با بازار کتاب چه کرد. هرچه هم این ادعا را مطرح کنیم که۹۹، سال رونق فروش اینترنتی کتابها و اوجگرفتن دیگر پلتفرمهای ارائه محتوا بود، نمیتوانیم ادعا کنیم که حال این بازار خوب بود.
بدیهی است هنوز قاطبه کتابخوانها هم در خرید و هم در مطالعه کتابها، به روشهای سنتی پایبندترند و این را نه ما، که آمارها نیز تایید میکنند. هنوز هم بیشتر کتابخوانها، میخواهند لابهلای قفسههای کتابفروشیها بلولند، کتابها را ورق بزنند، با کتابفروشها گپی بزنند، کتابشان را انتخاب کنند، پولش را هم همانجا حضوری حساب کنند و کتاب را بخرند. این رفتار مأنوس، غریبترین تصویر بازار کتاب در سال اخیر بود. با این حال، همچنان بودند کتابهایی که تنور را داغ نگه داشتند، گیریم نه آنچنان داغ. در این گزارش، بین آمارهای پراکنده و متشتت چرخیدهایم تا بدانیم کدام کتابها امسال توانستهاند بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.
خانه کتاب، هنوز هم تنها مرکزی است که آمار دقیق و مستدل در رابطه با کتابهای منتشرشده ارائه میکند؛ هر چند هنوز هم ما به آمار تجمیعشده دسترسی نداریم. یعنی شما اگر میخواهید گرایشی مطالعاتی را بین علاقهمندان به کتاب رصد کنید، مجبورید هم کلی جمع، تقسیم و ضرب کنید و هم گوشی تلفن را بردارید و با و چند کتابفروشی و نهاد مرتبط با کتاب تماس بگیرید تا ببینید ماجرا در آمار و ارقام از چه قرار بوده است. موسسه خانه کتاب، آمار تفکیکشده کتابهای منتشرشده در سال ۹۹ را، از اردیبهشت تا دی ارائه کرده است. از آمار فروردین احتمالا به خاطر تعطیلی روزهای نوروز خبری نیست و آمار بهمن هم لابد هنوز آماده نشده است. بنابراین، آماری که در این گزارش به آن استناد خواهیم کرد، بهناچار ۹ ماه از سال را پوشش میدهد.
بیتردید مهمترین نکته بازار کتاب در سال ۹۹ را باید پایان امپراتوری بلامنازع کتابهای کمکدرسی دانست؛ کتابهایی که هم در تعداد عناوین و هم در شمارگان و هم در فروش، همواره پررونق بودند، اما امسال احتمالا به دلیل تعطیلی چندماهه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و تاکید استادان و آموزگاران بر همان کتابهای درسی بابت اینکه بتوانند آموزش همانها را به انتها برسانند، آمار انتشار کتابهای کمکدرسی اینقدر پایین آمده است. در همه ماههای مورد تحلیل در این گزارش، روند انتشار کتابهای کمکدرسی نسبت به مدت مشابه سال گذشتهشان، کاهشی بوده است. اردیبهشت و مرداد ۳۸درصد کاهش، تیرماه ۵۵ درصد کاهش و آذرماه با ۵۲ درصد کاهش، این روند را بیشتر به رخ میکشند.
میانگین شمارگان همه عناوین کتابهای منتشرشده در همه حوزهها را نیز میتوان به دست آورد. کمترین میانگین شمارگان، ۱۱۷۸ نسخه مربوط به تیرماه و بیشترین میانگین شمارگان، ۱۳۶۱ نسخه مربوط به مردادماه است. روند میانگین شمارگان در اغلب ماهها البته کاهشی بوده و اینطور میتوان نتیجه گرفت که میانگین تعداد نسخههای کتابها نسبت به سال گذشته، روندی کاهشی را تجربه کرده است.
ادبیات داستانی ژانر، چند سالی است در ایران نیز پا گرفتهاست. داستاننویسها، با علم به توجه مخاطبان ادبیات داستانی به داستانهای ژانر در جهان، چندین و چند کتاب در این سالها در ژانرهای مختلفی، چون فانتزی، جنایی، معمایی و پلیسی و... نوشتهاند. در این مسیر، کارگاههای نوشتن در ژانر نیز شکل گرفتهاست. محمدحسن شهسواری داستاننویس، یکی از کسانی بوده که در کارگاههایش چند نویسنده ادبیاتداستانی ژانر پرورش دادهاست. از اینها گذشته، توجه به ادبیات ژانر تا آنجا فزونی یافته که یک جایزهادبی نیز در این باره تاسیس شدهاست؛ جایزهادبی نوفه، که به رمانهای گمانهزن بزرگسال و نوجوان اختصاص پیدا میکند. در دو دوره پیشین، شاید یکی از دغدغههای برگزارکنندگان این بود که، چون تعداد رمانهای ژانر منتشرشده چشمگیر نیست، برای اعلام فهرست نامزدها و برندهها به مشکل بخورند، این در حالی است که حالا وقتی سومین دوره این جایزه برگزار شده و نامزدهای دریافت جایزه در سه بخش معرفی شدهاند، چند رمان قابل توجه نیز از فهرست بیرون ماندهاند. به همه اینها بیفزایید که حالا یکسالی است ادبیات داستانی ژانر ایران، صاحب یک کتابفروشی تخصصی نیز شدهاست؛ کتابفروشی راما، به مدیریت ضحی کاظمی یکی از نویسندههای ادبیات داستانی ژانر.
این هم از عجایب آمار بازار کتاب امسال است؛ در سالی که دانشآموزان، بیشتر وقتشان را در خانه سپری کردهاند، آمار کتابهای منتشرشده برای آنها، با کاهشی چشمگیر روبهرو بوده است. جز اردیبهشت که تعداد عناوین کتابهای منتشرشده برای کودکان و نوجوانان، ۶۷ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشتهاش افزایش نشان داده و همینطور مرداد که افزایشی ۲ درصدی را به همین منوال تجربه کرده، در هفت ماه باقی، روند کاهشی بوده است؛ از ۹درصد کاهش در خردادماه تا ۴۲درصد کاهش در آذرماه. نکته: صدیقه حسینخانی، روانشناس حوزه آموزش کودکان، به اندازه ما از کاهش این آمار متعجب نیست، چون معتقد است: «آموزش آنلاین و مشارکت بچهها از منزل، بسیار وقتگیر است. بسیار بیشتر از حضور فیزیکی بچهها در مدارس. بنابراین، این آماری را که شما به دست آوردهاید باید منطقی تحلیل کرد».
از اردیبهشت تا دی، هنوز و همچنان مثل همیشه، عناوین مرتبط با ادبیات صدرنشین است؛ هرچند این قاعده استثنایی هم دارد: آبان تنها ماهی است که تعداد عناوین کتابهای کمکدرسی، از عناوین کتابهای ذیل ادبیات پیشی گرفته است. جز این ماه، همه سال، ادبیات اول بوده است. این در حالی است که خواهیم گفت در سال ۹۹، چه بلایی سر امپراتوری کتابهای کمکدرسی آمده ونکته قابل توجه دیگر این است که کتابهای مرتبط با حوزه ادبیات که همواره در فهرست تعداد عناوین اول بودهاند، باز هم با افزایش چشمگیر تعداد مواجه شدهاند. در برخی از ماه ها، افزایش بسیار قابل توجه است. به طور مثال، در مرداد امسال ۱۶۱۷عنوان کتاب مرتبط با ادبیات منتشر شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته، حدود ۵۰۰ عنوان بیشتر است؛ ۳۶درصد افزایش.
در فهرست پرشمارگانترین کتابهای سال ۹۹، بیتردید باید کتاب «سه دقیقه تا قیامت؛ تجربهای نزدیک به مرگ» را صدرنشین در نظر آورد. خانه کتاب دو بار این کتاب را به عنوان پرشمارگانترین کتاب ماه عنوان کرده است؛ هر بار با شمارگان خیرهکننده ۱۰۰هزارنسخه. تنها اگر همین را ملاک قرار دهیم این کتاب ۲۰۰هزارنسخه در سال ۹۹ منتشر شده است. کتاب «سه دقیقه در قیامت» کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، روایتی است از خاطرات یکی از مدافعان حرم که زیر عمل جراحی برای لحظههایی از دنیای خاکی میرود و تجربهای نزدیک به مرگ دارد. او در این زمان کوتاه چیزهایی میبیند که درک آنها برای مردم عادی سخت است. در این کتاب که بسیار مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته و نقدها و تفسیرهایی هم بر آن شده است، حقایقی درباره مرگ، برزخ، حال انسان در برزخ و بسیاری مطالب دیگر درباره حیات پس از مرگ خواهید خواند؛ بنابراین درست است که این کتاب درباره یکی از شهداست، اما رسته موضوعیاش در واقع دین است. جدا از کتابهای شهدای مدافع حرم، کتابهای خاطرات و زندگینامه شهدای دفاع مقدس نیز همچنان مورد توجه است. نمونهاش در سال اخیر، «سلام بر ابراهیم» است؛ کتابی در قالب زندگینامه با ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقودالاثر ابراهیم هادی. کتاب حاصل بیش از ۵۰ مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است و امسال چند بار تجدید چاپ شده است.
کتابهای حوزه دین به مانند سالهای اخیر هم جزو کتابهای پرشمارگان و هم کتابهای پرفروش بوده است. یکی از کتابهایی که امسال در این حوزه مورد توجه قرار گرفت، سفرنامه حج حامد عسکری با نام «خال سیاه عربی» است که از اردیبهشت تا حالا هفت بار تجدید چاپ شده و به چاپ هشتم رسیده است. این در حالی است که کتاب در همان ماه اول پنجبار چاپ را تجربه کرد. عسکری خلاف تصور خواننده از همان ابتدای داستان سفرنامهاش را به نحوی خاص و جدید شروع میکند، چنان که خواننده انتظار دارد داستان از ورود نویسنده به حجاز آغاز شود، اما عسکری با خاطرات دوران کودکیاش و تصوراتش از خدا شروع به نوشتن میکند و ابتدا نویسنده را با ذهنیات و تصورات خودش آشنا میکند و سپس به مکه میرسد.
۹۹، سال رونق کتابهای سینمایی هم بودهاست؛ البته نه کتابهایی تئوریک و تخصصی درباره سینما، بلکه کتابهایی درباره سینماگران محبوب. اولین کتابی که همان بهار امسال بسیار موردتوجه قرار گرفت، «من خانهام» بود؛ یادداشتهای پراکنده و پارهنامههای عباس کیارستمی. البته این کتاب چند روزی پس از انتشار و فروش بخش عمدهای از نسخههای چاپ اول، با شکایت و شکایتکشی بین دو فرزند پسر زندهیاد کیارستمی از دفتر ناشر جمعآوری شد. پس از آن «من سفرم» نیز منتشر شد که باز دربرگیرنده پارهنامههایی از کیارستمی بود. زمستان امسال هم شاهد توجه گسترده سینمادوستان به دو کتاب در این حوزه بودیم؛ اولی «۷۵ سالِ اول» است که گفتوگوی مفصل محسن آزرم با بهمن فرمانآرای کارگردان و دومی «سوسن تسلیمی» است که گفتوگوی بلند محمد عبدی با سوسن تسلیمی را دربرمیگیرد. کتاب فرمانآرا در همین مدت کوتاه به چاپ چهارم و کتاب تسلیمی به چاپ دوم رسیدهاند؛ بنابراین میتوان یکی از گرایشهای مطالعاتی کتابخوانهای سال ۱۳۹۹ را گرایش به مطالعات سینمایی دانست. البته باز هم باید تاکید کنیم اینجا منظور از مطالعات سینمایی، مفاهیم و نظریههای مرتبط با سینما نیست، بلکه خاطرهنگاری و تدوین تاریخ است.
یکسری کتابها هستند که ظاهرا ما هر سال که گزارشی از کتابهای پرفروش سال اخیر را مینویسیم، باید عنوان آنها را نیز در فهرست قرار بدهیم. به این کتابها چه میتوانیم بگوییم؟ البته ما که باشیم که به این کتابها چیزی بگوییم! منظورمان این است که چه خطابشان میتوانیم بکنیم؟ کتابهای سعادتمند شاید. مثلا شما «چشمهایش» بزرگ علوی را ببینید... یا «۱۹۸۴» جورج اورول را با ترجمههای مختلف. «سمفونی مردگان» عباس معروفی را هم ببینید و «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز را. «چهار اثر از اسکاول شین» هم که همیشه هست و در این چند سال اخیر، چند کتاب هم به این فهرست ثابت و همیشگی افزوده شدهاست؛ یکی «ملت عشق» الیف شافاک است و دیگری «جزء از کل» استیو تولتز.
سختی سال کرونا، آسیبهایش را به بازار کتاب هم وارد آورد، اما در این میان، بازار یکسری از کتابها رونق گرفت؛ در یک واکاوی ساده، میتوان به این نکته مهم دست یافت مردم برای نجات روان خود، دست به چه ریسمانهایی انداختهاند. در بررسی انجام شده حتی میتوان رد این مساله را در انتشار کتابهای مثبتاندیشی، زیر شاخه کتابهای روانشناسی پیگیری کرد. این دست کتابها که معمولا راهکارهای دمدستی و سادهای به مردم پیشنهاد میکنند، بیش از سالهای گذشته تولید، منتشر و روانه بازار شدهاند. اما آمار این اقبال عمومی چگونه بوده؟ آیا ما در سالی سخت با رویکرد تازهای از کتابخوانی روبهرو شدهایم؟ کتابهای مثبتاندیشی در ذیل عنوان روانشناسی قرار میگیرند. این نوع کتابها معمولا به ما توضیح میدهند با چند روش ساده میتوان فکرهای منفی را به عقب رانده و با جابهجایی موقعیت، به فکرهای تازهتری دست پیدا کرد. به طور کلی این کتابها با حذف موقعیت فردی، شخص را از بستر جامعه و خانواده جدا و تکیه را روی خودش (فرد) قرار میهند و از او میخواهند با ایجاد فضایی خودساخته و گاه انتزاعی روان خود را از مهلکه فکرهای مخرب برهاند. از این رو بیشتر این نوع کتابها مسکنهای موقت بوده و در مواجهه فرد با شرایط موجود او را تنها گذاشته و انتزاعی مینماید. آمارها میگوید در سال ۹۹ بیش از هر دوره دیگری خوانندگان به خواندن کتابهای مثبتاندیشی علاقه نشان دادهاند. از فروردین ۹۹ تا پایان دیماه ۷۶کتاب با عنوان اصلی و فرعی مثبتاندیشی منتشر شده که نسبت به مدت مشابه خود در سال گذشته ۳۳.۳درصد افزایش داشتهاست.
منبع: جامجم