گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زهرا یوسفیان اهور؛ با استناد به فرمایشات مقام عظمای ولایت، مبنی بر توجه به ۲۰۳۰، همین بس که ایشان مکرراً از مسئولین ذی ربط آن را مطالبه نموده و بر مسئله تحول، تاکید موکد داشتند و فرموده اند: بنده جداً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئله تحول را جدی بگیرند؛ آموزش و پرورش ما نیازمند تحول است. این سند تحول نشان دهنده این است که ما نیاز داریم به تحول. تحول هم صرف عوض کردن ظواهر کار نیست، یعنی یک کار عمقی باید انجام بگیرد. در بیان اهمیت سند تحول بنیادین، این نکته بسیار حایز اهمیت است که این سند به مثابه نقشه راهی برای ادامه مسیر و رسیدن به غایت مطلوب آموزش و پرورش است و نیازمند توجه شایانی به ابعاد مختلف سند و هریک از زیر نظام های آن می باشد، که متاسفانه مغفول مانده است.
این درحالی است که اکنون قریب به ۱۰ سال از تدوین آن میگذرد و هنوز اقدامی جدی برای اجرایی کردن این سند مهم صورت نگرفته است. مطابق آنچه که گفته شده است، هر پنج سال یک بار قابلیت به روزرسانی سند وجود دارد، ولی اکنون ده سال از تدوین آن می گذرد و بازهم شاهد هیچ اقدام جدی برای بروزرسانی و تصحیح سند تحول بنیادین نبوده ایم. این مطلب، میتواند خود معلولی باشد بر اینکه اولویت بندی و برنامه ریزی برای اجرای تدریجی سند تحول بنیادین صورت نگرفته است.
با این حال میتوان چنین عنوان کرد، که دلیل دیگر عدم اجرایی شدن سند؛ برخورد سلیقهای وزیران و مدیران درمورد سند تحول بنیادین است، در حالیکه برای اجرای آن باید برنامه ریزی کوتاه مدت و تدریجی در راستای رسیدن به اجرای کامل و هدف والای سند تحول بنیادین در نظر گرفته میشد. یکی از دلایلی که میتوان چنین نتیجهای را مشاهده کرد، این است که برنامهای برای اجرای سند وجود ندارد و طول عمر هر وزیر در وزارتخانه آموزش و پرورش به کمتر از دوسال رسیده است. دلیل دیگری که میتوان به آن اشاره کرد؛ برنامه ای است که برای نظارت عملیاتی و شاخص هایی برای ارزیابی در اجرایی شدن سند تحول تدوین نشده است.
حال سوالاتی در اینجا مطرح میشود، اینکه چگونه سند ۲۰۳۰ تمام توان دولت را پای کار می آورد و پای آن امضای مهمترین نیروی اجرایی دولت قرار می گیرد؟ تفاوت این دو سند در کشش به سمت اجرا در چیست؟ جذابیت سند ۲۰۳۰ برای مجریان و متخصصین کشورهای مختلف در چیست؟
برای پاسخش کمی تأمل کنیم.ولی قاعدتا نمیتوان چنین اذعان کرد که یک سری از سردمداران کشورها جمع شوند و برای ما و بقیه افراد روی زمین برنامه ریزی کنند و از ما بخواهند مطابق میلشان رفتار و عمل کنیم. با این حال درست است یک سندی که مطابق ارزش های یک جامعه است رها شود و به سند دیگری که با معیارهای یک جامعه مخالف است پرداخته شود؟!
میشود کمی و کاستی های سندتحول را تصحیح کرد نه اینکه نسبت به آن بی تفاوت بود. مسلماً دلیل اصلی نپرداختن به سند تحول و عمل به سند ۲۰۳۰، مدیریت و عدم احساس تعهد و مسئولیت در قبال سند تحول توسط مدیران می باشد، بعضاً گفته میشود که این سند برای علوم تربیتی ها است!
یعنی مدیران خود را ملزم و متعهد به اجرای این سند نمی دانند. در پایان لازم است یک نکته را نیز عنوان کرد؛ در بیان عدم تعهد به این سند بالا دستی در اجرا و اینکه به چه مواردی بستگی خواهد داشت، میتوان گفت عدم ثبات مدیریت در سطح کلان وزارت آموزش و پرورش دلیلی براین مهم است. امید است که مسئولینی با دوام و طول مدیریت بیشتر در این جایگاه خطیر بر مسند مدیریت بنشینند و براساس اولویت بندی و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت گام هایی در اجرایی کردن سند تحول بنیادین برداشته شود و تحول بنیادین محقق گردد.
زهرا یوسفیان اهور - معاونت علمی بسیج دانشجویی پردیس شهید باهنر دانشگاه فرهنگیان همدان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.