به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عباس آخوندی گفت: وقتی این تحریمها و منافع آن ۱۶ سال به طول میکشد در واقع نهادینه میشود و ذینفعان جدی پیدا میکند. در این مدت بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار هزینه شده، این یعنی فساد بزرگ شکل گرفته است. این ذینفعان با شعارهای مختلف به دنبال حفظ شرایط موجود هستند.
وی اظهار داشت: یکی از مشکلات اصلی ما بحث عدم قطعیت است. ما نمیدانیم که آیا موضوع برجام حل میشود یا خیر؛ چهار سال است نمیدانیم آیا به FATF میپیوندیم یا خیر، همچنین از زمان آقای رفسنجانی تا به امروز بحث پیوستن ایران به WTO بوده است. طبیعتاً این همه عدم قطعیت خود را در روند نزولی منحنیها نشان میدهد.
وی ادامه داد: عنصر سیاستگذاری و سیاست میتواند مشکلات ما را حل کند. تا ما به اقتصاد جهانی نپیوندیم هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد حتی مسئله کرونا و واکسیناسیون را نمیتوانیم حل بکنیم در حالی که همه کشورهای همسایه آن را حل کردهاند.
وی همچنین گفت: در سه سال گذشته حدود ۱۵ میلیارد دلار صرف خرید خانه در خارج شده است. این به مفهوم خروج سرمایه بسیار سنگین از کشور بوده در حالی که ورود سرمایه حدود صفر است.
وی ادامه داد: آیا رشد اقتصاد ما از طریق تجارت بوده است؟ یا محیط کسب و کار خوبی داشتیم؟ یا نمیتوانیم بگوییم که رقابتپذیر بودیم و یا رشد اقتصادی ما از دانش فنی بوده است؛ بنابراین پول نفت موجب رشد اقتصادی بوده است که پس از تحریمها در بیرون میماند و معادل آن ریال توزیع میشود که آن نیز تورم ایجاد میکند.
آخوندی مدعی شد: از سال ۸۴ تا امروز روندنزولی اقتصادی ایران شروع شده است و تنها عامل مهم برجام بود که آن نیز برگشت البته یک عدهای که در وضع موجود منافع آشکار دارند، حاضر نیستند تغییری در آن ایجاد شود. وقتی ما در ۱۶ سال اخیر تحریم شدیم بحث «دور زدن تحریمها» را مطرح کردیم که اصلاً مجانی نیست و برای کشور هزینهزا است.
درباره این اظهارات چند نکته شایسته ذکر است. نخست این که تحریمهای مؤثر نه از ۱۶ سال قبل، بلکه از ۱۰ سال قبل (سال ۹۰) آغاز شد کسانی که گرای این تحریمها را دادند، عناصر فعال در ستاد فتنه سبز بودند. آقای آخوندی یکی از گردانندگان این ستاد بود. در واقع پس از شکست فتنه سبز در ابعاد سیاسی و خیابانی، کسانی از فعالان فتنه به آمریکاییها پیغام دادند که فشار بر اقتصاد ایران و معیشت مردم، میتواند فتنه را احیا کند.
نتیجه این فتنه اقتصادی، سخت شدن معیشت مردم بود و متعاقب آن ائتلاف مدعی اعتدال و اصلاحات که در میان آنها، برخی از فعالان فتنه ۸۸ نیز خودنمایی میکردند، خود را به عنوان قهرمان مذاکره برای برداشتن تحریمها جا زدند. آنها پس از پیروزی در انتخابات، برجام را ریلگذاری کردند که در فرآیند ۵ ساله موجب شده ۷۰۰ تحریم پیشابرجامی به بیش از ۱۵۰۰ تحریم پسابرجامی اوباما و ترامپ تبدیل شود. این هم جزو صورتحساب هزینههای طیف آقای آخوندی محسوب میشود. در واقع امثال آقای آخوندی باید پاسخگوی ماندگاری تحریمها باشند نه این که برداشته نشدن تحریمها را به دیگران حواله دهند. در همین دوره اگرچه تورمهای ۶۰۰ تا ۸۰۰ درصدی به مردم تحمیل شد و منابع ارزی محدود گردید، اما دولت با سوءمدیریت ۱۸ میلیارد دلار ذخایر ارزی را طرح کرد و در نوبت دیگر دهها میلیارد دلار برای واردات اختصاص داد که بخش عمدهای از آن صرف رانتخواری، عدم واردات کالا، و یا واردات کالا و فروش آن به قیمت ارز آزاد شد. این چرخه معیوب نیز محصول مدیریت دولتی است که آقای آخوندی سه سال عضو آن بود. به بیان دیگر تیم مدیریتی آخوندی و دیگران، ادعا کردند تحریمها را برمیدارند تورم را کنترل میکنند و به تجارت خارجی سامان میدهند، اما شرایط در دوران آنها چند برابر سختتر و بیثباتتر شد. با این وجود آقای آخوندی به جای احساس شرمندگی، دست پیش میگیرد و جوری حرف میزند که انگار از مریخ فرود آمده و ریلگذار و وزیر همین دولت نبوده است.
موضوع دیگر، کارهای مهمی است که میشد در داخل و خارج انجام داد و تحریمها و آثار مخرب آن را بیاثر کرد، اما امثال آقای آخوندی یا مرتکب ترک فعل شدند یا مرتکب سوء رفتار و سوء مدیریت. وزیر مستعفی راه و شهرسازی از طرفی به واگذاری قرارداد به شرکتهای خارجی (حتی در حد کترینگ راهآهن و تزئینات اتوبان تهران- شمال) اعتقاد داشت و از سوی دیگر به احیای تولید داخلی از جمله در بخش مسکن به عنوان پیشران اقتصاد کشور و کماثرکننده تحریمها اعتقاد نداشت. توضیح این که ایران قبل از دولت روحانی توانسته بود به کمک ظرفیتهای بزرگ مهندسی، در برخی کشورها به احداث پروژههای انبوه مسکن همت گمارد و ارزآوری خوبی از این طریق داشته باشد. اما در مدیریت مدعی تدبیر و امید، ضمن تمسخر ظرفیتهای داخلی و پروژههایی مانند مسکن مهر، اقتصاد کشور به سمت وابستگی بیشتر به درآمد نفتی پیش رفت و در واقع تأثیر تحریمها چند برابر شد. در واقع در این حوزهها، امثال آقای آخوندی متهم هستند که با سوءمدیریت سؤال برانگیز خود، موجب ماندگاری و تشدید تحریمها و آثار مخرب آن شدهاند.