به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه اعتماد درباره «دلایل و تنگناهای حمایت از روحانی» مینویسد: به نظر میرسد در جریان انتخابات روی حمایت اصلاحات از آقای روحانی تمرکز فوقالعادهای صورت گیرد و نتیجه رایگیری هرچه باشد این تبلیغات ادامه خواهد یافت.
لازم است اصلاحطلبان در این زمینه با صداقت و با جزئیات تمام سخن گفته و حتی آنجا که قصوری صورت گرفته است از مردم عذر بخواهند. کاملا روشن است که اصلاحطلبان در شرایط کاملا خاص و غیبت کاندیداهای حداکثری خود از آقای روحانی حمایت کردند، روشنتر آنکه آقای روحانی هیچگاه ادعای اصلاحطلبی نکرده و آقای خاتمی هم هنگام حمایت از ایشان در سال ۸۴ بر این نکته تاکید کردند. دولت احمدینژاد کشور را به ورطهای کشانده بود که هر آزاده دلسوزی برای خلاص شدن مملکت از آن پرتگاه موحش حاضر بود برای توقف آن روند مخرب از تمایلات خود بگذرد و به هر کاندیدایی غیر از موافقان آن اوضاع رای دهد.... اصل سخن اینکه آقای روحانی به شخصه هیچگاه نسبت خاصی با اصلاحطلبان نداشت و اوضاع خطیر زمان بهگونهای نبود که یک ائتلاف رسمی با چارچوبهای مشخص صورت گیرد و دولت قادر به عدول از ائتلاف نباشد. وی در دولت اول خود به هر دلیل تا حدودی راه و روش اصلاحطلبان را مورد ملاحظه قرار میداد و به درستی استراتژی رفع تحریمها را در دستور کار خود داشت و در ابتدا در این راه موفقیت بزرگی به دست آورد و همین کافی بود که حمایت اصلاحطلبان استمرار پیدا کند و نجات کشور صورت عینی به خود گیرد.
اینکه رئیسجمهور شخصا چه خصوصیاتی دارد و از حامیان خود مشورت نمیگیرد و حلقه مشاوران را تنگ میکند و از اوضاع زمانه عقب میماند و صدای مردم را به درستی به گوشش نمیرسانند و کوچکترین احساس مسئولیتی در قبال اعتباری که اصلاحطلبان برایش خرج کردند، نمیکند چیزهایی نبود که در آن فضای ویران دولت قبلی قابل کنکاش و تاکید و تدقیق. هنوز هم بزرگان اصلاحطلب ملاحظه و مراعات میکنند و مثلا نمیگویند که یکی از کلیدیترین مسئولان دستگاه ریاستجمهوری ضداصلاحات و اساسا منکر تاثیر حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی بود. باید به مردم صادقانه بگوییم که رئیسجمهور در دور دوم مسئولیت خود همان تعهدات نیمبند خود به حامیان را تقلیل داد و مشاورههای فریادگونه ایشان را به اعتنا نمیگرفت. وزرا به سختی نقطهنظرات خویش را به سمع راس دولت میرساندند و کل گفتوگوی اصلاحطلبان با ریاستجمهوری احتمالا در همان افطار سال ۹۸ خلاصه میشد که اصولگرایان هم حضور داشتند! اصلاحطلبان برای نجات کشور از برنامهای حمایت کردند که در آن قرار بود چرخ زندگی مردم بچرخد، با دنیا تشنجزدایی شود و دانشجویان به صورت گازانبری مورد حمله قرار نگیرند و امور کشور بر اساس قانون و نه به صورت پادگانی اداره شود. اگر در دولت دوم تدبیرو امید عزل و نصبها در غایت ضعف و محافظهکاری صورت گرفتند و قوه مجریه از اهداف اعلامی فاصله گرفت گناه اصلاحطلبان چیست؟
درباره این تحلیل روزنامه اعتماد گفتنی است:
۱- اصلاحطلبان اصرار به تکرار این دروغ بزرگ دارند که به خاطر نامزد نداشتن و از سر ناچاری از روحانی حمایت کردند؛ اما آنها به علم بر اینکه عارف در انتخابات ۹۲ و جهانگیری در انتخابات ۹۶ رای ندارد، از حمایت از این دو نامزد منصرف شدند. عجیب اینکه حالا همین دو چهره سیاسی، به عنوان نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ معرفی میشوند!
۲- اصلاحطلبان بسیاری بارها تصریح کردهاند برخی مواضع روحانی بسیار رادیکال و مورد پسند این طیف بود؛ مواضعی که خاتمی به اتخاذ آنها نشده است. اینکه حالا بگویند روحانی اصلاحطلب نبود یا ادعای اصلاحطلبی نداشت، با ذوقمرگ شدن مدعیان اصلاحطلبی در قبال مواضع روحانی در تناقض است. به همین دلیل هم کسانی، چون رضا خاتمی مدعی شدهاند که اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستند.
۳- ادعای رفع تحریمها به عنوان استراتژی ائتلاف روحانی و اصلاحطلبان در حالی است که تحریمها در دولت روحانی چند برابر شد و ادعای چرخش همزمان چرخ سانتریفیوژها و اقتصاد نیز ۱۸۰ درجه برعکس از آب درآمد که رکوردهای تورم و رکود اقتصادی و کوچک شدن سفره مردم، نتیجه آن است. در واقع اصلاحطلبان در اجرای این به اصطلاح راهبرد، شریک جرم دولت روحانی هستند. در حوزه عملکرد هم، دولت روحانی با حمایت و هدایت اصلاحطلبان به مراتب بدتر و ضعیفتر از دولت دهم عمل کرد و ادعای تشکیل دولت نجات ملی توسط روحانی (با حمایت اصلاحطلبان) ادعایی گزاف و خلاف واقع است.
۴- اما اینکه ادعا میشود روحانی در دوره دوم تغییر مسیر و هویت داد نیز واقعیت ندارد. او غیر از برجام، هیچ برنامه اثباتی دیگری نداشت و رادیکالیسم سیاسی وی نیز در همان سال ۹۶ در انظار مردم به بنبست خورد. به عبارت دیگر پردهها از چشم مردم کنار رفت و هویت واقعی ائتلاف روحانی و اصلاحطلبان آشکار شد.