به گزارش خبرگزاری دانشجو، «نشریه فارین پالیسی» در گزارشی به کنشورزیهای اخیر "محمود احمدینژاد" در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته و به طور خاص به این مسئله اشاره کرده که احمدی نژاد از منظر سیاسی، به اهدافی ورای کسب ریاست جمهوری در ایران می اندیشد.
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «محمود احمدی نژاد از زمان خروج خود از قدرت در سال 2013، تا حد زیادی رویه های پوپولیستی در پیش گرفته و سعی داشته از این طریق، اهداف سیاسیاش را به پیش برد. وی اخیرا نیز در جریان ثبت نام خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز، بار دیگر رویههای پوپولیسیتی اش را به نمایش گذاشته است.
همانطور که انتظار میرفت، احمدی نژاد از سوی شورای نگهبان ایران، رد صلاحیت شد با این حال، این مسئله برای وی یک شکست نبوده زیرا اساسا او به فکر پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران نیست. او سعی دارد از رد صلاحیت خود در انتخابات استفاده کرده و با گرقتنِ ژست یک قربانی، دستورکار سیاسیاش را به پیش برد.
احمدی نژاد با فاصله کمی پس از ثبت نامش در انتخابات ریاست جمهوری ایران، تهدید کرد که اگر شوراینگهبان صلاحیت وی را احراز نکند، انتخابات را تحریم خواهد کرد. وی همچنین تاکید کرد که هیچکدام از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایران را نیز مورد تایید قرار نخواهد داد.
این مسئله موجب شد تا بسیاری از احمدی نژاد انتقاد کنند که چطور همان نظام و سیستمی را مورد انتقاد قرار می دهد که دو مرتبه با تکیه بر آن توانسته کرسی ریاست جمهوری ایران را کسب کند. احمدی نژاد حتی در جریان مصاحبهاش، خود را یک انسان لیبرال دموکرات نامید و به نوعی سعی کرد از این جایگاه به منتقدان و مخالفان خود حمله کند. وی حتی گفت: «من احمدی نژادی نیستم که همگان می شناسند». این موضع گیری احمدی نژاد، تا حد زیادی نشان دهنده راهبرد اصلی وی در شرایط کنونی است.
در واقع، باید گفت که احمدی نژاد فرآیند حرکت از تصور سنتی از خود را از حدودا یک دهه قبل آغاز کرده است(از دوره دوم ریاست جمهوری اش).
وی از همان دوره دوم ریاست جمهوری اش، تا حد زیادی خود را از بسیاری از مراکز قدرت که سنتا از وی حمایت می کردند جدا کرد. وی حتی اتهاماتی را علیه نهادهای قانونی در ایران مطرح کرده و سعی داشته دستور کار سیاسی جدیدی را برای خود دنبال کند.
او در روزهای پایانی ریاست جمهوری اش، از دستیار ارشد خود "اسفندیار رحیم مشایی" برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ایران حمایت کرد تا شاید از طریق او بتواند همچنان در قدرت بماند. با این حال، مشایی نیز به دلیل برخی رویه های خود رد صلاحیت شد. حمید بقایی دیگر دستیار ارشد احمدی نژاد نیز به سرنوشتی مشابه دچار شد و در سال 2017 به دلیل رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان نتوانست کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران شود. تمامی این مسائل این موضوع را برای احمدی نژاد و تیم وی روشن کرد که راهی برای حضور در قدرت ندارند.
این موضوع موجب شد تا احمدی نژاد به جای حضور در قدرت، راهی را جهت حضور در پیرامون آن برای خود بیابد. در چهار سال گذشته، او بسیاری از خط قرمزها را در ایران نادیده گرفته است. او همچنین فعالانه در فضای مجازی اقدام به کنش ورزی کرده و سعی داشته تا تصویر یک سیاستمدار مدرن را از خود که از فناوری های جدید جهت ارائه پیامش استفاده می کند و سعی دارد صلح، آزادی و عدالت را در جهان گسترش دهد، به نمایش بگذارد.
احمدی نژاد قویا سعی دارد تا از رد صلاحیت شدنش توسط شورای نگهبان برای خود، دستاورد سیاسی خلق کند. در این چهارچوب، او بر آن است تا خود را به مثابه یک چهره اپوزیسیون نشان دهد که به طور مداوم سعی دارد در ایران ایجاد تغییر کند و در عین حال از تبعات این مساله برای خود نیز هیچ ابایی ندارد.
از این منظر، احمدی نژاد هدف گذاری به مراتب بالاتر از ریاست جمهوری را برای خود تعریف کرده است. وی سعی دارد تا در عرصه معادلات سیاسی آتی ایران، با اتکا به برخی از حمایت ها از خود، کنشگری موثری داشته باشد و به نوعی خود را چهره ای موثر جهت ایجاد تغییرات در ایران معرفی کند.
احمدی نژاد برای محقق کردن بلند پروزای هایش، نیاز به گسترده کردنِ بیش از پیش پایگاه سیاسی خود دارد. وی جدای از مردم سعی دارد تا توجه نخبگان سیاسی از طیف های مختلف را نیز قویا به خود جلب کند. او در نهایت سعی دارد تا خود را به عنوان قهرمانِ ایجاد تغییر(در ایران) به افکار عمومی داخل و خارج از ایران معرفی کند.
در پایان باید گفته بله، سخن اخیر احمدی نژاد مبنی بر اینکه او دیگر احمدی نژادی که همگان او را (میشناخته و)میشناسند نیست، درست است. وی در شرایط کنونی سعی دارد تا یک بازی طولانی مدت را جهت کسب قدرت در ایران، مدیریت کند. با این همه، باید صبر کرد و دید که سرنوشت وی در این مسیر چگونه خواهد بود».
انتهای پیام/