به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم در مقالهای به تحولات اخیر منطقه و تصمیم آمریکا برای خارج کردن سامانههای دفاعی خود از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پرداخت و نوشت، به طور ناگهانی و آن هم در زمانی که قدرت موشکی ایران و توانایی نظامی و تسلیحاتی متحدان آن در خاورمیانه در حال رشد است، روزنامه والاستریتژورنال گزارش میدهد که پنتاگون شروع به کاهش تعداد سامانههای دفاعی خود در منطقه به ویژه قطر و عربستان سعودی و کویت کرده است.
وزارت دفاع ایالات متحده با تأیید این خبر مدعی شد که خروج سامانههای پاتریوت در خاورمیانه با هدف تعمیر و نگهداری آنها صورت میگیرد. اما باور کردن این دروغ آشکار بسیار دشوار است؛ طبیعتاً باید مهندسان و کارشناسان برای تعمیر سامانهها به مکانهای استقرار آنها بروند و نه برعکس.
از آنجایی که عربستان سعودی در سایه ادامه تجاوزات خود علیه یمن همچنان در معرض حملات موشکی جنبش انصارالله قرار دارد، «لوید استون» وزیر دفاع آمریکا با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی و حاکم غیررسمی این کشور تماس گرفت تا این خبر ناگهانی را به وی بدهد. اما هیچ پاسخی از جانب سعودیها نسبت به این اقدام ناگهانی ایالات متحده مطرح نشد؛ آن هم در حالی که دولت دموکرات آمریکا و رژیم عربستان روابط چندان گرمی با یکدیگر ندارند و ریاض همه تخم مرغهای خود را در سبد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده و «جرد کوشنر» داماد و مشاور ارشد وی چیده بود.
آمریکا باتریهای موشکی مدرن پاتریوت و پیشرفتهترین سامانه دفاعی پاتریوت را در زمان دولت ترامپ برای محافظت از مواضع عربستانی سعودی در برابر موشکهای انصارالله یمن در عربستان مستقر کرده بود. همچنین یکی دیگر از اهداف استقرار سامانههای پاتریوت در عربستان سعودی جلوگیری از هرگونه عملیات موشکی ایران در صورت تشدید اوضاع بود؛ چرا که سعودیها تحت تحریکات ایالات متحده معتقدند که ایران تهدید بزرگی برای آنها محسوب میشود و خاندان حاکم بر عربستان به شدت از قدرت موشکی ایران وحشت دارند.
قابل توجه است که تصمیم به پس گرفتن این سامانههای موشکی آن هم پس از شکست سامانه گنبد آهنین رژیم صهیونیستی در برابر موشکهای مقاومت که نسخه مدرن تری از سامانههای پاتریوت آمریکایی است، همچنین اعلام ناگهانی «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج همه نیروهای این کشور از افغانستان قبل از ماه سپتامبر، به چندین واقعیت مهم اشاره میکند که باید به آنها توجه داشت:
- به نظر میرسد که آمریکا عملاً شکست خود در همه جنگهای خاورمیانه از جمله جنگ خلیج فارس، عراق سوریه، افغانستان و یمن را پذیرفته و تصمیم به کاهش تلفات خود و حفظ اعتبار و سلاحهای باقی ماندهاش در خاورمیانه دارد و تلاش میکند تا تریلیونها دلار را از جنگهای بیهوده و پوچ در خاورمیانه هدر ندهد.
- در مرحله کنونی دولت جدید آمریکا توجه خود را بیشتر به سمت شرق آسیا به ویژه چین که به بزرگترین تهدید موجود علیه منافع و نفوذ ایالات متحده در این منطقه حساس تبدیل شده متمرکز کرده است. چین همچنین تهدید بزرگی برای متحدان آمریکا در شرق آسیا یعنی ژاپن و کرهجنوبی و فیلیپین و تایوان و استرالیا محسوب میشود.
- تصمیم آمریکا برای خروج سامانههای دفاعی خود در خاورمیانه نشان میدهد که کشورهای عربی نمیتوانند به عنوان یک متحد قوی به آمریکا اعتماد کنند و آمریکا تا زمانی به حمایت از این کشورها میپردازد که منافع خودش در میان باشد و در صورت تهدید منافع خود و تغییر اولویتها استراتژیهای دفاعی را تغییر میدهد و در این میان طرف بازنده، اعرابی هستند که به آمریکا تکیه کردهاند.
- ایالات متحده در مرحله آینده برای موج جدیدی از جنگهای سایبری و همچنین جنگ از طریق هواپیماهای بدون سرنشین برنامه ریزی میکند؛ این بدان معناست که سامانههای دفاعی سنتی در مرحله جدید منسوخ و نامناسب هستند و باید جایگزین شوند.
دولت جو بایدن در فاصله زمانی کوتاهی تصمیم به عقبنشینی کامل از خاورمیانه گرفته و هم پیمانان عرب خود را تنها گذاشته و صراحتا به آنها میگوید که خودتان برای خودتان فکر کنید و حساب زیادی روی کمکهای آمریکا باز نکنید. در واقع استراتژی بایدن مانند استراتژی «جرج دبلیو بوش» رئیس جمهور وقت آمریکا در هنگام حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ است.
در حالی که ایرانیها بعد از انتخاب سید «ابراهیم رئیسی» به عنوان رئیس جمهور این کشور مرحله تازهای را آغاز میکنند، همپیمانان عرب آمریکا بعد از اینکه بخش زیادی از ثروتشان را از دست دادند و تریلیونها دلار برای حمایت از آمریکا به باد دادند اکنون خود را تنها میبینند.