کد خبر:۹۴۴۲۳۴
سجاد نوروزی در گفتگو با دانشجو-۲؛

«اکران» برای تولیدکنندگان بسیاری از فیلم‌ها اهمیت ندارد / فرهنگ، حوزه فعالیت‌های تصنعی با کت و شلوار نیست

مدیر سینما آزادی گفت: در هیچ دوره‌ای به اندازه دوره هشت ساله آقای روحانی با این حجم از مشکل در صنعت سینما روبرو نبوده‌ایم. در این دوره تنها با مجموعه‌ای از قوانین غیراصولی در حوزه پروانه ساخت و نمایش روبروایم که هنرمند را به سمت ابتذال و تولید کار‌های سطحی سوق می‌دهد.

اکران برای تولیدکنندگان بسیاری از فیلم‌های پشت اکران اهمیت ندارد/ فرهنگ حوزه فعالیت‌های تصنعی با کت و شلوار نیست

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس مهراجی؛ فرهنگ؛ همان نردبانی که نامزد‌ها در روز‌های منتهی به انتخابات، خوب بلدند از آن بالا بروند، اما پس آن که بساط صندوق‌های رای برچیده شد همه چیز به فراموشی سپرده می‌شود. گویی هیچگاه مسئله‌ای به نام فرهنگ وجود نداشته است و این موضوع در شرایطی است که عموما وجه تمایز یک نظام مبتنی بر مکتب اسلام با دیگر نظام‌های سیاسی، اهمیت جنبه فرهنگی است. روزهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اما در حالی گذشت که حتی از کاسبی با نام فرهنگ و هنر هم خالی بود و نامزدها برخلاف دوره‌های گذشته تقریبا هیچ صحبتی از این عرصه مهم و اهالی آن نکردند. این بی‌توجهی در حالی رخ داد که می‌توان گفت این حوزه و فعالان آن سخت ترین شرایط را طی سال‌های بعد از انقلاب تجربه می‌کنند. تعطیلی طولانی مدت سالن‌های سینما و تئاتر، کنسرت‌های موسیقی، تیراژ پایین کتاب در حوزه نشرو وضعیت نامناسب هنرمندان تجسمی اتفاقاتی بود که بعد از شیوع کرونا گریبان‌گیر هنرمندان شد. اوضاعی که البته دلسوزی هم نداشت و علا می‌توان گفت وزارت ارشاد و نهادهای متولی برای بهبود آن اقدام ویژه‌ای انجام ندادند. با این شرایط سری زدیم به سینما آزادی و با سجاد نوروزی مدیر سینما درباره روزهایی که در دوران شیوع کرونا بر عرصه فرهنگ و مشخصا سینما گذشت گفتگو کردیم. از این دریچه نگاهی هم داشتیم به سیاستگذاری‌‌های فرهنگی در دهه نود و دولت حسن روحانی که بخش دوم آن را می‌خوانید؛ 


حرکت جریان سینمای کشور به وسیله پول‌های بادآورده دولتی و خصوصی به چه موضوعی بر می‌گردد و مشکل از کجاست؟


این موضوع در درجه اول نتیجه انفعال حاکمیت و سپس دولت به طور ویژه در برابر سیاست‌گذاری‌هاست. در هیچ دوره‌ای به اندازه دوره هشت ساله آقای روحانی با این حجم از مشکل در صنعت سینما روبرو نبوده‌ایم. در این دوره، دولت به طور کلی نقش تصدی‌گری خود را کنار گذاشته و اساسا نظارتی بر روی منابع مالی وجود نداشته است. می‌توان گفت تنها با مجموعه‌ای از قوانین غیراصولی در حوزه پروانه ساخت و نمایش روبروایم که هنرمند را به سمت ابتذال و تولید کار‌های سطحی سوق می‌دهد به گونه‌ای که ابتذال به راحتی از این فیلتر‌ها عبور می‌کند، اما حرف جدی و ایده‌های ناب و خلاقانه که پشت آن‌ها تفکر است حذف می‌شوند.


حالت مطلوب دخالت دولت در عرصه فرهنگ و هنر به ویژه باید چگونه باشد؟


انتظار داریم دولت به عنوان ناظر و تسهیل‌گر ورود جوانان و ایده‌های خلاقانه و ناب در حوزه سینما عمل کند و از ورود پول‌های کثیف به چرخه تولیدات سینما جلوگیری کند، اجازه ندهد آثاری در تناقض با منافع ملی تولید شود. اما از این موضوع نباید تفسیر محدود کننده ارائه شود بلکه دولت باید با یک نگاه عام، صنوف را نیز در امر نظارت دخیل کند. در دوره کرونا، سینما، تئاتر و موسیقی کاملا مشخص است که با چه وضعی مواجه شدند تنها VOD‌ها این فرصت را فراهم کرد که برخی به فعالیت ادامه بدهند، اما سالن به عنوان زیرساخت صنعت سینما متضرر اصلی است.

اکران برای تولیدکنندگان بسیاری از فیلم‌های پشت اکران اهمیت ندارد/ فرهنگ حوزه فعالیت‌های تصنعی با کت و شلوار نیست


ما در حاضر با مردمی مواجهیم که فیلم تماشا می‌کنند، اما سینما نمی‌آیند.


بخشی از این ماجرا به خاطر کرونا طبیعی است، اما از طرفی دیگر دلیلی ندارد مردم به سینما بیایند به تماشای آثار ضعیف بنشینند. وقتی آثار باکیفیتی روی پرده سینما نمایش داده نمی‌شود چرا مخاطب باید برای سینما رفتن وقت و هزینه صرف کند؟ سالن‌های سینما به عنوان زیرساخت اصلی این صنعت، متضرر اصلی در این دوران بوده‌اند و ما برای بازگشت مخاطب به سالن‌های سینما حداقل به ۲۰ تولید سینمایی جدی و فاخر در سال نیاز داریم.


در حال حاضر تولیدات سینمایی زیادی داریم که قبل از سال ۹۸ ساخته شده، اما به دلیل شیوع ویروس کرونا هنوز اکران نشده‌اند. تکلیف این تولیدات چه می‌شود؟


اکران برای تولیدکنندگان تعداد بسیاری از این فیلم‌ها موضوعیتی ندارد و سود خود را از جریان تولید کسب کرده‌اند. در صورت بازگشایی سالن‌های سینما و پایان پاندمی کرونا به فیلم‌های بدون مخاطب، سالن اختصاص نخواهیم داد و تنها پذیرای تولیدات باکیفیت خواهیم بود.


بیشتر بخوانید؛ جریان غالب سینمای ایران جریان چپاول است + فیلم



در طی این دوسالی که از شیوع ویروس کرونا می‌گذرد وعده‌هایی در خصوص بهبود وضعیت سینما‌ها داده شد. تا چه میزان به این وعده‌ها از سوی دولت عمل شد؟


این وعده‌ها تاکنون مکرر به تعویق افتاده و حتی وام درنظر گرفته‌شده به تمامی سینما‌ها تخصیص نیافته است. به این صورت که به برخی از سینما‌ها داده شد، اما به برخی دیگر داده نشد. اساسا بسیاری از بدیهیات در زمینه صنعت سینما به درستی تفهیم نشده همانگونه که در علم اقتصاد کشور، اصول اولیه علم کشورداری و اقتصاد لگدمال شده است. به همین خاطر بسیاری از سیاست‌گذاران هنوز در نیافته‌اند که سالن‌ها زیر ساخت و شکل‌دهنده صنعت سینما هستند. حتی سریال‌سازی هم تابعی از نمایش فیلم در سالن‌های سینما است. با این وجود اجازه ارائه نطرات کارشناسی شده نیز داده نمی‌شود خصوصا اگر جوان باشد. این موضوع هم در بخش دولتی و هم خصوصی وجود دارد.


برگردیم به روندی که سینما طی سال‌های بعد از انقلاب طی کرد؛ در برخی سال‌ها مثل دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی به نظر می‌رسید فرهنگ و هنر نسبتا در فضای بهتری نفس می‌کشد. در آن دوره اوضاع سینما چگونه بود؟


به طور کلی در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، سینما حال و روز بهتری داشت. هرچند ممکن است از موضع سیاسی با سیاست‌های دوره آقای خاتمی مخالف باشم، ولی در مجموع در حوزه فرهنگ اتفاقات خوبی رخ داد؛ در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نیز رویداد‌های مثبتی در راستای فرهنگ قابل ذکر است.

می‌توان گفت تنها با مجموعه‌ای از قوانین غیراصولی در حوزه پروانه ساخت و نمایش روبروایم که هنرمند را به سمت ابتذال و تولید کار‌های سطحی سوق می‌دهد به گونه‌ای که ابتذال به راحتی از این فیلتر‌ها عبور می‌کند، اما حرف جدی و ایده‌های ناب و خلاقانه که پشت آن‌ها تفکر است حذف می‌شوند.

اما وقتی به شرایط کنونی و آنچه که فرهنگ در این سال‌های اخیر از سر گذارنده نگاه می‌کنیم به هیچ حرکت مطلوبی که مولد آن دولت باشد نمی‌رسیم. حتی وزیران ارشاد در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی به طور کلی با فرهنگ بیگانه بودند. از طرف دیگر با توجه به اینکه نامزد‌های انتخاباتی دولت سیزدهم تاکنون درباره هیچ یک از ابعاد فرهنگی صحبت نکرده‌اند و در این زمینه برنامه‌ای ارائه نشده‌است، به آینده نیز نمی‌توانیم خوش‌بین باشیم. 


اینکه برخی از افراد شرایط کنونی سینمای ایران را متاثر از شرایط تحریم می‌دانند در حالیکه بین این دو عنصر هیچ ارتباطی وجود ندارد. کل فروش سینمای ایران در سال ۱۳۹۸،۲۹۰ میلیارد بوده است و از این میزان، ۵۰ درصد سهم سالن سینما‌های ایران بوده، ۱۴۰ میلیارد در شرایط تحریم برای کشور پول زیادی به حساب نمی‌آید. حتی اگر ۵۰ میلیارد از این مبلغ به سالن‌ها اختصاص داده می‌شد اکنون در چنین شرایط فجیعی دست و پا نمی‌زدیم.

فارغ از شرایط فعلی اگر بخواهیم فرهنگ را به عنوان یک عنصر مستقل و اساسی، محور سیاست گذاری‌ها در نظر بگیریم، نقشه راه چیست؟


باید به صحبت‌ها و سیاست‌هایی که مقام معظم رهبری تعیین کرده‌اند، برگردیم. ولایت پذیری تنها به حرف و شعار نیست. مقام معظم رهبری سیاست‌هایی را در این زمینه تعریف کرده‌اند. به کدام یک از آن‌ها عمل شد؟ اگر ایشان در حوزه فرهنگ ورود نمی‌کردند ما همین وضعیت حفاظت و حراست حداقلی را هم در زمینه فرهنگ نداشتیم. در غیر این صورت فرهنگ به وسیله نها‌دهای دولتی و خصوصی به طور کلی نابود می‌شد.

اکران برای تولیدکنندگان بسیاری از فیلم‌های پشت اکران اهمیت ندارد/ فرهنگ حوزه فعالیت‌های تصنعی با کت و شلوار نیست

ورود رهبری به حوزه فرهنگ با برنامه‌ریزی اقداماتی نظیر دیدار با شعرا، نویسندگان، فیلمسازان و به طور کلی اصحاب فرهنگ و هنر بدون هیچ هزینه مادی گزافی، جریان‌های اصولی و درستی در حوزه فرهنگ و هنر ایجاد کرده است که بارزترین آن‌ها نوشتن تقریظ بر آثار ادبیات پایداری است که متاسفانه بر اثر بی‌توجهی بسیاری از فیلمسازان محتوای این آثار به تولیدات سینمایی تبدیل نشده است. حوزه فرهنگ، حوزه فعالیت‌های تصنعی نیست که آقایان با کت و شلوار در مقابل دوربین از تحول و بقا سخن بگویند. اگر مسئولین این حوزه از جنس فرهنگ و هنر باشند اتفاقات جدی و مثبتی در این حوزه رقم خواهد خورد.


در کشور ما عموما مسئولیت‌های فرهنگی را به بی‌ربط‌ترین آدم‌های ممکن می‌سپارند به گونه‌ای که انگار این مسئولیت‌ها را می‌بخشند.


دقیقا این موضوع چه در بخش دولتی و چه خصوصی صدق می‌کند. سال گذشته رئیس سازمان تبلیغات اسلامی برخلاف عادت‌ها، یک فرد جوان را به عنوان مسئول حوزه هنری انتخاب کرد. چند نمونه از این اقدامات را می‌توانیم مثال بزنیم؟ چه قدر جنس انتصابات ما در حوزه فرهنگی به این صورت است؟


و به عنوان سوال پایانی، فکر می‌کنید چرا هیچ وقت فرهنگ به صورت مستقل در ایران مسئله سیاستگذاری‌ها نبوده است؟


مثل این می‌ماند که ما ندانیم که جسم انسان روزانه به شش لیوان آب احتیاج دارد و به جای آن آبمیوه مصرف کنیم بعد انتظار داریم بدن سالمی داشته باشیم. مشکل اساسی ما این است که هنوز نفهمیده‌ایم همه چیز در کشور از دالان فرهنگ و هنر عبور می‌کند وگمان می‌کنند فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر مثل خط تولید کارخانه‌ها است و روال یکسان و تصنعی دارد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار