به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تحریمهای پیاپی ایالات متحده علیه رسانههای مخالف با تفکرات امپریالیستی آمریکا بار دیگر این حقیقت ملموس را نزد افکار عمومی جهان به خوبی روشن ساخت که تمام ادعاهای غرب مبنی بر پاسداری از ارزش آزادی بیان دروغی بیش نبوده و استفاده ابزاری آمریکا از مقوله احترام به تفکرات مخالفان در مفهوم دگراندیشی سیاسی آنچنان نخنما شده که آبرویی برای سران کاخ سفید باقی نگذاشته است. نگارنده نیز به همین جهت تیتر یادداشت را از بیت مشهور جناب سایه قرض گرفته است که پرده افتاد و صحنه خاموش.
پرده ریاکاری ایالات متحده در سالن نمایش دفاع از آزادی بیان با تحریمهای گسترده شبکههایی، چون پرستیوی، رسانههای حزبالله عراق، حزبالله لبنان و انصارالله یمن به شکلی رسواکننده فرو افتاد تا جهانیان چهره عریان کاخ سفید را بدون روتوش به نظاره بنشینند که در پس ظاهر دموکراتیک روسایجمهور آمریکا، دیکتاتورهایی بدتر و مشمئزکنندهتر از دیکتاتوری استالین و هیتلر شکل گرفته است.
وزارت دادگستری آمریکا، شامگاه یکم تیر دست به توقیف دامنه سایت رسانههای مقاومت زد و در این راستا، دامنه داتکام شبکه پرستیوی، یکی از شاخصترین رسانههای این جریان را نیز مسدود ساخت. اقدامی که واکنش شدید و اعتراض پرستیوی را درپی داشت و در حرکتی هوشمندانه، به سرعت با جایگزینی دامنه داتکام با دامنه ایرانی آیآر و دیگر دامنههای محلی خنثی شد.
آمریکاییها تصور میکنند که با تحریم پرستیوی و توقیف دامنه اینترنتی آن، صحنه اطلاعرسانی گروههای آزادیخواه علیه نظام امپریالیستی آنان خاموش میشود؛ حال آنکه این صدا به جهت سلطه قوی آنان بر فناوریهای روز اینترنتی و ماهوارهای کمفروغ میشود، ولی خاموش هرگز.
مردم فلسطین بدون داشتن رسانهای قدرتمند بارها و بارها در برابر نژادپرستهای اسرائیلی ایستادگی کردند. از انتفاضه سنگ شروع کردند تا به انتفاضه پرتاب راکتهایی که تلآویو را هدف قرار داد، رسیدند. وجدانهای بیدار بشری از طریق دوربین موبایلهای فلسطینی فیلمهای ضبط شده از غرور مقاومت سلحشورانه فلسطینیها را بهویژه در جنگ اخیرشان با اشغالگران قدس شریف دیدند و جنایات ددمنشانهای که نتانیاهوی روانی مرتکب شد. آمریکاییها هم به خوبی متوجه شدند که همین پرستیوی که بارها در شبکههای اجتماعی محدود و مسدود شده و حتی در مقاطعی از دستیابی به ماهواره هم محروم شده بود، از راههای گوناگون، آن فیلمها را به سمع و نظر جهانیان رساند تا شاهد شکلگیری تظاهرات تاریخی در پاریس، هامبورگ، مادرید و حتی نیویورک علیه صهیونیستها باشیم. همان اعتراض گسترده وجدانهای بیدار بشری بود که خانه عنکبوتی نتانیاهو را بر سرش خراب کرد تا به تعبیر خمینی بت شکن، روانه زبالهدان تاریخ شود.
آزادی بیان تا مادامی برای غرب و آمریکا مقدس است که مروج عقاید استکباری آنان باشد و البته اگر چنین شد، رسانه حق دارد تا فقط در دفاع از بایدن، ترامپ را تحقیر کند یا در دفاع از ترامپ، بایدن را رسوا سازد؛ ولی اگر پرستیوی فریاد زد که ترامپ و بایدن به قول ما ایرانیها سر و ته از یک کرباس هستند و دست به خون بیگناهان خاورمیانه فرو بردهاند، آن وقت آزادی بیان حرف مفتی بیش نخواهد بود و صدای پرستیوی باید تحت هر شرایطی در گلو خفه شود.
به هر حال نظام فعلی سلطه که ابزارهای قدرت فناورانه و رسانهای را در اختیار دارد، متوسل به همین روشهای غیرانسانی و ناجوانمردانه میشود و این جریان مقاومت در برابر نظام امپریالیستی ایالات متحده به رهبری ایران است که باید ماهوارههای تخصصی رسانهای خود را بدون اتکا به هاتبرد به راه اندازد و از پلتفرمهای معتبری که وابسته به گوگل و یاهو نیستند، بهره ببرد.
تا آمریکا و اسرائیل هستند، صحنه جنایت علیه بشریت هرگز خاموش نمیشود و تا صحنه جنایت نظامی و رسانهای علیه انسانهای مظلوم در جهان فعال است، جریانهای آزادیخواه رسانهای همچون پرستیوی باید با پیداکردن ابزارهای مناسب و کارآمد فناورانه، صدای مظلومیت مستضعفان عالم را به جهانیان مخابره کنند و این تکلیفی است که معمار کبیر انقلاب اسلامی بر عهدهمان گذاشتهاند. قطعا پرستیوی و سایر رسانههای شریف جریان مقاومت راه خود را پرقدرتتر از همیشه طی خواهند کرد و جهان فراموش نمیکند که چگونه در نخستین روز تیرماه ۱۴۰۰، تشت رسوایی آمریکا در دفاع از آزادی بیان با مفتضحانهترین شکل ممکن از پشتبام کاخ سفید به پایین پرتاب شد.