گروه فرهنگ و هنرخبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ این روزها خبرهای سینمایی همه معطوف به یک رویداد مهم بین المللی شده است. رویدادی که برای اولین بار در جنوب فرانسه درست ۸۲ سال قبل نخستین دوره خود را آغاز کرد و با شروع جنگ جهانی دوم برگزاری مجدد آن متوقف ماند. جشنواره فیلم کن با شروع فعالیت خود در سال ۱۹۳۹ مسیر پر فراز و نشیبی را پشت گذاشته است تا امروز بتوان از آن به عنوان ویترینی برای فیلمهای مهم اروپا و جهان یاد کرد.
جشنواره بین المللی فیلم کن در هفتاد و چهارمین دوره خود از ۱۵ تا ۲۶ تیر ۲۰۲۱ در فرانسه در هفت بخش اصلی اجرا شد؛ بخشهای مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، سینه فونداسیون (مسابقه فیلمهای کوتاه)، هفته منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فیلم. اما در این میان مهمترین و پر افتخارترین جایزه در جشنواره بین المللی فیلم کن جایزه نخل طلایی است.
همواره انتخاب فیلمها و عوامل تعیین کننده در انتخابها در این جشنواره با بحث و جدلهای بسیاری همراه بوده است. همه در این اتفاق نظر دارند که حضور یک فیلم در بخشهای مختلف این جشنواره میتواند سرنوشت اقتصادی و میزان درصد استقبال آن از سوی مخاطبان را به طرز چشم گیری تغییر دهد. در واقع این جشنواره محلی است تا آثار ازجهات کیفی و نوآورانه مورد بحث و بررسی قرار گیرند و از طرفی فرصتی استثنایی برای کشف استعدادهای هنری باشد. از این رو میتوان این جشنواره را سکوی پرشی برای اهالی سینمای جهان دانست. فرصتی که برخی برای نیل به آن تلاش میکنند تا در کنار ارتقای بعد هنری و کیفی اثر خود، هر چه بیشتر به سیاستهای خاص جشنواره نزدیک شوند تا شانس خود را برای بهتر و بیشتر دیده شدن و دریافت جایزه افزایش دهند.
فرصت و موقعیت هنری و اقتصادی جشنواره کن سبب ایجاد رقابت در میان تولیدات جهانی میشود به شکلی که هر ساله نزدیک به سه تا چهار هزار فیلم بلند سینمایی به بخشهای مختلف جشنواره کن ارسال میشود، اما از این تعداد تنها چیزی حدود هشتاد تا صد فیلم بلند سینمایی به مرحله پذیرش نهایی میرسند. اما سوال اینجاست که سیاستها و رویکردهای خاص این جشنواره که سبب میشود انتخاب گروهی از فیلمسازان در بخشهای مختلف جشنواره قابل پیش بینی باشد چه چیزی هست؟!
گروههای بسیاری هر ساله تلاش میکنند تا سطح کیفی اثر خود را به نقطه مطلوب هیاتهای انتخاب جشنواره کن نزدیک کنند. اما با گذر دورههای مختلف جشنواره این مهم نمایان شده است که همواره تنها معیارهای هنری و زیبایی شناختی در انتخابها دخالت ندارند. گروهی معیارهای سیاسی را در انتخابها حائز اهمیت و تعدادی نیز ظرفیتهای اقتصادی و حضور ستارهها را مهم تلقی میکنند. در این میان میتوان به رابطه فیلمها با کشور میزبان یعنی فرانسه نیز اشاره داشت.
ایسنا در گزارشی بیان میکند: «در مجموع از ۸۸ فیلم بلند سینمایی انتخاب شده در بخشهای مختلف جشنواره کن ۲۰۱۸، ۱۸ فیلم، ۲۰/۴۵ درصد تولید کامل فرانسه، ۳۶ فیلم بلند، ۴۰/۹ درصد تولید مشترک فرانسه و ۵۵ فیلم، ۶۲/۵ درصد دارای پخش کننده بین المللی فرانسوی اند. سهم تولیدات فرانسوی و تولیدات مشترک فرانسه، ۵۴ فیلم و به عبارتی ۶۱/۳۶ درصد از کل انتخاب هاست! پس در جشنواره فیلم کن، ظرفیت واقعی موجود برای حضور یک فیلم بلند سینمایی غیر تولید فرانسه تنها ۳۸/۶۴ درصد و برای یک فیلم بلند سینمایی بدون پخش کننده بین المللی فرانسوی هم تنها ۳۷/۵ درصد است. به عبارتی دیگر داشتن یک “ارتباط فرانسوی” برای حضور در جشنواره کن، شانس یک فیلم را سه برابر خواهد کرد.»
این سهم خواهی فرانسه را میتوان عادی دانست، زیرا این کشور هر ساله میزبان برگزاری مهمترین جشنوارههای سینمایی است که از این میان میتوان به کن، مهمترین جشنواره و بازار فیلم جهان، کلرمون-فران، مهمترین جشنواره فیلم کوتاه جهان، انسی، مهمترین جشنواره انیمیشن جهان، فید مارسی، یکی از سه رویداد مهم سینمای مستند جهان اشاره کرد. اما در میان تمامی این عوامل موثر در منتخب شدن فیلم ها، نقش معیارهای سیاسی را میتوان در دهههای گذشته پر رنگ¬تر مشاهده کرد.
حامد سلیمان زاده، مدرس و منتقد بین المللی به عنوان اولین منتقد ایرانی عضو فیپرشی در هیئت داوران این جشنواره در گفتگو با خبرگزاری موج در ارتباط با رویکرد این دوره جشنواره گفت: «در رویکردی که برای انتخاب فیلمها در این دوره وجود داشته، توجه به اقلیتها و مخصوصا سیاهپوستان و همچنین مسائل محیط زیست و بحرانهای جهانی از جمله مهاجرت، فقر و قحطی به عنوان محور محتوایی درنظر گرفته شده است. به عنوان مثال فیلم «همسر گورکن» از سومالی که در بخش هفته منتقدین نمایش داده شد ترکیبی از تمام این موارد را داشت. همواره کن تلاش میکند تا بگوید اینجا پناه گاهی برای اقلیتها با نوع دین، مذهب، تفکر و یا جنسیت خاص خودشان وجود دارد.»
حضور کمپانیها و سرمایه داران و گرایش بیشتر به سیاستها و رویکردهای جدید را میتوان یکی از راهبردهای جشنواره کن دانست. به طور مثال توجه به فیلمهای خاص با نگاههای دگرباشان جنسی و حمایت از آنها؛ سال ۲۰۱۳ میلادی فیلم «زندگی ادل» که در ایران با نام «آبی گرمترین رنگ است» شناخته میشود، نمایش داده شد. این فیلم که مناسبات جنسی دو دختر جوان را به تصویر کشیده بود موفق به کسب نخل طلای بهترین فیلم جشنواره شد تا تاییدی بر جهت گیری خاص این جشنواره هنری و سمت سوی ایدئولوژیک آن باشد.
«آزاده جعفری» منتقد فیلم و کارشناس سینمایی در گفتگو با ایرنا درباره معیار انتخاب فیلمها توسط کن گفت: «درباره معیارهای هیأت انتخاب کن با قطعیت نمیتوان نظر داد، چون عوامل زیادی در آن دخیل هستند. کمپانیهای معروف و اشخاص شناختهشده و تأثیرگذار قدرت زیادی دارند. به طور نمونه فیلمهای ایرانی از طریق کانالها و اشخاص مشخصی به جشنواره معرفی میشوند. شرایط سیاسی کشوری که فیلم در آن ساخته شده و ملیت فیلمساز تعیینکننده است و از آن مهمتر پیام و نگاه سیاسی اجتماعی نهفته در فیلم. بخش نوعی نگاه به مسائل زنان، اقلیتهای جنسی و قومی و کشورهای محروم توجه ویژهای دارد. اما کیفیت فیلمها هم اهمیت دارد.»
در حواشی سالهای قبل جشنواره شاهد آن بودیم که با اهدای جایزه نخل طلای افتخاری جشنواره کن به «آلن دلون» که معترض سیاستهای همجنس بازانه و فمنیستی کن بود گروههای مختلفی به این تصمیم اعتراض کردند و او را زن ستیز و نژاد پرست دانستند. اما مدیر جشنواره کن تیری فرمو با این مضمون که این جایزه صلح نوبل نیست بلکه جایزه بازیگری ست پاسخ این گروه را داد.
با تمام این مسائل میتوان نتیجه گرفت که، بررسی و گفتمان مشکلات و معضلات در درون داستانها را نمیتوان کتمان کرد، ولی باید پرسید کسانی که دغدغه انسانیت فراموش شده را دارند چرا چشمان خود را بازتر نمیکنند تا عوامل موثر بر این مشکلات را بیان کنند. تا چه زمانی قرار است تنها صرف محدودیت و مشکلات و مبارزهها به نمایش دربیاید، اما از عوامل اصلی پشت پرده نژادپرستی، فقر، اقلیت گرایی و .. صحبتی به میان نیاید. دیگر مسیر مستقیم انتخاب فیلم در جشنوارهای مانند کن برای بسیاری از کارگردانان رو شده است.
زمانی کارگردانان اروپایی مسئولیت ساخت این سیاه نمایی را بر عهده داشتند و اکنون با کمال افتخار کارگردانان خاورمیانه به بهترین صورت این امر را بر عهده گرفته اند. جدا از تکنیک، فرم و قالب سینمایی این دست کارگردانان که به بهترین صورت فیلم را پیش برده اند و تحسین برانگیز ارائه داده اند، در بخش محتوا همچنان مغفول مانده اند و چشم هایشان به دهان منتقدان است و تشویقی که رد کدام مسیر را نشان آنها میدهد.