به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در مورد تربیت نیک بیان کرد: تکلیف یک مقام است که خداوند انسان را لایق دانسته است که این مسئولیت را به او بسپارد و پذیرفتن این تکلیف تبریک و جشن در پی دارد که در دختران در سن ۹ سالگی و در پسران در ۱۵ سال قمری قرار دارد این به معنای این نیست که افراد نابالغ به طور کلی رها باشند خداوند گاهی اوقات افراد نوجوانان هم دستور داده است مانند اینکه افراد نابالغ باید در زده وارد اتاق پدر مادر شوند به طور کلی پدر مادرها باید بسیاری در این زمینه به فرزندان خود کمک کرده اگر آنان کار نیکی را انجام دادند آنها را تشویق کنند و به کار خوب من آن پاداش بدهند چند تا فرزندانش هم این مسیر را ادامه داده اینو تربیت نیک باید قبل از سن بلوغ آغاز شود تا در سن بلوغ برای برای فرزندان آن کاری لذت بخش و آسوده باشد پدر و مادر گرامی همچنین در قبال فرزندانشان احساس مسئولیت میکنند و سعی در تربیت آنان دارند. بسیاری از والدین از دوران کودکی به دنبال آموزش نماز به کودکانشان میباشند. چرا که نماز یکی از مهمترین آداب و دستورات اسلامی است.
در آیات قرآن کریم، بیش از ۱۲۲ آیه پیرامون نماز وارد شده است که دلالت بر اهمیّت این دستور الهی دارد. همچنین تعبیراتی که در احادیث ائمه (ع) در مورد نماز آمده همین مطلب را تایید میکند. گاهی نماز به منزله سر در بدن قرار گرفته، و گاهی اسلام بر پنج پایه تصوّر شده است که یکی از آنها نماز است.
گام اوّل ـ توجه والدین به نماز
برای ترغیب کودکان به نماز، باید خودمان توجه داشته باشیم که نماز در رأس اعمال واجب قرار دارد و آن را در اولویت کارهای خود قرار دهیم. والدینی که توفیق چندانی در اقامهی نماز ندارند و آن را در اولویت کاری خود قرار نمی دهند، نمی توانند مربّی فرزندانی باشند که باید نماز را در سرلوحهی اعمال خود قرار داده و با نماز زندگی کنند.
گام دوم ـ دوست داشتن کودک
اگر در زندگی خود کسی را دوست داشته باشیم، ممکن است به خاطر او به همهی چیزهایی که به نحوی با او ارتباط دارد علاقمند شویم؛ و نیز اگر از کسی متنفّر و منزجر باشیم، امکان دارد به خاطر تنفرّی که از او داریم، از هر چیز دیگری که ما را به یاد او می اندازد متنفّر شویم.
اگر با رفتارهای نادرست خود، کودکانمان را از خود منزجر کنیم، ممکن است آن ها از همه ی کارهای ما و از آن جمله نماز و عبادتمان متنفّر شده و از آن ها دوری کند. کما این که اگر آن ها را دوست داشته باشیم و به آنها محبّت کنیم، آن ها هم با میل و اشتیاق بیشتری به تقلید از کارهای ما بر می آیند و سعی می کنند همانند ما رفتار کرده و به نماز و عبادت نزدیک تر شوند.
گام سوم ـ تقویت حسّ مسؤولیّت پذیری
علّت کوتاهی برخی از جوانان و نوجوانان ما در نماز، فرا نگرفتن حسّ مسئولیت پذیری و عادت به فرار از مسؤولیت در دوران کودکی است. بنابراین، شایسته است که همواره مسؤولیت هایی به عهدهی کودکانمان بگذاریم تا از همان دوران کودکی بیاموزند مسؤولیتی دارند و باید مسؤولیتهای خود را با دقّت انجام دهند.
گام چهارم ـ تقویت عشق و علاقه ی درونی کودک نسبت به نماز
آنچه که بیش از نماز خواندن کودکان خردسال ما اهمیت دارد، تقویت عشق و علاقه ی آنها به نماز است. بنابراین، باید به گونهای رفتار کنیم که پیوسته شیرینی نماز در کام آن ها بماند و نباید با افراط و زیاده روی خود، باعث شویم که به نماز به عنوان کاری سخت و طاقت فرسا نگاه کنند. مخصوصا والدینی که موفّق به خواندن نمازهای نافله هستند باید مراقب باشند که فرزندشان پا به پای آنها همه ی نمازهای واجب و نافله را نخواند و بیش از اندازه خود را به زحمت نیندازد.
گام پنجم ـ دور کردن فشارهای روانی از کودک
در این گام باید به این اصل مهم پایبند باشیم که نماز نخواندن کودک خردسال ما کاری زشت نیست، چرا که هنوز به سنّ تکلیف نرسیده است؛ اما نماز خواندنش کاری بسیار زیبا و قابل تحسین است. بدین معنا که اگر کودک ما به خاطر شیطنتهای کودکانه گاهی نماز نخواند به او با دید منفی نگاه نکنیم؛ اما وقتی که نماز خواند محبّت خود را در حقّ او بیشتر کنیم. ثمرهی توجه به این اصل آن است که کودک ما برای نماز خواندن، خود را در معرض فشارهای روانی نخواهد دید، لذا با اختیار و اشتیاق به سوی نماز گام برمیدارد.
گام ششم ـ تشویق کودک برای شکوفا کردن انگیزههای درونی
کودکانمان را در این مسیر همواره تشویق کنیم. این تشویق ها باید به گونه ای باشند که اشتیاق درونی کودک را روز به روز به نماز بیشتر کند تا با خواندن نماز احساس غرور و عزّت نفس کند.
تشویق کودکانمان به نماز باید در جهت شکوفا کردن انگیزههای درونی آنها باشد. بدین معنا که آنها را به خاطر نمازشان تکریم کرده و ارزش کارشان را به آنها گوشزد کنیم و به آن ها بگوییم: «نماز، تشکّر از خدا بوده و نشانه ی بندگی ما محسوب می شود.»
گام هفتم ـ آشنا کردن کودک با فلسفه ی نماز
با در نظر گرفتن مقتضای سنّی کودکانمان، فلسفه و هدف از نماز را به آنها توضیح دهیم. استفاده از «شیوههای مستقیم» در تشویق کودک اشکالی ندارد؛ اما استفاده از «شیوه های غیر مستقیم» در آموزش فلسفهی نماز می تواند کارایی بیشتری داشته باشد.
به کودکان مان بگوییم که خداوند چه نعمت هایی به ما عطا فرموده به انان بیاموزیم که بی تفاوت از کنار این نعمتها نگدرند و خداوند را بابت تمامی داده هایش سپاس بگویند.
همچنان که در آیه ۱۳۲ سوره طه داریم که خداوند میفرمایند: "و أمر أهلک بالصلاة و اصطبر علیها؛ای پیامبر! اهلت را به برپایی نماز فراخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن"
در روایت است که به فرزندانتان از سن هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید.
روح انسان در زمان جوانی حالت قابل انعطافی دارد و هر چه انسان بزرگتر میشود از انعطاف آن کمتر میشود.
نماز بر نونهالان گر چه واجب نیست، لیکن امری نیکو و پسندیده است و زمینه ساز دوران جوانی است؛ و در روایات نیز از ائمه (ع) داریم که میفرمایند: پیامبر اسلام (ص) نماز را نور چشم خود میداند، و یا آن را بسان معشوقهای توصیف میکند که هم صحبتی با او هر سختی را گوارا میسازد.
آری نماز فروغ چشمی است که سایر اعضاء با آن مسیر خود را مییابند و میزانی است که همه اعمال با آن سنجیده میشود و کسی که میزانش را بر ندارد در روز قیامت اعمالش را چگونه محاسبه خواهند کرد؟!
چه سعادتی است اقامه نماز که حضرت عیسی (ع) میگوید: «وَ اَوْصانِی بِالصَّلوهِ وَ الزَّکوهِ ما دُمْتُ حَیّاً»؛ (مادامی که در حیاتم به نماز و زکات توصیه شده ام)