به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست دانشجویان جهان اسلام، با موضوع تبیین پیامدها و نقش کنفرانس بغداد بر منطقه و جهان اسلام به همت هسته بینالمللی امام خمینی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد که در آن محمد سرکشیکیان، تحلیلگر حوزه عراق به بیان نکاتی پیرامون این کنفرانس در بغداد پرداخت که گزارش صحبتهای او به شرح زیر است:
محمد سرکشیکیان، تحلیلگر حوزه عراق:
نشست اخیر بغداد را از چند زاویه میتوان مورد بررسی قرار داد. یک زاویه، نگاه عراق به ایران است که باید دید نگاه دولت آقای کاظمی به ایران چیست. زاویه دیگر، نگاه کشورهای درگیر این نشست مانند فرانسه است که البته حواشی زیادی داشت. در حال حاضر نزدیک موعد انتخابات دولت عراق است و درگیریهای زیادی در داخل آن کشور وجود دارد. مهمترین پیام این نشست در بغداد این بود که به مردم عراق یکسری پالسهای مثبتی داده شود رسانهها نیز برای ادامهدارشدن دولت آقای کاظمی فشار آورند. به عبارتی میخواهند در این آخر کار همه کشورهای منطقه را متحد کنند و بگویند ما میتوانیم دولتی مقتدر را تشکیل دهیم.
عراق سالهای سال گوشه رینگ در منطقه و درگیر جنگ بوده است و میخواهند الان آن را برای اولین بار به کشوری مقتدر تبدیل کنند. از طرف دیگر آقای کاظمی میخواهد این پیام را به مردم منتقل کند که عراق امکان این را دارد که بتواند در منطقه میان کشورهای مختلف منجیگری کند و عراق نقش سروری در منطقه ایجاد کند و برای مردم عراق این مسئله بسیار مهم است؛ لذا آقای کاظمی میخواهد در بین مردم عراق خود را محبوبیت ببخشد. از سمت دیگر میخواهند از طریق کشورهای دیگر اقتصاد عراق را بازسازی کنند.
اجلاس بغداد در واقعیت هیچ ثمرهای جز برای پالس مثبت به مردم عراق، نخواهد داشت
اجلاس بغداد در واقعیت هیچ ثمرهای جز برای پالس مثبت به مردم عراق، نخواهد داشت. آقای کاظمی دارد با مهرههای بینالمللی بازی میکند و میخواهد تعادل ایجاد کند و کشورهای مختلفی را در سیاست عراق دخیل کند. در گذشته که به تاریخ منطقه نگاه بیندازیم، میبینیم که فردی به نام جمال عبدالناصر میخواست که کل منطقه را دست بگیرد و مصر را محور جهان عرب کند و در میان همه کشورهای منطقه محبوبیت داشته باشد. بعد از آن حافظ اسد، پدر بشار اسد نیز میخواست این روند را ادامه دهد و سوریه را محور جهان عرب کند. عراق نیز در حال حاضر میخواهد در این مسیر قرار بگیرد. به عبارتی آقای کاظمی میخواهد از این فرصت درگیری کشورهای مختلف استفاده کند و خود را به عنوان منجی و آگاهیدهنده معرفی کند. او در تلاش است که بین مصر و سوریه، عربستان و ایران؛ قطر و عربستان و.. این نقش را ایفا کند.
عراق خواستار عدم دخالت هیچ کشوری در آنجا است
همه رسانهها میگفتند که دخالت خارجی از عراق باید برداشته شود و منظور ما آمریکا است. اما این در حالی است که خواسته مردم عراق، عدم دخالت هیچ کشوری از جمله آمریکا و ایران در آنجا است. خود آقای کاظمی نیز چندین بار گفت که کشورهای دیگر نباید جنگ خود را به داخل عراق بکشانند و عراق پایگاهی برای تجاوز به کشورهای دیگر نیست. سالهاست چندین رسانه قدرتمند آنطرفی در ذهن و جامعه عراق بارها گفتهاند که آمریکا و ایران، جنگ خود را به داخل عراق کشاندند و داعش و بلاهایی که سر عراق آورد، تقصیر این دو کشور است و ایران برای این در داخل عراق جنگید که کشور خودش تخریب نشود. شبههای که در بیشتر جوانان عراقی دیده میشود، همین است که عراق ویران شد تا ایران ویران نشود. این تصور شاید برای ما خندهدار باشد، اما طی سالیان سال به خورد آنان داده شده است و ما میبینیم که حتی آقای کاظمی نیز این را مطرح میکند. به عبارتی این تصور در برخی از مردم عراق ایجاد شده است که اگر دخالتهای آمریکا و ایران نباشد، عراق آباد میشود. به نوعی به صورت هدفمند میخواهند روابط جامعه عراق با ایران بد شود.
در حال حاضر ۹۵ درصد بودجه عراق به نفت وابسته است و تقریباً ۷۰ درصد بودجه عراق صرف امور جاریه روزانه میشود و حدود ۳۰ درصد صرف امور سازندگی و سرمایهگذاری عراق میشود که آن هم معمولا کسری بودجه میخورد؛ لذا عراق به شدت دنبال سرمایهگذاری خارجی در کشور است و منحصر به ظرفیت ایران یا ترکیه یا آمریکا نمیشود. الان هم میخواهند این پیام را به مردم برای بازسازی عراق بدهند و در واقعیت شاید اتفاق خاصی نمیفتد.
فرانسه میخواهد کمال استفاده را از عدم حضور انگلیس و آمریکا در منطقه ببرد
در حال حاضر در ذهن خیلی شکل گرفته است که چرا فرانسه به عنوان تنها کشور اروپایی در نشست بغداد و مسئله عراق حضور دارد و خود را به عنوان ناجی آنجا و کسی که پیشنهاد برگزاری این نشست را داده است، معرفی میکند. تحلیل برخی این است که این کار، نقشه آمریکا است، اما من تحلیل دیگری دارم. به نظر من فرانسه با آن سابقه استعماری خود، میخواهد کمال استفاده را از عدم حضور و خلأ قدرت انگلیس و آمریکا در منطقه ببرد.
بعد از قضایای توافقنامه سایسپیکو، کشورهای منطقه بین شوروی و انگلیس و فرانسه تقسیم شد. لبنان به فرانسه و عراق، اردن و فلسطین به انگلیس رسید. در حال حاضر نیز فرانسه بدش نمیآید که با منفور شدن آمریکا و انگلیس در منطقه، جای پای خود را سفت کند؛ لذا ما میبینیم که مکرون به لبنان میرود و وسط تظاهراتهای لبنان دیده میشود و حاشیههای زیادی برای بزرگ کردن آن ایجاد کردند و امروز نیز میخواهد این نقش را در عراق ایفا کند. به نوعی میخواهد نقش پلیس خوب را منطقه ایجاد کند و ممکن است پشت پرده برنامهریزیهایی را با آمریکا و انگلیس انجام داده باشد، اما در نهایت بیشترین نفع را خود خواهد برد.
امکان ایجاد وحدت بین کشورهای منطقه با یک نشست صرف نیست
عنوان اجلاس بغداد مربوط به صلح بود، ولی در آن همه کشورها بهم تیکههایی انداختند و درگیریها واضح بود و همین نشان میدهد که امکان وحدت ایجاد کردن بین این کشورها با یک نشست نیست. بین خود عراق و عربستان سالهای سال هست که درگیری وجود دارد و از زمان صدام و حکومت آن، این مسئله وجود داشت که حالا در طی سالهای اخیر کمتر شده است. رابطه کویت و عراق نیز رابطه خوبی نیست و بعد از جنگ کویت، هنوزدرگیریها وجود دارد و حاکم کویت نیز در نشست بغداد این نکته را مطرح کرد.
عدم دعوت از سوریه، باعث عدم حضور آقای رئیسی در اجلاس بغداد شد
نکته بعدی این است که در اجلاس بغداد، اصلاً مسئله فلسطین مطرح نشد و برای گروههای مقاومت این مسئله بسیار پررنگ بود و تعدادی نیز شاکی شدند که باید کشورهای عربی دغدغه فلسطین را داشته باشند. از سمت دیگر نیز مسئله یمن مطرح نشد که حالا کمتر نسبت به فلسطین اولویت داشت. همچنین عدم حضور سوریه در این نشست و عدم دعوت از بشار اسد نیز از نکتههای این اجلاس بود. ما نیز به خاطر اینکه سوریه در این نشست دعوت نشده بود، در یک سطح کمتر و با حضور آقای امیرعبداللهیان در آن شرکت کردیم. طبیعتاً وقتی فلسطین، سوریه یا یمن در این نشست دیده نمیشود، مسائل بین کشورها حل نخواهد شد و اصلا محور اختلافات جدی بین کشورهای منطقه این موضوعات هستند و نباید صورت مسئلههای جدی منطقه را پاک کرد وگرنه میانجیگری معنایی ندارد. دولتهای اروپایی نمیخواهند سوریه رسمیت پیدا کند و به همین خاطر سوریه را دعوت نکردند و حتی میخواستند ایران را هم دعوت نکنند که نتوانستند نقش ایران را در منطقه نادیده بگیرند.
آمریکاییها میخواستند قانونی اساسی عراق را تغییر دهند و آیتالله سیستانی با آن مخالفت کرد. این قانون اساسی با تمام نواقصی که دارد، اما متناسب با بوم خود عراق است. آمریکاییها میخواهند قوانینی را حاکم کنند که همیشه ثبات در عراق وجود نداشته باشد و هر موقع بخواهند، هر کاری در آنجا انجام دهند. همه تلاش آقای کاظمی این است که روحیه اقتدارگرایی و یک تغییر چهره از خود نشان دهد. قطعاً آقای کاظمی نگاهی به نخست وزیری بعد از پارلمان دارد و میخواهد به همه بگوید که کسی جز من نمیتواند در این جایگاه باشد؛ بنابراین یکی از گزینههای جدی برای ادامه دولت در عراق آقای کاظمی هستند.