گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمدجواد خالقی؛ کشورمان طی هشت سالگذشته به واسطه عملکرد نامناسب دولت روحانی در بخشهای مختلف با آسیبهای ها مختلفی مواجه بوده. هر چند که آسیب های اقتصادی و معیشتی بیشتر از همه موارد مردم ما را تحت فشار قرارداده است و به علت فوریت این معضل، در صدر مسائل کشور قرار دارد لذا طبیعتاً در رسانه ها و حرکتهای مطالبه گری بر این مسائل متمرکز شده اند. امّا این اولویت، تنها مسئله ای نیست که دولت سیزدهم با آن مواجه است.
بیانات روز شنبه مقام معظم رهبری این پیام را بطور کلی مخابره کرد که پرداختن به اولویت های اساسی و اصلی نباید مانع از توجه به دیگر مسائل مستمر و بلند مدت کشور مانند فرهنگ، مسائل اجتماعی و مسائل علمی باشد. پیش از هر چیزی ذکر این نکته ضروری است که مطالبات رهبری الگوی مناسبی برای جنبش های مطالبه گری است.
یکی از حساس ترین عرصه ها و مسائل استراتژیک نظام، مسئله نهاد آموزش عالی و مجموعه وزارت علوم است. چرا که با قشری سر و کار دارد که از طرفی به زعم بزرگان و شهدای انقلاب مانند شهید بهشتی، پیشران حرکت جامعه و موذن آن، محسوب می شوند و از طرف دیگر می توان گفت اکثریت قشر جوان که مورد تاکید رهبری قرار دارند، دانشجوی دانشگاه ها هستند. علت دیگری که لازم است به آن توجه شود این است که موضوع جوان سازی دولتِ متخصص به خروجی دانشگاه ها و تربیت نیرو توسط آن ها وابسته است. لذا در این یادداشت بر آنیم که به بررسی مشکلات مغفول مانده مجموعه وزارت علوم بپردازیم.
در کنار مشکلات صنفی و آموزشیِ دانشجویان، مسائل و آسیبهای فرهنگی_اجتماعی و سیاستهای علمی_پژوهشی دانشگاهها نیز باید مورد توجه وزرات علوم قرار گیرد. البته محل امید است که معضل کاربردی شدن پژوهش های علمی دانشگاه ها در دستور کار دولت جدید قرار دارد امّا پیش از آن نیازمند تحول در عرصه سیاست های علمی دانشگاه ها است. مع الاسف یکه تازی های جریان خاص در دانشگاه ها و جذب هیئات علمی، تبدیل به یک مانیفست علیه راهبرد جمهوری اسلامی در زمینه آزاد اندیشی، تولید علم، کسب قدرت علمی دانشگاه های ما در برابر معیارهای دانشگاه های غربی جهان شده است. به عنوان مثال جای پرسش است که چرا و چه دلیلی وجود دارد که معیار های حسی_تجربی غرب مسلم انگاشته می شود و معیار تقسیم علمی و غیر علمی بودن نظریات و افکار جدید قرار می گیرد؟ و یا آنکه جریان ها و اندیشه های متفاوت از فضای غرب زده فرصت بروز و ظهور نیابند و دانشجویان ما با برخورد های نامناسب و به دور از شأن محیط علمی و اصول آزاد اندیشی توسط اساتید دانشگاه مواجه شوند؟
ما همانطور که با تکیه بر اصل آزاد اندیشی در دانشگاه ها، مخالف اخراج و عدم حضور عقاید و اندیشه های متعارض با جمهوری اسلامی هستیم این مطالبه را داریم که مانع جوانان انقلابی نیز نشوند. سیاست های جذب هیئات علمی و پذیرش پایان نامه ها نیز متاسفانه تا اکنون به این مسئله دامن می زند و مایه تعجب است روشنفکرمآبانی که مدعی آزادی هستند و عملاً آزادی را تنها در مخالفت با هر امری معنا می کنند در مسیر جذب افراد و یا قبولی پایان نامه هایی که منتقد بنیان های علمی شان هستند و یا واجد روحیه انقلابی هستند، مانع تراشی می کنند. وزارت علوم در این زمینه ملزم به اجرای سند بالادستی مغفول مانده اسلامی شدن دانشگاه ها است و در صورت لزوم، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی (رئیس جمهور) بازنگری و اصلاح این سند را با توجه به آسیب ها و مشکلات دانشگاه ها، در دستور کار قرار دهد. در این زمینه متاسفانه پدیده فرار مغز ها و ترغیب دانشجویان برای تحصیل و مهاجرت به خارج از کشور از سوی اساتید دانشگاه ها نیز پاشنه آشیل حوزه علمی_فرهنگیِ کشور در برابر بیگانگان شده است که با استقلال و پیشرفت کشور در تضاد است.
نکته دیگری که ذکر آن واجب است مسئله بازسازی ساختار فرهنگی کشور است که یکی از مسائل مورد تاکید مقام عظم رهبری در سخنرانی روز شنبه این هفته بود. ارتباط این مسئله با دانشگاه ها، فرهنگ حاکم بر مدیریت و سیاست گذاری آن ها است. مع الاسف آسیبی که در زمینه نهاد آموزش عالی و شورای عالی انقلاب فرهنگیِ دانشگاه ها داریم، این است که با رفت و آمد دولت ها تغییر می کند و ثمرات حرکت های شایسته گذشته را به هدر می برد. لذا مستلزم آن است که دولت، ساختار این نهاد ها را به گونه ای طراحی و مدیریت کند که سیاست ها با تغییر دولت های بعدی تفاوتی پیدا نکند و دولت های آینده ریل گذاری های دولت فعلی را در هر زمینه ای به باد ندهد.
در آخر نیز باید اشاره داشت که انتخاب مدیران این دستگاه حساس و استراتژیک منجر به روی کار آمدن افرادی ناآشنای با روحیات و در تضاد با فضای دانشجویی و جوانان کشور نشود. متاسفانه در فضای مدیریتی دولت قبل شاهد رویکرد هایی هستیم که خود یکی از عوامل رکود و به حاشیه راندن جنبش دانشجویی است. این آسیب بالقوه می تواند به یکی از نقاط ضعف انقلاب اسلامی در برابر هجمه های داخلی و خارجی تبدیل شود. همچنین بر خروجی دانشگاه ها و ناامیدی دانشجویان از دانشگاه های کشور که منجر به پدیده فرار مغز ها شده است نیز شدیداً اثر گذار است در حالی که اگر به مسئله مشارکت دانشجویان در مسائل کشور که مورد تاکید سند اسلامی شدن دانشگاه ها است بطور صحیح و درست توجه و مدیریت می شد، شاهد حضور این آسیب ها نبودیم.
به همین منظور مجموعه وزارت علوم نباید تشکل ها و فضای فعالیت های داوطلبانه را جزء حواشی و موضوعات اضافی دانشگاه بدانند و از همکاری های لازم و مشرکت آن های در مسائل مختلف، امتناع کنند. البته دولت و مجموعه وزارت علوم باید توجه کند که نباید مانند دولت قبل و مسئولان قبلی دانشگاه ها دست به یکسری برنامه ها و اقدمات روتین و ظاهری و بی فایده ای بزند و مدعی توجه به این قبیل از موارد مطالبات و اجرای برنامه ها شوند، مطالبه دانشجویان در این زمینه این است که تغییرات باید بطور اساسی و قابل لمس باشد.
محمدجواد خالقی - دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.