به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هیلاری منتل نویسنده معروف انگلیسی که دو جایزه بوکر را در کارنامه دارد، در یک گفتوگوی مفصل با روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا اذعان کرد از رفتار دولت انگلیس با مهاجران و پناهجویان شرمسار است و قصد دارد با اخذ شهروندی ایرلند دوباره اروپایی شود.
وی گف : چهره زشت بریتانیای معاصر را آن جا دیدیم که مردم در سواحل از پناهجویان خسته سوءاستفاده میکردند. این رفتارها آدم را خجالتزده میکند. همچنین از این که در کشوری زندگی میکنم که با رای خود این دولت را سرکار آورده و سکان هدایت کشور را به آن سپرده، شرمسار هستم.
منتل درباره پیشبینی خود از آینده قدرت نرم انگلیس در جهان نیز گفت: دولت کنونی ما سیگنالهای متناقض میفرستد، از یک طرف با غرور از بریتانیای جهانی میگوید و از طرف دیگر با قطع کمکهای خارجی جایگاه کشور را در جهان پایین میآورد گویی که انگلیس یک کشور کوچک از کار افتاده است که نمیتواند سر قول خود بماند.
این نویسنده ۶۹ ساله انگلیسی که اصالت ایرلندی دارد، در ادامه تصریح کرد از محبوبیت نظام شاهنشاهی در انگلیس در عجب است و افزود: در یک نظام جمهوری راحتتر میتوانستم نفس بکشم. دلم میخواست در داستان خانوادهام به عقب برگردم و شهروند ایرلند شوم. نقل مکان برنامهریزی شده ما به دلیل شیوع کرونا عقب افتاد. اگرچه جایی که الان زندگی میکنم را دوست دارم اما حس میکنم لازم است ساکم را جمع کنم و دوباره اروپایی شوم.
هیلاری منتل متولد ۱۹۵۳ و دانشآموخته دانشگاه شفیلد است. او برای دو رمان تاریخی تالار گرگ و مجرمان را بیاورید در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ جایزه من بوکر را از آن خود کرد. منتل که جوایزی دیگری چون والتر اسکات را نیز در کارنامه حرفهای خود دارد از مشهورترین چهرههای رمان تاریخی در دهههای نخست قرن بیست و یکم محسوب میشود.
منتل در تالار گرگ سرنوشت ملکه کاترین شاهزاده اسپانیایی را روایت کرد و پس از آن در مجرمان را بیاورید به شرح روزگار آن بولین پرداخت. او در سومین جلد از سهگانه تاریخ انگلیس خود به شرح ادامه ماجرا میپردازد و روزهای زندگی تامس کرامول و البته هنری هشتم پادشاه بلهوس و دمدمیمزاج انگلستان را به زبان رمان روایت میکند و بخشی از تاریخ پر از رمز و راز انگلستان و سرگذشت خاندان تئودور را با چاشنی ماجراهایی از عشق، حسادت، خیانت و جنایت شرح میدهد.
این نویسنده سالهای پایانی زندگی کرامول، پسری گمنام را که با دسیسه و قربانی کردن دیگران تا بالاترین پله های قدرت پا گذاشت به تصویر می کشد. کرامول، در جدال میان گذشته و اکنون ایستاد: میان آینده پادشاهی و نگاه آدمی معمولی. در همان زمان ملتی می خواهد آینده خود را در گرماگرم این جدال، کینه ورزی و بیرحمی بسازد.
رمان نور و آینه همانند دو کتاب قبلی این سه گانه، به قلم علی اکبر قاضیزاده به فارسی برگردانده شده و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است.