گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو_ ریحانه ابراهیمی؛ یکی از عوامل کلیدی مهجور در ساخت انیمیشن، داشتن اطلاعات کافی درباره روانشناسی کودک است. کودک در سنین مختلف رشد خود دارای ویژگیهای خاص روانی مخصوص به همان دوره است. برای مثال تمرکز کودکان۳ تا ۶ سال از نظر ویژگیهای هیجانی بر روی امنیت جویی و پایهگذاری روابط عاطفی آینده، بر اساس سبک و کیفیت ارتباط با مادر است. کودک از سه سالگی از ویژگی خودمحوری و انفرادی بودن به سمت تعامل اجتماعی حرکت میکند و یا کودکان دوساله منفیباف و لجوج و سر سخت و به شدت احساسی هستند.
به صورت ملموس نمونهایی از ویژگیهای روانی کودک دوساله را در رابطه با انمیشین اینگونه میتوان بیان کرد،کودک دوساله از شی متحرکی که به سمت او حرکت کند میترسد.حال اگر هر یک از عوامل سازنده یک انیمیشن از جمله فیلم نامه نویس، کارگردان، تهیه کننده و... اشراف کامل به خصوصیات روانی مخاطب هدف خود نداشته باشند و در جای جای انمیشن خود این موارد را رعایت نکنند طبیعتاً نتیجه دلخواهشان را نمیگیرند و شاید یکی از علل اصلی عدم موفقیت یک سری انیمیشن ها ندانستن و یا توجه نکردن به همین نکات باشد.
امروزه کارتون دیگر تنها نقش سرگرمی ندارد و شاید عنوان سرگرمی همانند چهار چرخی باشد برای رساندن سرنشینها به مقصد! بسیاری از سازندگان انیمیشن، سرمایه داران و... کاملا به این موضوع واقفاند که سنین کودکی زمان طلایی تربیت و نهادینه کردن ویژگیهاست. حالا اگر این مفاهیم تربیتی با حس بینایی کودک همراه شوند چه بسا اثرش ماندگارتر هم میشود.
عدهایی از روانشناسان امروزه یک شیوه تربیتی و اصلاح ناسازگاری کودکان را تحت عنوان «کارتون درمانی» به مراجعه کنندگان خود پیشنهاد میدهند. پس معلوم میشود جایگاه و تاثیر انیمیشن خیلی بالاتر از این حرفها است.
هدی اثنی عشری، استاد انیمیشن درگفتگو با خبرگزاری دانشجو پیرامون روانشناسی کودک در انیمیشنهای ایرانی گفت:« در ساخت انیمیشنهای ایرانی عدهایی از کارگردانان که به شکل تخصصی برای کودکان، کار تولید میکنند و مجموعههایی مختص بچهها ساخته اند، قبل از شروع کار پژوهشهای بسیار مفصلی درباره ویژگی ساختار روانی بچهها انجام میدهند و از مشاورههای روانشناسان کودک استفاده میکنند. آنها دستهبندیهای خاصی بر اساس سنین مختلف کودکان دارند. برای مثال در دستهبندیها مشخص شده است که کودکان این سن چه اِلمانهایی را متوجه میشوند چه اِلمانهایی را متوجه نمیشوند، قصه باید چگونه تعریف شود، توانایی فهمیدن فرم را دارند یا نمیتوانند فرم پیچیده را درککنند و واکنش آنها نسبت به رنگها چیست. در مقابل کارگردانانی هم هستند که توجه زیادی ندارند که موضوع کار، کودکان است یا مناسبتی و یا کار کوتاه است یا بلند و بیشترین مسائل مربوط به روانشناسی کودکان در این سبک از کارها است. زیار پیش میآید در این نمونه کار ها المان هایی دیده میشود که نه تنها کمک به آموزش کودک نمیکند بلکه بدآموزی محسوب میشود و مضر است.»
او ادامه داد:« معمولا کارگردانانی که با موسسه صبا فعالیت دارند و استاندارد تولید صبا را دارند، کارگردانانی هستند که کارهای آنها استاندارد است. اما در بعضی از کارهای تولیدی مراکز استان ها در صداوسیما به مفهوم روانشناسی کودک توجه خاصی نمیشود. اما در شبکه پویا در اکثر تولیدات به مفاهیم روانشناسی کودک در هنگام ساخت توجه شده است.»
اثنی عشری درباره آمارهای ارائه شده درباره تولیدات رسانه گفت:« ما زمانی که درباه مخاطب صحبت میکنیم معمولا دقیق بیان نمیکنیم مخاطب دقیقا در چه رنج سنی است مثلا صفرتا دوسال یا دو تا چهارسال یا اینکه در این آمار خانواده ها هم حضور دارند.»
او به انیمیشن خارجی پوکویو اشاره میکند و میگوید:« این انیمیشن یک زمینه خیلی ساده دارد و فضا خیلی سفید است و فقط چند المان ساده وجود دارد اما بین بچه های زیر سنین مدرسه، در جهان اثر موفقی بوده است ولی بچههایی در سنین مدرسه خیلی با این مجموعه ارتباط برقرار نکردند. برای کودکان زیر سن مدرسه سادگی و کم بودن المانها و رنگی رنگی نبودن و رنگ های خاموش تر قابل فهمتر است.»
امروزه واژه رژیم بیشتر درباره تغذیه افراد بکار برده میشود و از زمان محبوب شدن دنیای مد و مدلینگها حساسیت بر رژیم غذایی در بین افراد جایگاه خاصی پیدا کرده است. همه ما احتمالا یکبار از زبان افرادی که رژیم غذایی گرفتهاند شنیدهاییم که یک کف دست نان میخورند و یک قوطی کبریت پنیر و شاید به وفور دیدهاییم که تعداد قاشق های برنجشان را هم میشمارند خلاصه آنها حساب کیلو کیلو کالری که وارد بدنشان میشود را دارند.
رژیم رسانهایی هم به همان میزان روی سلامت افراد به ویژه کودکان تاثیر دارد. تغذیه خوراک جسم است و رسانه خوراک روح.
این روزها دیگر هدف اصلی رسانه سرگرمی نیست، رسانه میآید که فرهنگ معرفی کند، رسانه میآید که آموزش دهد. والدین برای رشد فیزیکی کودک بسیار تلاش میکنند حتی در اوایل تولد، کودکی که تازه به دنیا میآید هر ماه یا هر چند ماه یکبار قد و وزن و تغذیه اش باید توسط پزشک بررسی شود اما رشد روانی کودک هم به همین میزان برای والدین مهم است!؟
برخی از والدین به علت نداشتن اطلاعات کافی درباره رسانه، خوراک روح کودک و رژیم مصرف رسانهایی هر نوع محتوایی که کودکشان طلب کند را در اختیارش قرار میدهند. البته نیز برخی از والدین صرفا برای سرگرم شدن کودک و آرام شدن فضا تن به خواسته کودک میدهند و یا حتی کودکشان را به دیدن یا شنیدن هر محتوایی دعوت میکنند. حال اگر ما فرض را بر این بگذاریم که هر محتوا برای هدف خاصی تولید شده و دارای یک شیوه تربیتی و نماد یک فرهنگ خاص است سرنوشت کودکی که هر محتوایی را بدون اعمال فیلترهای والدین، فرهنگی، مذهبی و... دریافت میکند چه میشود؟
هر پدر و مادری که آینده و تربیت فرزندش برایش اهمیت دارد و میخواهد فرزندش را مطابق یک شیوه تربیتی خاص و بر اساس اصول خاصی بار بیاورد حتما باید در کنار اینکه کودکش روزی چه مقدار غذا و میوه میخورد، مصرف فرهنگی او را نیز کنترل کند.
شبکه پویا و دیگر نمونه های ایرانی و خارجی اش تقریبا از صبح تا شب (برخی شبکه ها نیز بصورت شبانه روزی) محتوا پخش میکنند و همه این برنامهها نیز تحت عنوان کودک و خردسال است. بسیاری از والدین نیز با خیال راحت این شبکهها را به بصورت نامحدود در اختیار فرزندشان قرار میدهند و بر این عقیده هستند که این شبکهها مختص به کودکان است و محتوای آن ها برای فرزند ما مناسب است. درست است که این شبکهها صرفا برای کودک محتوا پخش میکنند اما این دلیل مناسبی برای نا محدود بودن دسترسی کودک نیست. با فرض اینکه محتوا منتشر شده از این شبکهها از نظر اخلاقی و روانی مناسب کودک و فرهنگ محل زندگی او باشد، برنامه هایی که از این شبکه ها پخش میشود هرکدام برای یک گروه سنی و یک سری ویژگیهای روانی مناسب است. اگر بخواهیم خیلی واقع بینانه به موضوع تربیت نگاه کنیم والدین باید قبل از اینکه یک محتوای رسانهایی را در اختیار کودک قرار دهند خودشان این محتوا را چشیده باشند نه اینکه خودشان هم همراه با او اولین بار آن را بشنوند یا ببینند یا حتی اصلا چشم و گوششان هم به این برنامه نخورد!
اثنی عشری در رابطه با رژیم مصرف فرهنگی کودکان عنوان کرد:«برای بعضی از گروه های سنی (م بچه های زیر سن آمادگی و مهدکودک) محتوای زیادی در تلویزیون وجود نداد و اساسا این گروه ها نمیتوانند از تلویزیون استفاده کنند. برای مثال تلویزیون برنامهی جذابی برای آموزش حروف الفبا و زبان فارسی ندارد و بچه ها نمونه خارجی اش را تماشا می کنند. ما در زمینه ی بومی سازی عملکرد چندانی نداشتیم و این بخش خالی مانده است اما خلا معنایی ندارد زیرا کودکان هستند و نیاز فرهنگی نیز دارند و این نیاز فرهنگی را با محتوا های دیگر پر می کنند. اگر تولید میهنی باشد و از کیفیت بالایی نیز برخوردار باشد از آن استفاده میکنند و اگر نباشد متاسفانه به سادگی محتوای دیگری جایگزین می شود.»
او ادامه داد:« قبل از کرونا والدین و بچه ها این امکان را داشتند که از خوراکهای فرهنگی غیر دیجیتال همانند نمایشهای بومی و... استفاده کنند اما الان که این نمایشها حذف شده اند در فضای دیجیتال و آنلاین زیاد خوراک فرهنگی تولیده نکرده ایم.»
اثنی عشری پیرامون استفاده کودکان از تلویزیون مطرح کرد:« لزوما نمیتوان گفت استفاده از تلویزیون بیشتر شده است ممکن است ساعتی که تلویزیون روشن است بیشتر شده باشد اما برای یک بخشی از گروه های سنی( صفر تا 4 سال) برنامه مناسب وجود ندارد و برای این گروه سنی خلا زیادی وجود دارد با اینکه این گروه سنی نیز مخاطب تلویزیون محسوب میشوند و نمیتوان آنها را حذف کرد. اما هنوز تلویزیون در بین دیگر محتواهای دیجیتال سهم بالاتری دارد حتی در بین خانوادههایی که موبایل را به راحتی در اختیار فرزندانشان قرار میدهند. خانوادههایی هم که برای دیدن تلویزیون و کار کردن با موبایل برای فرزندانشان ساعت های خاصی تعیین می کنند هم چنان تلویزیون را به موبایل ترجیح میدهند و در خانوادههایی که برنامه خاصی ندارد هم تلویزیون الویت اول است. منتها اینکه درباره اینکه چه چیزی از تلویزیون پخش میشود و آیا با گروه سنی مناسب است، جای بحث وجود دارد. درست است که ما شبکه اختصاصی کودک داریم ولی هنوز برای خیلی از خانواده ها جا نیفتاده است، همه برنامههایی که از شبکه های سراسری جمهوری اسلامی ایران پخش میشود مناسب یک سری از بچهها نیستند حتی اگر در آن ها خشونت وجود ندارد و مستجهن نیستند. اما به این بدین معنا نیست که بچهها میتوانند اخبار ببینند.»
او افزود:« اگر شبکه پویا آنقدر که باید مخاطب ندارد و یا در مقابل دیگر رقیبانش خیلی مخاطب ندارد به علت کم بود تنوع برنامههایش در سنین مختلف است.»
هر چند سرگرمی کودکان این روز ها به تلویزیون و موبایل و محتوای دیجیتال خلاصه شده است اما برای یک رژیم فرهنگی درست والدین باید به ابعاد دیگر سرگرمی نیز توجه کنند و موارد مهمی هم چون: بازی والدین با کودک، بیرون رفتن با او، کتاب خواندن،انجام بازی های فکری و... را نیز وارد رژیم فرهنگی کودکان خود کنند.
مرکز تحقیقات صداوسیما در تابستان ۹۹ نتایج یک نظرسنجی را درباره برنامههای تابستانش منتشر کرد که طبق آن ۹.۴۵ درصد مردم تلویزیون را رسانه محبوب خود خوانده و بعد از آن ۲۵ درصد مردم اینترنت، حدود ۱۴ درصد شبکههای اجتماعی و ۶ درصد مردم به رادیو تمایل نشان داده اند. براساس نظرسنجی جدید مرکز تحقیقات صداوسیمادر بهار ۱۴۰۰ بیش از ۹۴ درصد کودکان و بیش از ۹۰ درصد نوجوانان، امسال پای تلویزیون نشستهاند.
بر اساس نظرسنجی که مرکزتحقیقات سازمان صداوسیما از کودکان ۶ تا۱۱ سال و نوجوانان ۱۲ تا ۱۷سال به صورت جداگانه در سراسرکشور درباره تماشای برنامههای بهار سیما صورت داده، مشخص شد به ترتیب ۹۴.۴ و ۹۰.۳ درصد از افراد دراین ردههای سنی بیننده برنامههای مختلف تلویزیون بودهاند.
ده برنامه اول که بیشترین مخاطب کودک را به خودشان اختصاص داده اند به این ترتیب است: شبکه دو «کلبه عمو پورنگ» با ۷۰.۵ درصد، شبکه پویا «مهارت های زندگی» با ۶۶.۲ درصد، شبکه پویا «کارگاه نجار» با۶۱درصد، شبکه پویا «خروس زیرک روباه کلک» با ۵۵.۷ درصد، شبکه پویا «خوشمزه» با ۴۹.۸ درصد، شبکه پویا «خانه آبنباتی» با ۴۶.۸ درصد ، شبکه پویا «شکرستان کرونا» با ۴۱.۵ درصد، شبکه پویا «آقا معلم و بچه ها» با ۳۹.۲ درصد، شبکه پویا «رعنا دختر دهقان» با ۳۳.۹ درصد، شبکه قرآن و معارف «منم بچه مسلمان» با ۳۲.۶درصد.
بر اساس این نظرسنجی میزان بیننده پیگیر و نسبتاً پیگیر (بیننده همیشگی یا اکثر اوقات) برنامه های «کلبه عموپورنگ» در شبکه دو و «قصه های ملسو» در شبکه دو نسبت به بیننده اتفاقی آنها بیشتر بوده و این نشان دهنده این موضوع است که بیننده هدفمند برنامه را تماشا کرده است.
نسبت بیننده پیگیر به بیننده اتفاقی در شبکه پویا نیز نشان دهنده این است که در همه برنامه های عنوان شده به غیر از «رعنا دختر دهقان» و «خوشمزه» مجموع بیننده پیگیر و نسبتا پیگیر این شبکه نیز بیشتر از بیننده اتفاقی آن بوده است.