به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، وی در روزنامه آرمان نوشت: مواضع ایران در تحولات اخیر افغانستان اعتراضات و انتقاداتی را برانگیخته است که البته جای بحث دارد. در این راستا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را هر طور که تعریف کنیم، واقعیت امر بر این است که به هیچ وجه تحولات افغانستان را نمیتوان موفقیت و پیروزی برای ایران دانست. البته ملاک و معیار در سیاست خارجی موضوع آمریکاستیزی است و شاید برخی از رادیکالها از اینکه بینی آمریکا در افغانستان به خاک مالیده شود، خوشحال شوند، اما باید بدانند که واقعیت امر بر آن است که اتفاقا این آمریکاییها نیستند که در افغانستان شکست خوردهاند. آمریکاییها در افغانستان یک ریسک حسابشده کردهاند که عبارت است از اینکه توسط طالبان بتوانند داعش، القاعده و سایر جریانات تندرو را مهار نمایند. اینکه آیا این اتفاق خواهد افتاد یا نه و اینکه آیا طالبان حسب قمار آمریکا حاضر خواهند شد یا از این توانایی برخوردار خواهند بود که جلوی جریانات تندرو را بگیرند یا نه، فقط آینده نشان خواهد داد. اما در یکی از این دو حالت اگر قمار آمریکاییان درست از آب درنیاید و ببازند و افغانستان بستری شود برای فعالیت جریانات تندرو، باز هم آمریکاییها ضرری نکردهاند بلکه زیانکننده ما خواهیم بود، چراکه در حقیقت نخستین خاکریز جریانات بنیادگرای رادیکال، ایران خواهد بود و مصیبتی که برای ما ایجاد خواهند کرد، دشوار خواهد بود. در صورت حاصل شدن نتیجه دیگر، اگر آمریکاییها در قمار برنده شوند و طالبان بتوانند گروههای سنی تندرو را مهار کنند، افغانستان جزئی از یک محور جدید خواهد شد که شامل پاکستان، عربستان، امارات، قطر و آمریکاست و این بار جای چندانی برای ما در این محور جدید باقی نخواهند گذاشت. از این روست که آینده افغانستان به هر سمت و سویی که برود و این درگیریها و تنازعات هر نتیجهای که داشته باشند، آمریکاییها بازنده اصلی نخواهند بود بلکه این دیگران هستند که بازنده خواهند شد.
درباره تحلیل آقای زیباکلام گفتنی است؛ همین که او پذیرفته آمریکا، دشمن است و در حق ملت ما دشمنی میکند، خود یک پیشرفت است که البته در اثر تحمیل واقعیتها پدید آمده است. در عین حال، او با صداقت برخورد نمیکند. چه اینکه ابتدا باید واقعیتها را گفت و سپس آینده را پیشگویی و پیشبینی کرد. واقعیت این است که برخلاف فضاسازی غربگراها که مدعی بودند آمریکا دموکراسی و ثبات و پیشرفت و توسعه و رفاه را به افغانستان میآورد، حالا اشغال و جنگ و آشوب و بیثباتی و ناامنی را به افغانستان آورده و مجددا در اتفاقات اخیر تشدید کرد. ضمنا نشان داد که به هیچوجه قابل اعتماد نیست حتی پشت دولت غربگرا را به هنگام پایان تاریخ مصرف، خالی میکند و حتی حاضر است دولت غربگرا را به گروه تندرویی مانند طالبان بفروشد.
در عین حال شکست آمریکا به شهادت محافل آمریکایی و غربی قطعی است. چه اینکه افغانستان را (به واسطه طالبان و جهادیون) تلهای برای شوروی میخواستند، اما وسوسه شدند خواستند هم در این تله پا بگذارند و پس از 20 سال اشغالگری، صدهزار تلفات از نیروهای نظامی خود و هزینه بالغ بر 2 هزار میلیارد دلار، با سرشکستگی از این کشور خارج شوند.