به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، او در گفتگو با روزنامه شرق به مناسبت سالگرد امضای پیمان مشروطیت اظهار داشت: مشروطه آمد تا حکومت را به رای مردم بگذارد که یک اقدام پیشرو و تابوشکن بود. نهضت مشروطه قدرت و اختیار حاکم را هم محدود و هم به اراده ملت واگذار میکند. پیش از مشروطه حاکم به مردم پاسخگو نبود و عملا هر کاری را به مصلحت میدانست، انجام میداد. مشروطه قانون اساسی را فصلالخطاب قرار میدهد که دیگر سلطان هم باید خود را موظف به رعایت قانون اساسی که برآمده از خواست ملت است، بداند. حالا دیگر فرقی نمیکند سلطان چه شخصی باشد و هرکس باشد باید تن به اجرای قانون اساسی دهد و همه اینها در پرتوی حق انتخاب ملت خلاصه میشود. وی میافزاید: حتما یکی دیگر از دستاوردهای مشروطه، پاسخگو کردن حکومت است؛ حکومتی که قدرتش را از مردم میگیرد و باید در قبال مردم پاسخگو باشد. به تعبیر دیگر قدرت و اختیار را مردم میدهند و اگر حاکم از انجام وظایف تخطی کند باید در قبال همانهایی که او را تعیین کردهاند، پاسخگو باشد.
زیباکلام همچنین گفته است: اینکه در ادامه مشروطیت نتوانست به راه خود ادامه دهد، اینکه شاهد حاکمیت صددرصدی قانون نبودیم و اینکه مجالس بازیچه دست شاه میشد، دلایلی خارج از نهضت مشروطه و رویه عملی و نظری مشروطهخواهان دارد. یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت مشروطه در ایران کارشکنی روسها بود. روسیه میدانست اگر قرار باشد در کشور همسایهاش جریانی مترقی ظهور و بروز داشته باشد، این روش الگویی برای مردم روسیه میشود. آنها از مشروطیت در ایران احساس خطر کردند. در حقیقت مهمترین کسانی که سد راه مشروطه شدند، همانهایی بودند که از مشروطیت ترسیده بودند، زیرا جایگاه خودشان متزلزل میشد؛ ازجمله روسها و رجال و اشراف قاجار؛ بنابراین اگر قائل به شکستی باشیم، این شکست دلایلی فرامتنی داشت.
این اظهارات آقای زیباکلام در تمجید از مشروطیت و فروکاستن شکست آن به حمایت روسها از محمدعلی شاه قاجار، در حالی است که او پیش از این بارها از رضاخان پهلوی با اوصاف بلندبالا تمجید و تجلیل کرده است و حال آنکه کودتای سال ۱۲۹۹ رضاخان (۱۵ سال پس از پیروزی نهضت مشروطیت)، بساط قانون و قانونمداری و انتخابات و اراده مردم را به مدت ۵۷ سال از کشور برچید و رژیم وابسته، فاسد و سرکوبگر پهلوی را به نیابت از انگلیس (و سپس آمریکا) بر ملت ایران تحمیل کرد. در واقع با این کودتا، رژیم فاسد قاجار کنار رفت و رژیم فاسدتر و منحطتر پهلوی سر کار آمد که اولین کار او، احیای سلطنت با جبارین و سرکوبگری تمام بود.