به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اگر به هر دلیلی در روز هفتم عقیقه انجام نگرفت تا هنگام بلوغ فرزند بر پدر مستحب است که عقیقه نماید و اگر انجام نداد بعد از بالغ شدن فرزند، بر خودش مستحب میباشد. عقیقه در حقیقت هم شکر است و هم بیمه کردن فرزند از بلاها، همانطوری که در روایت هست هر فرزندی در گرو عقیقه است. اگر حیوانی برای عقیقه یافت نشد، مستحب است صبر کنند تا بدست آمده و سپس عقیقه کنند.
مشهور میان علما این است که عقیقه گوسفند، شتر یا بز باشد؛ که اگر شتر بود، پنج سال داشته باشد و اگر بز بود ۱ سال و بیشتر و اگر گوسفند باشد، حداقل شش ماهه باشد. بهتر این است که عقیقه کور، لاغر، لنگ و گوش بریده نباشد و همچنین مغز شاخش شکسته نباشد. دیگر این که مکروه است که استخوانها شکسته شود.
از جمله سنتهایی که در عقیقه رعایت میشود این است که از گوشت آن پدر و مادر فرزند نخورند و کراهت داشتن خوردن مادر بیشتر است و اینکه عقیقه را بپزند و به فقرا بدهند و به صورت خام تقسیم ننمایند. در وقت ذبح گوسفند این دعا خوانده شود: بسمالله و بالله، اللهم عقیقة عن فلان (به جای فلان اسم نوزاد گفته شود) لحمها بلحمه و دمها بدمه و عظمها بعظمه. اللهم اجعلها و قاء لآل محمد علیه و آله السلام.
عقیقه که به معنی قربانی کرن با آداب خاصی میباشد، مستحب است که در روز هفتم پس از تولد فرزند، بر کسی که قدرت مالی بر آن داشته باشد، انجام گیرد. اگر به هر دلیلی در روز هفتم عقیقه انجام نگرفت تا هنگام بلوغ فرزند بر پدر مستحب است که عقیقه نماید و اگر انجام نداد بعد از بالغ شدن فرزند، بر خودش مستحب میباشد.
۱. شکی نیست که احکام الهی دارای ملاکات است و وجوب و حرمت و استحباب و کراهت آنها بر اساس مصالح و مفاسدی است که اگر مصلحتی در حکم باشد و این مصلحت لازم باشد حکم واجب و الا مستحب است و اگر مفسده به گونهای باشد که ترک آن لازم باشد حکم حرام و الا مکروه خواهد بود.
۲. ملاکات احکام دو گونه هستند:
الف – به وسیله عقل و دانش بشری قابل فهم هستند.
ب – فوق عقل هستند یا دست کم بر ما روشن نیستند.
دسته دوم گاهی توسط خداوند و پیامبر و ائمه علیهم السلام علت حکم روشن شده است که اصطلاحاً به آن «منصوص العله» میگویند و گاهی به دلایلی که ما تفصیلاً نسبت به آن آگاهی نداریم علت احکام بیان نشده است. البته حکمت و فواید یک حکم دینی غیراز علت و عامل وجوب یا حرمت یا ...، حکم میباشد ممکن است ما به حکمت و فواید یک حکم دسترسی داشته باشیم، ولی به علت و عامل حکم دسترسی نداشته باشیم.
۳. حال که دقت در احکام میتواند ما را به بعضی از منافع و حکمتها و فواید آن رهنمون کند، درباره عقیقه هم وقتی دقت میکنیم میبینیم مطالبی وجود دارد. اول اینکه اسلام به حیات و زندگی انسان از تولد تا مرگ اهمیت میدهد و برای هرکدام دستوراتی خاص دارد و مسائلی مانند نام گذاری به نام نیکو، لقب نیکو، تراشیدن سر در روز هفتم و عقیقه در روز هفتم و بعدازآن یا کشتن گوسفند یا گاو..
ما میبینیم که در عقیقه مجموعهای از مسائل مفید در این عمل خوابیده است که به آنها اشاره میکنیم:
الف – آنچه که به طفل بر میگردد. مثل دعا کردن که در دعای عقیقه وجود دارد (اللهم لحمها بلحمهم و دمها بدمه. عظمها به عظمه.) و این یعنی این عقیقه در واقع قربانی برای این طفل است.
ب- آنچه که به فقرا بر میگردد و ما میبینیم که به تبعیت اسلام در این قضیه اطعام و تصدق به فقرا صورت میگیرد و این همان چیزیست که مطلوب دین و مورد تأیید آیات و روایات است.
ج- آنچه که به مسائل اجتماعی برمی گردد که از مستحبات دعوت مؤمنین است و اسلام سفارش به دعوت مؤمنین و زیارت کردن همدیگر و رابطه محبت آمیز و انس الفت کرده است و در این ملاقاتها است که اهداف مورد نظر تحقق مییابند.
د- آنچه که به مسائل عاطفی برمی گردد، که خانواده طفل از اینکه مورد توجه هستند و مردم در خوشحالی آنان شرکت کرده اند، آرامش و دلگرمی پیدا میکنند.
هـ - علاوه عمل عقیقه یک نوع شکر گزاری از حضرت حق برای نعمت صاحب فرزند شدن، است. نعمتی که گویی در نعمتهای دنیا همتا ندارد.
باید دانست که در عقیقه اموری است که توجه به آنها لازم میباشد؛ یا مراعات آنها اولی و مستحب است و یا اصل عقیقه بدون آنها محقق نمیشود، و آنها عبارت اند از:
1. عقیقه حتما باید یکی از انعام ثلاثة باشد؛ یعنی یا از جنس گوسفند باشد که البته بز نیز در این باب با گوسفند یک جنس حساب میشود؛ و یا از جنس گاو باشد و یا از جنس شتر.
2. مستحب است برای مولود پسر حیوانی نر و برای نوزاد دختر حیوان ماده عقیقه شود.
3. مستحب است عقیقه در هفتمین روز ولادت باشد؛ ولی اگر با عذر یا بدون عذر از روز هفتم تأخیر افتاد، استحباب آن ساقط نمیشود، حتی اگر کودک بمیرد، باز هم مستحب است برای او عقیقه کنند. البته اگر قبل از زوال روز هفتم بمیرد، استحباب عقیقه ساقط میشود؛ و اگر تا زمان بلوغ عقیقه نشد، مستحب است خودش برای خودش عقیقه کند. یعنی تا وقتی طفل بالغ نشده، استحباب و سنت بودن عقیقه برای پدر طفل است و پس از بلوغ، بر خود فرزند سنت است که برای خودش عقیقه کند.
بلکه اگر برای خودش در تمام مدت زندگی عقیقه نکرد، مستحب است برای او پس از مُردنش عقیقه کنند.
4. گفته شده: مستحب است شرائط حیوانی که برای قربانی تهیه میکنند، در حیوانی که برای عقیقه در نظر میگیرند نیز جمع شده باشد؛ یعنی:
الف. حیوان سالم باشد.
ب. اگر شتر است، سنش کمتر از پنج سال نباشد.
ج. اگر گاو است، کمتر از دو سال نباشد.
د. اگر بز است، کمتر از یک سال کامل نباشد.
ه. اگر گوسفند است، کمتر از هفت ماه نباشد.
5. مستحب است که پا و ران حیوان عقیقه را به قابله بدهند؛ بلکه در بعضی اخبار وارد شده است که یک چهارم آن را و در بعضی دیگر وارد شده است که یک سوم عقیقه را به قابله بدهند؛ و اگر یک چهارم آن را که مشتمل بر پا و ران است، به وی بدهند، بعید نیست که به هر دو استحباب عمل کرده باشند؛ و اگر کودک هنکام ولادت قابله نداشته باشد، همان مقدار را به مادر کودک بدهند تا او آن مقدار را به هر کس که خواست، صدقه دهد؛ و این صدقه اختصاص به فقراء ندارد، بلکه به هر کس دلش خواست، آن مقدار را میبخشد؛ و اگر قابله مادر بزرگ پدری نوزاد باشد یا زنی باشد که نان خور پدر کودک است، چیزی از عقیقه اختصاص به او ندارد.
6. مکروه است والدین کودک و نیز کسانی که نان خور آنها حساب میشوند، از عقیقه مصرف کنند و این کراهت در مورد مادر شدیدتر است.
7. گوشت عقیقه را میتوان خام بین مؤمنین تقسیم کرد و میتوان پخت و تقسیم کرد و همچنین میتوان پخت و مؤمنین را دعوت کرد تا مصرف کنند و حداقل دعوت شدگان دَه نفر باشند. [و اگر خواستند گوشت را پخته یا خام تقسیم کنند، باز هم حداقل بین دَه نفر تقسیم کنند.]البته اگر بیش از دَه نفر باشند، افضل است.
8. دعوت شدگان یا کسانی که گوشت عقیقه بین آنها تقسیم میشود، فقط مؤمنین و اهل ولایت باشند.
9. مستحب است کسانی که گوشت عقیقه را مصرف میکنند، پس از آن برای کودک دعا کنند.
10. مکروه است که استخوانهای عقیقه شکسته شود، بلکه بهتر است آنها را از یکدیگر از سر مفاصل جدا کنند؛ به گونهای که استخوانها نشکند.
11. شرط نیست که حتما پدر کودک برای او عقیقه کند، بلکه اگر دیگران نیز مثل مادر طفل یا پدر بزرگ یا عموی او برای او عقیقه کنند، خوب است.
دعای عقیقه
مستحب است هنگام کشتن عقیقه دعاهایی را که وارد شده است، بخوانند و از خداوند تعالی بخواهند که عقیقه را فدیه قرار دهد؛ یعنی گوشت آن در مقابل گوشت کسی که عقیقه برای اوست، استخوان در مقابل استخوان، پوست در مقابل پوست و مو در مقابل مو باشد.
الف. ابراهیم کرخی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که عقیقه کردی، بر عقیقه بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ عَقِیقَةٌ عَنْ فُلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله.»
ب. همچنین امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی که اراده کردی عقیقه را ذبح کنی، میگویی: «یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذَلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ اللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ.» سپس مولود را نام میبری و حیوان را ذبح میکنی.
ج. امام باقر علیه السلام نیز فرمود: هنگام ذبح عقیقه بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ إِیمَاناً بِاللَّهِ وَ ثَنَاءً عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ الْعِصْمَةُ لِأَمْرِهِ وَ الشُّکْرُ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةُ بِفَضْلِهِ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ.» و اگر کودک پسر است بگو: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ وَهَبْتَ لَنَا ذَکَراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا وَهَبْتَ وَ مِنْکَ مَا أَعْطَیْتَ وَ کُلَّمَا [کُلَّ ما]صَنَعْنَا فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا عَلَی سُنَّتِکَ وَ سُنَّةِ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله وَ اخْسَأْ عَنَّا الشَّیْطَانَ الرَّجِیمَ لَکَ سُفِکَتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِیکَ لَکَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.»
نکات مهم
1. عقیقه از قربانیِ مستحب بهتر و لازمتر است. البته بعضی از فقهاء فرموده اند: اگر کسی در روز عید قربان قربانی کند، به جای عقیقه محسوب میشود و کفایت میکند.
2. صدقه دادن قیمت حیوانی که میخواهند عقیقه کنند، جایگزین عقیقه نمیشود و از آن کفایت نمیکند؛ بلکه خوب است صبر کنند تا عقیقه میسّر شود.