گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- زهرا قربانی رضوان؛ از ویژگیهای هنر اسلامی میتوان به مبحث «فضا» اشاره کرد. فضا تمام هستی را پر میکند و ارتباط بین اشیا از این طریق صورت میگیرد. اشکال، حرکات و رنگها مرتبط با امر فضا است. فضا یک نماد کلی در جهان هستی است که در شروع زمان آفرینش وجود خود را اعیان کرده است. در آیات و روایات نوشته شده است که پررودگار جهان را در شش روز آفریده و گسترانیده است. این گستراندن وجود فضا را برای ما روشن میکند.
در هنر اسلامی یکی از فضاهای اصلی فضای «سرمدی» است. هنرمندان تلاش داشته اند تا فضای سرمدی را به نمایش درآورند. در این آثار فضا «بهشتی» است. خداوند از وجود خود در این فضا میدمد و در یک فضای استمراری خود را نشان میدهد. دربیشتر آثار به جای مانده استمرار در قالب فرم «مارپیچی» یا «اسپیرال» نمود پیدا میکند. این قالب یک صورت جامع و در بر گیرنده انسان و محیط پیرامون او است. فضا یک نمود سرمدی است و سلسله مراتبی به افلاک دارد به همین دلیل لایتنهاهی بودن در قالب فرم اسپیرال ظهور میکند.
فضا به بخشهای متفاوتی تقسیم میشود و در هنر اسلامی نمود پیدا میکند برای مثال میتوان اشاره کرد که کمیت، در فضا است و «فضای مثبت و منفی» یکی از ویژگیهای بارز هنر اسلامی است. در هنر اسلامی فضای مثبت و منفی و فضای تهی به یک اندازه دارای ارزش هستند مثلا فضای محراب کنده کاری شده در نمای کلی و جزئی دارای ارزش است. حس «همجواری و هم نهادگی» در هنر اسلامی در فضا نمود پیدا میکند این امر با ترکیب بندی متفاوت است. حس همجواری را در نقاشی سیاه مشق و نستعلیق به وضوح میتوان مشاهده کرد. کلمات و حروف در هم ادغام شده و کشیدگی پیدا کرده اند. زمانی که سلسله مراتب الگوهای متقارن فضایی را ایجاد کنیم «هم بندی» در فضا اتفاق میافتد. در این نمونه فضا و صورت و اجزا مختلف را با یکدیگر ترکیب میکنیم برای مثال نقاشی به دام افتادن یوسف توسط زلیخا اثر کمال الدین بهزاد، در نگاه اول متصل و همبند بودن هفت در اتاق زلیخا را میبینیم که یوسف در حال گذر از آنها است. در حقیقت فضاهای مختلف و اجزای تصویری در یک کادر قرار گرفته اند. نقاشی به دام افتادن یوسف توسط زلیخا در نمونه بعدی فضا یعنی «چارچوب و کادر متسجد» نیز قرار میگیرد. در این بخش به فضاهای تو در تو و درونی و بیرونی توجه شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای فضا در هنر اسلامی ارتباط عالم ملک و ملکوت با استفاده از «کادر شکنی» است. در نقاشیها سرو بخشی در قاب و بخشی در بیرون کادر قرار گرفته است. بدین ترتیب ارتباط عالم ملک و ملکوت با خلاقیت هر چه تمامتر به تصویر کشیده میشد. از جالبترین نمونههای مبحث فضا «کادرهای همبند پنهان» است. زمانی که شکل گیری و چیدمان نوشتهها و مطالب در قالبهای تصویری جای میگیرند. انتزاعی بودن را در فضای نوشتار میتوان دریافت کرد. در غرب کتابها در نوشتاری مرتب از چپ به راست است، اما در کتاب آرایی هنر اسلامی خلاقیت باعث به وجود آمدن فضاهای متعدد شده است.
جهت و جاذبه اهمیت بسیاری در نشان دادن فضا دارد. نگاههای اولی یا سفلی وجود دارد. در فضا، جهتهای عرضی در کادر یک معنویتی را به ما نشان میدهد و مفهوم دارند. سمت چپ کادر در مبانی کلاسیک هنرهای غربی ارزش بیشتری دارد. در نقاشیهای طبیعت بی جان سزان نگاهها از سمت چپ شروع میشود. ما در نگاه عرفانی ایرانی سمت راست کادر را دارای ارزش میدانیم.