به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سیزدهمین قسمت از فصل شانزدهم برنامه زاویه، چهارشنبه ۲۹ شهریور ساعت ۲۲ با اجرای عطاالله بیگدلی روی آنتن این شبکه رفت.
در این قسمت عطالله بیگدلی به دنبال انتشار و رونمایی از دوره ۱۷ جلدی آثار کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی سبحانی درباره «نقش علمی شیعه و مسائل ما» گفتگو کرد.
حجت الاسلام سبحانی در ابتدای برنامه اظهار داشت: کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی به ابتکار مرجع بزرگوار حضرت آیت الله مکارم شیرازی شکل گرفت. هدف اصلی این کنگره تبیین برشی از تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلامی است که غالبا یا به درستی بازخوانی نشده و یا حتی میتوان گفت خوانشهای نادرس ت و کژتابانهای از آنها صورت گرفته است. سهم بزرگ تشیع در تولید مجموعهای از آگاهی ها، دانشها و نظریهها که در کل جغرافیای اسلامی پراکنده است. شخصیتهای بزرگی که با عنوان تشیع این آثار را به تاریخ بشریت و تمدن انشانی عرضه کردند. البته یکی از انگیزههای اساسی این همایش نوع تبلیغاتی است که امروز در رسانهها بخصوص در بخشی از جهان اسلام با نگاههای کین توزانه و بدبینانه نسبت به تشیع صورت میگیرد. تقریبا میتوان گفت در طول تاریخ بارها و بارها این اتهام تکرار شده و کسانی با نیتهای خاص به دنبال حذف این بخش بزرگ از فرهنگ و تمدن اسلامی بودند. سهم خواهیهای زیاده خواهانهای که معمولا دیگری را تحمل نمیکنند و انحصارگرایی را به عنوان یک اصل در حوزه فکر و اندیشه بنا میگذارند.
وی افزود: در طول تاریخ پیروان مکتب اهل بیت کمتر از قدرت سیاسی و اقتصادی نصیب بردند. فقدان قدرت سیاسی و اقتصادی زمینه حضور اجتماعی و حضور آشکار جامعه شیعی را در بدنه حکومت اسلامی محدود کرد. حاکمان جور اندیشههایی که با نگاهی دیگر به اسلام مینگریستند این بخش از جهان اسلام را تحمل نمیکردند. وقتی که اتهام و حذف به عنوان یک اصل در تاریخ اسلام قلمداد شد و جریان قدرت سیاسی تحمل گروههای مختلف را نداشت این به دامن علوم انسانی یا اسلامی ختم نمیشود و در اینجا حذف فیزیکی افراد مطرح است. اتفاقا وقتی دیده میشود که شخصیتهایی دانشمند در حوزههای طبیعی و در طب و کیهان شناسی حتی اینها را با عنوان تشیع تحمل نمیکنند.
وی همچنین گفت: اسناد تاریخی و علمی نشان میدهد که پایه گذار بسیاری از دانشهای اسلامی اهل بیت عصمت و طهارتند. یکی از عرصههایی که اهل بیت ورود کردند عرصه دانش سازی و باقی گذاشتن میراث مکتوب است. موضوع اساسی همایش بازخوانی این فراز و فرود عرصه تمدن اسلامی با نگاه به مکتب اهل بیت بود. ایده این کنگره تبدیل به یک جریان علمی نه فقط در ایران بلکه در سطح کشورهای اسلامی شد. دامنه گستره این همایش از شرق دور و اندونزی تا شمال آفریقا و مغرب عربی امتداد پیدا کرد و حدود ۲۳ کشور در این همایش شرکت کردند و مقاله دادند. ۱۹۰۰ چکیده به این همایش رسید که از این تعداد ۱۲۰۰ مقاله به دبیرخانه همایش رسید. اگر بگوییم یک کنگره نقش اولش طرح موضوع است یکی از کنگرههای موفق در این زمینه کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش دانشها بود.
دبیر کنگره نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در ادامه تاکید کرد: وقتی که مجموعه علمی این کنگره خدمت مقام معظم رهبری رسیدند ایشان اصل این ایده را بسیار تشویق کردند و تاکید کردند که این کار نباید در همایش محدود بماند و موضوع بزرگ است و باید امتداد پیدا کند. ما در حدود ۱۴ حوزه دانشی اعم از علوم اسلامی، انسانی و طبیعی را انتخاب کردیم و مجلدات خاصی به هر دانش اختصاص داده شد. یکی از بخشهای مهم که دو جلد از این مجموعه را به خود اختصاص داده مطالعات منطقهای است؛ در جهان اسلام ۱۳ منطقه جغرافیایی را انتخاب کردیم و برای این ۱۳ منطقه مقالاتی از نویسندگان همان حوزه درخواست شد.
وی افزود: شیعه به هر جایی پا گذاشته تولید دانش کرده است. من ا طقی هستند که از آغاز ظهور اسلام به شیعه گرویدند و پارهای از مناطق در دوران معاصر با تشیع آشنا شدند و از قضا در همین کشورها توام است با تلاشهای علمی، فرهنگی و تمدنی که به کتاب بسنده نشده و در شهرسازی و معماری و در دانشهای طبیعی نیز شیعه حضور پیدا کرده است. این نشان دهنده جوهره دانشی و تمدنی مکتب اهل بیت است که هر جا زمینی پیدا شود این بذر به خوبی رویش پیدا میکند. ظاهرا اینطور است که اهل تشیع در حوزه محدودی میاندیشند و دایره تفکر آنها بسیار محدود است. اما واقعیت این است که در عمق لایه جهان اسلام یک تبادل قوی میان اندیشمندان مسلمان در حال جریان است و اخذ و اقتباسها صورت میگیرد و گفتگوی جدی وجود دارد که قالبا به خاطر حاکمیت قدرتهای سیاسی اینها آشکار نمیشود.
خانم یوسفی (شبکه چهارم سیما) , [۲۳.۱۰.۲۱، ۰۲:۳۴]اندیشمندان حقیقی جهان اسلام هر کجا یکدیگر را پیدا کردند کوتاه نیامدند و به عنوان محقق در حوزه تاریخ اندیشه این ادعا را دارم که سهم شیعه در این گفتکو بسیار زیاد است. در بغداد شاهد یک تعامل جدی میان اندیشمندان شیعه و غیر شیعه هستیم.
وی همچنین گفت: جریان فکری غیر شیعی در بهره برداری از علم شیعه تلاش بسیار کرده است، اما ارجاع به صورت صریح و آشکار کمتر وجود دارد. البته در مواردی هم بسیار آشکار است؛ مثلا مرحوم خواجه طوسی کتاب تجریدالاعتقاد را مینویسد، بیش از ۱۵۰ شح و حاشیه و تعلیقه بر این نگاشته اند و بیش از یک سوم این شرحها و تعلیقهها از غیر شیعه است. در سنت گذشته بر خلاف سنت جدید پژوهشی ارجاع آشکار نیست. این کنگره اولین جمعی است که اینها را به خوبی نشان میدهد و به نقش شیعی در علم و دانش به صورت مشخص میپردازد. در گفتگوهایی که با بعضی از این محققان این عرصه در بیرون کشور داشتم همه اعتراف دارند که هنوز کارهای نشده فراوان است. تاریخ فکر دانش و تمدن شیعه مثل یک تپه بزرگی است که دائم از کنار آن رد میشویم و تصور میکنیم توده خاک است. یک باستان شناس که با یک ذره بین علمی وارد میوشد و گوشهای از این تپه را میکاود، بعد از سال میبیند که یک شهر بزرگ از زیر آن بیرون میآید.
حجت الاسلام سبحانی همچنین اظهار داشت: گذشته تاریخی یک ملت به خصوص در بخش فرهنگ، اندیشه و معرفت هویت اوست. هر مجموعه و ملتی هویت خود را در آینه تاریخ خود میبیند. از کجا آمده ایم و چه بوده ایم در اینکه ما کجا هستیم و درک ما نسبت به آینده بسیار نقش دارد. بسیاری از دول استعماری وقتی میخواهند یک ملت را تسخیر کنند و بر او مسلط شوند اول از همه او را از گذشته اش دور میکنند. انسانی که گذشته ندارد این انسان میتواند ابزار هر استعماری باشد. برخی از جوانهای ما گاهی به یک دانشمند که ممکن است یک دهم یک دانشمند بزرگ اسلامی نیست چنان مباهات میکنند گویی دانش قبل از او وجود نداشت. ما اگر بتوانیم میراث بزرگ اسلامی و شیعی را در پیش نسل جوان بگذاریم یعنی داریم انرژی حرکت به سوی آینده را در او به وجود میآوریم.
وی افزود: ۱۵۰ سال است که با پرسش نسبت سنت و مدرنیته مواجهیم و در این میات طیفی داریم که یک سر آن سنت پرستی است و سر دیگر آن تجدد گرایی سکولار که معتقد است کل سنت را باید دور ریخت. یکی از مشکلات تجدد گرایان این است که مدرنیته را بدون سنت میخواهند و این تصور غلط متفکران سکولار دوران معاصر به مرور در روشنفکران دینی هم رسوخ کرد. تحقیقات امروز غربیها نشان میدهد که تمام تحولات دنیای جدید غرب در سنتهای قدیم آنها ریشه دارد. اگر کسانی توفیق این را پیدا کردن که تحولاتی در دانش به وجود بیاوند بخش بزرگی از توفیق آنها ناشی از این است که توانستند سنت را بازخوانی کنند. بدون بازخوانی و آسیب شناسی سنت امکان نوسازی و مدرنیزاسیون وجود نداد. یعنی جهان مدرن محصول گسست نیست که بلکه یک پیوستگی در تاریخ آنها وجود دارد.