به گزارش فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه علمیه تهران: سومین نفری که در زیارت عاشورا از آن با لعن و نفرین نام برده شده، یزید بن معاویه است، در نقلها عمر نحس یزید از ۳۳ تا ۶۳ سال آمده است، یزید با مرگ پدرش در سال ۶۰ به حکومت رسید و سه سال حکومت کرد.
در دوران سه ساله حکومت یزید سه جنایت ماندگار رخ داد، یزید در سال اول مهمترین و بزرگترین جنایت یعنی به شهادت رساندن امام حسین (ع) و یارانش را مرتکب شد، جنایتی که تاکنون کسی مثل آن را مرتکب نشده واقعه عاشورا، شهادت سیدالشهدا (ع) و اسارت خاندان نبوت اولین و فجیعترین جنایت یزید بود.
دومین جنایت یزید واقعه حره بود، مردم مدینه علیه یزید قیام کرده و حاکم منصوب یزید در مدینه را از شهر اخراج کردند یزید از اقدام مردم مدینه عصبانی شد و لشکر جراری به فرماندهی مسلم بن عقبه را به مقابله با مردم فرستاد لشکر یزید سه روز بیرون مدینه اردو زدند و روز سوم به شهر حمله کردند مردها و جوانان را کشتند و به نوامیس مسلمانان جسارت کردند مسلم بن عقبه به لشکریانش امر کرد تا سه روز نوامیس مدینه بر شما حلال هستند، در تاریخ آمده است حاصل این فاجعه ناگوار به دنیا آمدن ۹۰۰ فرزند نامشروع بود، در این واقعه ۱۲۰ نفر از صحابه پیامبر اکرم (ص) را کشتند.
یزید ملعون در سال سوم حکومتش جنایت سوم را مرتکب شد، آن هم وقتی بود که عبدالله بن زبیر به کعبه پناهنده شد، یزید [لشکری] را فرستاد و بعد از تصرف کوههای اطراف مکه (...) کعبه را به آتش کشیدند تا شاید به این وسیله عبدالله بن زبیر از مسجد الحرام خارج شود و بتوانند دستگیرش کنند. امام صادق (ع) فرمودند: از قیمتیترین اشیایی که به کعبه هدیه شده بود و از بین رفت شاخ قوچی بود که از بهشت برای ابراهیم (ع) آمد و ابراهیم (ع) آن را در منا قربانی کرد، در این حادثه تأسفبار بعد از به آتش کشیدن کعبه با منجنیق آن را تخریب کردند.
در نحوه از بین رفتن یزید سخنان متفاوتی گفته شده و مشهورترین آن این است که گفتند در سال ۶۴ هجری قمری روزی یزید با بعضی از اطرافیانش به قصد شکار به صحرا میرود، در صحرا آهویی را میبیند و بسیار خوشحال میشود به دوستانش میگوید کسی حق ندارد به این حیوان تیراندازی کند این آهو صید خودم است، یزید با اسب آهو را دنبال میکند آهو هم یزید را در صحراها به دنبال خود میکشاند تا اینکه در یک بیابان برهوت تشنگی به یزید فشار میآورد از دور خیمهای میبیند جلو میرود و از مرد عرب صاحب خیمه درخواست آب میکند.
هنگامی که مرد دلو را درون چاه میاندازد یزید برای اینکه به او افتخاری داده باشد میگوید ای مرد عرب تو نمیدانی به چه کسی آب میدهی اگر میدانستی از خوشحالی سر از پا نمیشناختی، مرد عرب میگوید مگر شما که هستی؛ یزید خود را معرفی میکند؛ مرد تا نام یزید را میشنود شمشیرش را میکشد و به سر یزید حواله میکند. یزید جا خالی میدهد و شمشیر به صورت اسب برخورد میکند این ضربه باعث میشود اسب رم کند یزید که پایش در رکاب اسب گیر کرده با رم کردن اسب به زمین می افتد و آنقدر اسب یزید را در بیابان روی زمین میکشاند و میکوبد که بدن یزید تکه پاره میشود وقتی اسب را پیدا میکنند که یک پای یزید در رکابش گیر کرده و چیز دیگری از آن ملعون باقی نمانده بود.
یزید سومین شخصی است که به نام در زیارت عاشورا لعن شده، افراد دیگری مانند عمر سعد، شمر و ابن مرجانه نیز در زیارت عاشورا مورد لعن قرار گرفتند.