گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ عارفه اسفندیاری؛ دولت مردمی" کلیدواژهی رایج این روزهاست؛ دولت سیزدهم با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی تلاش کرد تا از پیلهی رخوت و دوری از مردم خارج شود و شکل نویی از ارتباط مردم با مسئولین را شکل دهد؛ بر همین اساس بود که سفرهای استانی و دیدار چهره با چهره با مردم مناطق مختلف را در دستور کار قرار داد؛ این رویکرد علیرغم وجوه مثبت، خالی از اشکال نبود؛ متکی بودن مفهوم دولت مردمی به شخص رئیس جمهور بجای تشکیلات دولت از جمله استانداران یکی از نقدهایی است که به این سبک مدیریتی وارد میشود.
در همین باره به سراغ ناصر ایمانی، تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی رفتیم و با او درباره ابعاد مثبت و منفی سفرهای استانی رئیس جمهور به گفتگو نشستیم.
خبرگزاری دانشجو: حدود سه ماه از ریاست جمهوری رئیسی میگذرد. دولت تا الان حدود ۹ سفر استانی داشته؛ آیا این سفرها در نتیجه رویکرد لیبرال و ایجاد شکاف بسیار با مردم در دولت روحانی است یا مربوط به سبک مدیریتی رئیسجمهور فعلی؟
ایمانی: این سفرها هم سبک مدیریتی رئیسی است، او قبلا هم در زمان آستان قدس و قوه قضاییه این روش را داشت و هم به سبک مدیریتیای که نظام و رهبری میپسندند، نزدیک است؛ یعنی ارتباطات مردمی مسئولان و جمهوری اسلامی باید حفظ شود. اما در حال حاضر آنچه که باعث نمودِ بسیار این سفرها شده است، کمتوجهی روحانی به سفرهای استانی بود؛ خصوصا در سال کرونایی که هیچ سفری نداشت.
مطلب دوم اینکه مشکلات کشور خصوصاً مسائلی که مردم طبقات کم درآمد با آن دست و پنجه نرم میکنند، بسیار سخت است و لازم است که مسئولان کشور این مقدار به سفرهای استانی بپردازند.
خبرگزاری دانشجو: اینکه رئیسجمهور شخصاً به سفر برود، ضعف سیستم نمایندگی را نمیرساند؟
ایمانی: کارکرد رئیسجمهور با کارکرد نمایندههای مجلس متفاوت است؛ نماینده مجلس نهایتاً میتواند به دستگاه های دولتی گزارش دهد.
خبرگزاری دانشجو: البته منظور از نظام نمایندگی لزوماً نماینده مجلس نیست؛ نماینده رئیس جمهور هم میتواند باشد؛ مثل استاندار و غیره.
ایمانی: این حرف درست است. منتهی شرایط فعلی کشور به گونهایست که مردم اگر رئیس دولت را در کنار خودشان ببینند، احساس میکنند که کسی هست تا درد دل آنها را بشنود؛ همین آرامش بخش است. همین که بدانند کسی حرفهای آنان را میشنود ولو اینکه شاید نتواند کار زیادی انجام دهد.
خبرگزاری دانشجو: اگر کاری نکنند که انتظاراتِ بالارفته باعث آسیبهای بیشتر میشود.
ایمانی: این نکته وجود دارد؛ به آسیبشناسی این سفرها خواهیم پرداخت؛ یک زمانی مایلیم یک مشکل را با کسی در میان بگذاریم؛ حتی اگر آن فرد کار خاصی نتواند انجام دهد. یک زمانی هم احساس میکنیم شاید کسی کاری از دستش بربیاید. مردم الان با توجه به مشکلات زیاد مایلند رئیس دولت را در کنار خود ببینند تا احساس کنند فاصلهای بین دولت و مردم نیست. حرفهایشان را میزنند و البته انتظار هم دارند که در نه کوتاه مدت، بلکه در بلندمدت به آنان جامه عمل پوشانده شود.
اگر احساس کنند که کسی اساساً درد آنها را نمیفهمد، این مشکلات را بیشتر میکند. الان یکی از محاسن بزرگ سفرهای استانی همین است که فاصله مردم و دولت را حداقل به لحاظ روانی کم میکند و یک مقداری التیام میبخشد. تاکید میکنم "یک مقداری" فاصله اجتماعی که بین مردم و دولت به وجود آمده را کاهش میدهد. مردم حداقل احساس میکنند کسی دردهایشان را گوش میکند و میفهمد. حالا شاید مقداری کاری از دستش بربیاید و مقداری هم برنیاید. اما حداقل حرفهایشان شنیده شده. این نکته مهمی به لحاظ روانشناختی است.
خبرگزاری دانشجو: اما اگر از دست رئیس دولت کاری برنیاید، فاصلهها بیشتر شده و اوضاع بدتر میشود.
ایمانی: بله؛ چند نکته درباره آسیبشناسی این سفرها وجود دارد. ضمن اینکه اصل موضوع و مفید بودن آن را تایید میکنم. یک نکتهای وجود دارد و آن اینکه سفرها هم از جهت تعداد و هم از جهت سازماندهی مدیریتی برای اقداماتی که رئیسجمهور میخواهد در آن استان شهرستان انجام دهد، نباید که به گونهای باشد که توقعات را تصاعدی بالا ببرد؛ این نکته مهمی برای مدیریت کار است. اگر رئیس جمهور در استانی یا شهرستانی وعدهای میدهد، این وعده باید قبلاً خوب روی آن مطالعه شده باشد و حتماً میبایست در یک زمان معقول انجام شود. در غیر این صورت به عکس خودش بدل میشود. یعنی نه تنها فاصله اجتماعی را کم نمیکند بلکه بیشتر هم خواهد کرد. این خیلی سازماندهی مهمی است.
خبرگزاری دانشجو: آیا برای برآوردن انتظارات ناشی از وعدههای داده شده در سفرهای استانی، سیاستگذاریهای بلندمدت انجام شده است؟
ایمانی: تا آنجایی که من اطلاع دارم تیمی که در دولت هست که قبل از هر سفر این مسائل را بررسی میکنند و وعدههایی را که در حیطه مقدورات دولت است، استخراج میکنند. اگر دقت کرده باشید در این سفرها رئیسی نسبت به روسای جمهور قبلی، کمتر وعده میدهّد؛ مثلاً همه وعدههای داده شده در همین سفر سمنان را نگاه کنید، تعدادشان نسبت به وعدههای روسای جمهور قبلی محدودتر است. این، کار درستی است. من اعتقادم این است که آن کارهایی که دولت نمیتواند انجام دهد یا در یک مدت معقول نمیتواند آنها را انجام دهد، نباید وعده داده شود. باید روی این نکات خیلی دقت کرد. نکتهی بعدی دربارهی سفرها این است که در ابتدای کار دولت شاید تعداد بالای سفرها معقول باشد. اما این را هم باید دقت کرد که رئیسدولت کارهایی در مرکز دارند که جزء امور ملی است و باید انجام دهند. اهمیت این موضوعات بسیار بیشتر از آن است که رئیسجمهور بخواهد هر هفته به سفر استانی برود. شاید اگر یک مقداری فاصله این سفرها بیشتر شود، مثلاً دو سه هفته یک بار معقولتر باشد. چون شخص رئیسجمهور در اوایل کار دولت بسیار اقدامات زمین مانده زیادی دارند. همینطور هماهنگی بین کابینه حضور وی در مرکز را میطلبد.
خبرگزاری دانشجو: در همین زمینه تحلیلی وجود دارد که گفته میشود پرداختن بیش از حد به مشکلات جزئی، مثل آب یک منطقه یا فاضلاب منطقه دیگر باعث میشود که دولت فرسوده شده و از کلانسیاستها باز بماند. نظر شما دربارهی این تحلیل چیست؟
ایمانی: این حرف درست است. ولی مقدارش مهم است؛ برای مثال دولت نباید آنقدر به کارهای کلان بپردازد که حواسش به امور جاری مردم در استانها نباشد. بعضاً ممکن است مشکلی جزئی در استان باشد که حل شدن آن، گره کار یک استان را باز کند. دولتی که صرفاً در مرکز نشسته است و توجه به حل مشکلات ندارد و فقط میخواهد به مسائل کلان برسد، ممکن است به مشکلات جدی مناطق توجهی نکند.
عکس این قضیه نیز صادق است؛ اگر به مسائل اجرایی جزئی بیش از حد پرداخته شود، دولت از کلان اقتصاد باز میماند. یک ترکیبی از این دو درست است. نسبت آن مهم است. ما صفر و صدی نگاه نمیکنیم. این که دولت بخواهد صرفا به این بپردازد یا آن، کار درستی نیست.
خبرگزاری دانشجو: حتی اگر بپذیریم با کمک سفرهای استانی بخشی از اعتماد عمومی ترمیم میشود، نمیتوان پیامِ شخصمحوری، کاهش تشکیلاتمحوری را به وسیلهی این سفرها نادیده گرفت؛ به طوری که همه خود را برای لحظهی بازدید سرزدهی مقامات آماده میکنند. از طرف دیگر سفر شخص رئیس جمهور حاوی پیام ضعف سیستم نظارتی و جابجا شدن نهاد متکفل نظارت است. نظر شما در این باره چیست؟
ایمانی: ما اگر به این نتیجه رسیده باشیم که سیستمهای نظارتی هم به دلیل کمکاریهایی که در دولت قبل وجود داشت، ضعیف است و دچار فرسودگی شده، میپذیریم که با سفرهای سرزده رئیسجمهور یا رئیس قوه قضائیه آن نهادهای نظارتی هم فعالتر خواهند شد. بازدید مسئولان حکومتی از ایرادهای موجود باعث میشود آن نهاد نظارتی هم متوجه شود چه اقداماتی میتوانسته انجام دهد و نداده. این حرکت میتواند آنها را هم فعال کند و باید به این نکته هم توجه کرد. یکی از آثار مثبت این سفرها فعال کردن نهادهای نظارتی است.
خبرگزاری دانشجو: ولی این پیام هم منتقل میشود که این نهادها در حال حاضر ضعف دارد.
ایمانی: رئیس دولت برای رساندن پیام ضعف نهاد نظارتی به این سفرها نمیرود و اهداف دیگری دارد. میخواهد ارتباط مردمی داشته باشد. میخواهد مردم، دولت را در کنار خود ببینند و فاصله اجتماعی کم شود. میخواهد تصمیمات کلان خود در مرکز را ناظر به مشکلات و مسائل مردم که در این سفرها دیده، بگیرد. این سفرها فواید بسیاری دارد و یکی از آنها فعالتر کردن نهادهای نظارتی است. یعنی اینکه مشکلاتی که رئیسجمهور میبیند، چرا قبلا گزارش نشده.
خبرگزاری دانشجو: یک تحلیل دربارهی سفر دوم رئیسی به خوزستان، بیاعتمادی و نارضایتی رئیسجمهور از استاندار خود بود؛ تحلیل شما از این موضوع چیست؟
ایمانی: تحلیل من این است که یکی از مهمترین استانها، خوزستان است. یعنی مشخصههایی دارد که هیچ کدام از استانهای کشور ندارند؛ از سویی مشکلاتی هم دارد که هیچ استان دیگری ندارد. دولت اگر بتواند استان خوزستان را خوب مدیریت کند، شاید مدیریت استانهای دیگر برایش سادهتر باشد. اگر از این زاویه ببینیم سفر مجدد رئیس جمهور کار بیجایی نبوده؛ حالا برخی به عملکرد استاندار نسبت میدهند که بنده برآوردی از عملکرد استاندار ندارم ولی ممکن است یکی از پیامهای غیر مستقیم رئیسی این باشد که استاندار فعالتر برخورد کند اما الزاماً به این معنا نیست که سفر دوباره رئیس جمهور یعنی استاندار ضعیف بوده.
اگر ضعیف باشد، اولاً وزارت کشور با او برخورد خواهد کرد. ثانیاً عوض کردن استاندار کار دشواری نیست. نهایتش این است که استاندار را عوض میکند. نه صرفا خوزستان بلکه در هر استانی چنین است. بنابراین سفر دوم به دلیل اهمیت و مشکلات بسیار خوزستان است نه ضعف استاندار.
خبرگزاری دانشجو: با توجه به شرایط فعلی بودجه، ابعاد مالی این سفرها را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایمانی: برخی فقط میخواهند ایراد بگیرند و دیگر ماندهاند از چه ایراد بگیرند. اولاً اینکه نوع این سفرها به لحاظ بودجه سفرهای پرهزینهای نیست. کسری بودجه دولت بسیار عظیم است. اینطور که گفته میشود ما نزدیک ۴۰ درصد بودجه کشور را کسری داریم. این کجا و آن سفری که ده پانزده نفر با هواپیما میروند و در استانداری مستقر میشوند کجا. اساساً ارتباطی بین آنها وجود ندارد. کسری بودجه دولت بسیار عظیمتر از این حرفهاست. البته باید کاملاً دقت کرد که به هیچ وجه تشریفاتی در سفر نباشد. این تشریفات حتی در شرایطی که دولت بودجه اضافی هم داشته باشد، مضر است.
خبرگزاری دانشجو: ضمن آنکه تشریفاتی شدن سفرهای استانی موجب آسیب مضاعف به اعتماد عمومی میشود.
ایمانی: بله. آثار سوئی دارد که البته گمان میکنم، شخصِ رئیسجمهور هم این نکات را رعایت میکند.
خبرگزاری دانشجو: یکی از تحلیلها این است که اگر سفرهای استانی دردی را دوا میکرد، در زمان احمدینژاد که این سفرها رونق داشت، باید شاهد کمترین مشکلات میبودیم؛ در حالی که پس از او، مردم به تفکر و سبک مدیریتیِ متفاوتی اقبال نشان دادند.
ایمانی: کسی این ادعا را ندارد که تمام مشکلات کشور را دولت میتواند با سفرهای استانی حل کند؛ سفر استانی مفید است البته با رعایت جوانبی که گفته شد. اما به این معنا نیست که دولتی که سفر استانی داشت یعنی همه مشکلات کشور حل میشود یا اگر اصلاً سفر استانی نداشت، کشور دچار مشکلات زیادی میشود. سفر استانی به صورت کلی برای اداره کشور، خصوصاً در شرایطی که ما در آن هستیم، مفید است. اما به آن معنا نیست که همه مشکلات را میتواند حل کند. مشکلات عمدهی کشور در مرکز حل میشود مشکلات کشور کسری بودجه، استقراض دولت از بانک مرکزی، تحریمهای جهانی، رشد شدید نقدینگی و تورم است. اینها را میدانیم. ولی دلیل بر آن نیست که رئیسجمهور فقط باید در مرکز بشیند و به اینها بپردازد یا فقط در استانها مشغول سفرهای استانی باشد.
خبرگزری دانشجو: به عنوان نکته پایانی این سفرها را پیشگیری میدانید یا درمان و یا مسکن؟
ایمانی: هم درمان است، هم مسکن است، هم پیشگیری از برخی اعتراضات. سفرهای استانی همهی این خواص را میتواند باهم داشته باشد و هیچ کدام نافی دیگری نیست.