سید حسن موسویفرد، کارشناس حوزه سلامت در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو پیرامون کمبود پزشک در کشور گفت: مهمترین مسئلهای که کشور برای بحث سلامت در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکند، موضوع کمبود پزشک عمومی و متخصص است. با توجه به این که از اول انقلاب تا به حال، ظرفیتهای پزشکی و آموزشی کشور افزایش پیدا کرده و همچینن نیاز کشور به بحث سلامت نیز بیشتر شده، اما متأسفانه ظرفیتهای پزشکی ما کاهش پیدا کرده است.
وی ادامه داد: یعنی در اول انقلاب که از جهت پذیرش دانشجوی پزشکی که نقطه ورود افراد به این موضوع است، شرایط بهتری داشتیم. آمارها نیز نشان میدهد که بسیاری از دانشگاههای مطرح کشور، دو برابر ظرفیت فعلی در حال تربیت دانشجویان پزشکی بودند و اگر روند گذشته ادامه پیدا میکرد، الان جایگاه مطلوبی داشتیم. اما متاسفانه این روند ادامه پیدا نکرد. از طرفی روند جمعیتی کشور به سوی پیری است و این باعث میشود نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی بیشتر شود.
این کارشناس حوزه سلامت گفت: طبق محاسبات انجام شده یک فرد سالمند چند برابر فرد سالم نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد. این نکته نیز حائز اهمیت است که افرادی که ابتدای انقلاب به عنوان نسل پزشک تربیت شدهاند، رو به پیری رفتهاند و از عرصه خدمت کم کم خارج میشوند و این موضوع اهمیت اضافه شدن پزشک جدید به کشور را دو چندان میکند.
تعارض منافع وزارت بهداشتیها برای جذب پزشک
وی درباره علت کمبود پزشک بیان کرد: در گذشته همچین تصوری نبود که ما با کمبود پزشک مواجه هستیم و برخی از مسئولین وزارت بهداشت فکر میکردند پزشک زیاد داریم و حتی اقداماتی کرده بودند تا عدهای از پزشکان را به خارج از کشور بفرستند تا بیکار نمانند. درحالی که بعدا آمارها نشان داد که این برداشت غلط بوده و سرانه جذب پزشک در کشور به نسبت سایر کشورها نشان میدهد که ما از آنها بسیار کمتر پزشک جذب میکنیم.
موسویفرد اذعان داشت: شواهد میدانی نیز نشان میدهد که هرجایی مراجعه میکنیم، کمبود پزشک متخصص و حتی عمومی داریم و این موضوع در کیفیت پایین خدمات و صفهای طولانی نوبتدهی به خوبی قابل مشاهده است. حتی قیمت بالای خدمات پزشکی نیز گواه بر این امر است. در حال حاضر مسئولین برای جذب پایین پزشک این دلیل را میآورند که ممکن است پزشکان بیکار شوند. اما در حقیقت این دلایل درست نیستند و انحصارگرایی دلیل اصلی کمبود جذب پزشک در کشور است. تربیت دانشجوی پزشکی نه تنها برای وزارت بهداشت هزینه ندارد، بلکه درآمد هم دارد. چرا که بخش عمده خدمات پزشکی در کشور را دانشجویان ارائه میدهند. پس نه آگاهی و نه ناتوانی وزارت بهداشت علت عدم جذب پزشک نیست. بلکه به نظر میآید دلیل اصلی این موضوع چیزی جز تعارض منافع مسئولین و مدیران وزارت بهداشت نیست.
موسویفرد، تعارض منافع در وزارت بهداشت را دلیل ممانعت این وزارت در جذب پزشک دانست و اظهار داشت: متاسفانه علیرغم تمامی تذکراتی که سال گذشته داده شده و دولت نیز یک میثاقنامه درباره تعارض منافع امضا کرده، اما در وزارت بهداشت این مورد اصلا رعایت نشده است. چرا که هم وزیر بهداشت و هم معاونین او پزشک هستند.
وزارت بهداشت در مقابل افزایش دانشجوی پزشکی مقاومت میکند
وی افزود: در حقیقت این مدیران در بحث جذب پزشک به طور جدی دچار تعارض منافع شدهاند و از سمت همکاران خود تحت فشار هستند و طبیعیست که طرف آنها را در هر موضوعی بگیرند. با این وجود که اکثر مردم با مشکلی جدی در بحث دسترسی به پزشک رو به رو هستند و هزینههای بالایی را متحمل میشوند، اما متاسفانه وزارت بهداشت در مقابل افزایش دانشجوی پزشکی مقاومت میکند. به همین دلیل لازم است برای جلوگیری از تعارض منافع در این موضوع، اختیار جذب دانشجویان پزشکی را از وزارت بهداشت بگیریم و مثل گذشته که ظرفیت دانشجویان پزشکی توسط وزارت علوم تعیین میشد، الان نیز این وظیفه را بر عهده وزارت علوم قرار دهیم.
این کارشناس حوزه سلامت در پایان پیرامون کمبود پزشک متخصص در کشور گفت: بحران در وضعیت تعداد پزشک متخصص بیشتر از پزشک عمومی است. شواهد نیز نشان میدهد که در عرصه تخصص به طور جدی دچار مشکل هستیم، اما متاسفانه این تعارض منافع باعث شده رزیدنتها تحت فشار قرار بگیرند و آن قدری کمبود پزشک وجود دارد که کسی نباید نگران بحث درامد خود باشد. با این وضعیت فعلی نیز نمیتوان خیلی امیدوار بود مسئولان مربوطه تغییر کلی در وضعیت پزشکی کشور به وجود آورند و اگر این چنین شود لازم است اختیار جذب پزشک از وزارت بهداشت گرفته شود.