گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، لیلا زمانی؛ عرصه نمایش در زندگی، میتواند برطرف کننده بسیاری از نواقص ظاهری یا جبران کمبودهای فروخورده باشد؛ البته فقط در همان کادر نمایش و نه به طور حقیقی در جهان واقعیت ها. این نمایش، فارغ از ایجاد مانع برای رشد و کمال معنوی وجود، افراد جامعه را به شدت مصرفگرا و نمایشگر بار میآورد. افرادی که از فرهنگ و تمدن و هنر، صرفا وانمود کردن به فهم و درک آن را در زندگیشان جاری کرده اند. در یک جامعه نمایشی، اماکن فرهنگی مثل کتابخانه، روز به روز به آتلیههای عکاسی شبیهتر میشوند و ما هرروز شاهد افزایش شهروندانی هستیم که سوژه عکاسی شان را قفسه های پر از کتاب قرار داده اند؛ بی آنکه پس از اتمام عکاسی حتی نگاهی به صفحات آن کتابها بیندازند. در چنین کنشی، نمایشگر صراحتاً در پی اختفای واقعیت امر یعنی عدم مطالعه کتاب و ساختن واقعیتی غیرحقیقی و جا زدن آن به مثابه اصل است.
صفحات مجازی اکثر ما، پر است از تصاویری که کتابی در دست گرفته ایم و در کنجی آرام مشغول مطالعه ایم اما هم خودمان و هم مخاطبان ما میدانند که بسیاری از این تصاویر، صرفا نمایشی است برای القای این مفهوم که ما کتاب خوان هستیم. گرچه نمیتوان مطلقا و درمورد تمامی افراد، چنین گزاره ای را صادق دانست اما با نگاه مختصری به سرانه مطالعه کشور و میزان سواد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مردم، دور از ذهن نیست که نتیجه بگیریم اکثریت ما دچار فرهنگ شو و نمایش هستیم که نه تنها در مسئله کتابخوانی، بلکه در ابعاد مختلف زندگیمان جاری است. در حقیقت، پدیدههای متعدد به مصرف نمایشگر درمیآید تا ما از طریق این کنش خودنمایانه بر «فقدان» سرپوش بگذاریم و خود را «واجد» امری نشان دهیم که اساساً «فاقد» آن هستیم.
همچنین، با گسترش کتابخانه های لاکچری و ایجاد زرق و برق با روکش فرهنگ، بیش از پیش به این مسئله دامن زده میشود و افراد جامعه با ورود به این کتابخانه ها، به جای آنکه به سمت قفسه ای بروند که کتاب موردنظرشان را در دل خود جای داده، مقهور جلال و جمال ساختگی فضا میشوند و به دنبال زاویه ای زیبا برای عکاسی میگردند. در این وضعیت، آنچه نیازمند تاکید است همان وجه مصرفی و نمایشی سراسری است که از صدر تا ذیل این اقدامات غیرفرهنگی و حتی ضدفرهنگی را تعین میبخشد. سازندگان این فضا نیز به خوبی میدانند که اگر کتابخانه، همان فضای ساده و معقول و متناسب با مطالعه کتاب را داشته باشد، مورد توجه و استقبال جامعه امروز قرار نخواهد گرفت؛ پس با ایجاد آتلیه ای که با کتاب تزئین شده، سعی در جذب مخاطب دارند.
این موضوع، نه تنها در تبدیل کتابخانه به آتلیه مصداق پیدا میکند؛ بلکه بسیاری از افرادی که هفتگی یا ماهانه درحال خریدن کتاب هستند، صرفا با هدف کتابدار بودن، اقدام به تهیه کتب مختلف میکنند و نه با هدف کتابخوان بودن. نتیجه آنکه در کتابخانه های شخصی ما، پر است از کتابهایی که روزی با اشتیاق آنها را خریداری کرده ایم اما نیم نگاهی به مقدمه اش هم نینداختیم. آیا کنشهای نمایشی که تاکید افراطی بر همراه بودن با کتاب دارند، خود نافی این همراهی نیست؟! امید است روزی برسد که جامعه ما، فرهنگ مطالعه کتاب را آنطور که باید باشد، بپذیرد و به کتاب، به عنوان یک ابزار ارزشمند در جهت تحقق کمال مادی و معنوی نگاه کند؛ نه یک سوژه عکاسی.
لیلا زمانی - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.