به گزارش فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیتالله عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید در خصوص ویژگیهای بارز شخصیتی مرحوم علامه طباطبایی گفت: بارها یکی از مراجعی که همعصر علامه طباطبایی بود به بنده میگفت که هیچ استادی به حد مرحوم طباطبایی نبود و ایشان انسانی کامل بود.
وی در دوازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی، در مجمع عالی حکمت اسلامی قم با تقدیر از برگزارکنندگان کنگره علامه طباطبایی گفت: فلسفه به دو قسم نظری و عملی تقسیمشده است و این تقسیم مرتبط به علم است نه عامل. هر دوی این حوزه مرتبط به عقل نظری است.
وی افزود: فهمیدن و اندیشه ورزی، کار عقل نظری است. حکمت و فلسفه را به فلسفه عملی و نظری تقسیم کرده است. فلسفه عملی نهاد خانواده و حکومت و جامعه و افراد را شامل میشود. هیچکسی در زمین و زمان نیست که فلسفه عملی به او مرتبط نباشد. این فلسفه با مردم و کشور و سیاست و تامین سعادت و ... کار دارد.
این مرجع تقلید بیان کرد:، ولی فلسفه نظری بهویژه فلسفه الهی هیچ کاری با مردم و سیاست ندارد. آن کاری که فلسفه الهی به عهده دارد و رسالت اصلی فلسفه است بهواسطه رئیس علوم بودن، تربیت علوم است و کاری با مردم ندارد. این فلسفه به دنبال الهی کردن علوم است.
آیتالله جوادی آملی گفت: فلسفه رئیس علوم است، ولی رئیس جامعه نیست. حکمت عملی با همگان کار دارد، ولی رشتههای مختلف علوم لجامگسیختهاند و رهبر میخواهند. در فلسفه الهی ثابت میشود که کل نظام سپهری مخلوق ذات اقدس الهی است و ثابت میکند که پیوند نظام سپهری با مبدا فاعلی گسستنی نیست.
وی تصریح کرد: این مساله نظیر حرف و تکلم است. فلسفه الهی میگوید که تمام آسمان و زمینیان تکلم الهی هستند نه کلام است. تکلم برعکس کلام ضبط کردنی نیست و بلکه لحظهای است. فلسفه الهی یعنی اینکه هر موجود یک نظام فاعلی، غایی و داخلی به نام گوهر و هستی دارد. اگر یکلحظهای ذات اقدس الهی عنایتش را از گوشهای از زمین و زمان بردارد، آن عنصر نابود میشود. علم شرقی و غربی و ارضی و سماوی و ... زمانی علم است که این مثلث را به همین مثلث دریابد و آن را مثله نکند.
وی گفت: آنچه از غرب به شرق آمده آن است که مثلث الهی را مثله کردهاند. یعنی که آفرید و هدف آفریدن را گرفتند و لاشه زمین و آسمان را به دانشمندان دادند و گفتند که میکروبشناس و آسمان شناس باشید. مثله شده، یک موجود سردخانهای است و هیچکسی عالم نمیشود که نتیجه آن یا جنگ جهانی است یا جنگهای نیابتی است. کار فلسفه آن است که این مثلث را مثله نکند.
این مرجع تقلید ادامه داد: فلسفه الهی ابتدا مرده را زنده میکند، زنده را حرکت میدهد و با هدف و مبدا آشنا میکند و سپس به برکت این فلسفه الهی سایر علوم سامان میپذیرند. کار اصلی فلسفه الهی احیای علوم است. وقتی این فلسفه ارائه شد همه مسائل ازجمله همه شئون فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در پرتو این فلسفه الهی سامان میگیرد.
آیتالله جوادی آملی افزود: در شهریور ۳۴ نزد استادم رفتم و گفتم که از تهران میخواهم به قم بروم و ایشان گفت که وقتی رفتید به قم سه درس معقول، منقول و اصول بخوانید و گذشته از حضرت کریمه، مراجع و بزرگانی در قم دفن هستند و کنار قبورشان برکات الهی فراوان است. همچنین گفت که شاگردان ارسطو هرگاه مشکل علمی داشتند کنار قبر ارسطو میرفتند و مشکلات آنها حل میشد. قبول آن سخت بود، زیرا چنین مطلبی نشنیدیم.
وی با ذکر این مطلب که غالب ادعیه امام سجاد (ع) درس است، گفت: اگر خداوند به ما حمد را یاد نداده بود از هویت انسان خارج میشدیم که نشان میدهد که هویت انسان ناطق حامد است. این مطلب را از امام سجاد (ع) میآموزیم.
وی گفت: در دعای هفدهم، امام به خداوند از شر آثار شیطان به خداوند پناه میبرد و بیان میکنند که ما را از شر شیطان حفظ کن و این دعا را توسعه بده. کسانی که دشمن شیطان شدند بنده تو هستند. علوم ربانیه که امام سجاد (ع) مطرح کرده است ازاینجهت است که شیطان مخالف فراگیری علوم ربانیه است.
این مرجع تقلید افزود: چگونه شد که در غرب کلیسا به فرهنگسرا مبدل شد؟ رسالت اساتید این است که نظرات فلسفی را بررسی و تلاش کنند که غرب هم زنده شود. این خونهای پاک شهدا رسالت و اثر دارد که چنین تحولی ایجاد کند.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: شهدا میگویند که این همفکران ما که راهی راه ما هستند کجایند؟ راهیان شهدا در جبهه جنگ نرم هم حضور دارند. فلسفه الهی باید علوم را تربیت کند و علوم سردخانهای مرده و بیروح را به شکل مثلث کامل دربیاورد تا این علم پرواز کند. غرب و شرق میگویند که زمین اینگونه است و اینگونه خواهد شد، ولی به اینکه این زمین را چه کسی خلق کرد کاری ندارند.
وی همچنین در خصوص ویژگیهای بارز شخصیتی مرحوم علامه طباطبایی اظهار کرد: بارها یکی از مراجعی که همعصر علامه طباطبایی بود به بنده میگفت که هیچ استادی به حد مرحوم طباطبایی نبود و ایشان انسان کامل بود.
وی افزود: حکیم سبزواری گوشهای از این حرف را به فلسفه آورده است و بهجای مسائل سینوی، افسار اربعه را مطرح کرد. میزان علوم حصولی و معیار علم درونی است. علامه طباطبایی بخش وسیعی از علوم اش، معیار بود. ایشان در هیچ حادثه غمناکی، گلهای از هیچکسی نداشت. ایشان به آسانی این راه را تحمل میکرد. ایشان با مشقت مواظب زبانش نبود بلکه، چون معیار داشت همیشه زبانش را نگه میداشت.
آیتالله جوادی آملی بیان کرد: امیدواریم به برکت نظام اسلامی و خون شهدا هم مشکل داخلی تربیتی و اخلاقی برطرف شود و لغزشهایی که دیده میشود برطرف شود و رهآوردی هم از این همایش به غرب داده شود و مباحث آنها شنیده و نقد و بررسی گردد.
علامه سید محمدحسین قاضی طباطبایی تبریزی، نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف، عارف، حکیم و از بزرگترین مفسران قرآن کریم بود که در ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهرش در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.