به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو به نقل از خبرگزاری بسیج، بسیج نهادی فراجناحی بوده و از ابتدای تشکیل به عرصههای مختلف ورود کرده است. یکی از عرصههای حضور بسیج عرصهی سیاست است که جامعهی بسیج جدای از هرگونه تعلق به احزاب سیاسی و در راستای منافع ملی و آرمانهای امامین انقلاب اسلامی در این عرصه حضور دارد. روشنگری و تبیین مسائل روز از ماموریتهای بسیج هستند که البته در چهارچوب قانون و تدابیر رهبری صورت میگیرند. قاسم حبیب زاده در گفتگوی تفصیلی با ما این موضوع را روشن میسازد.
آنچه که پیش رو دارید حاصل این گفتگو با معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفین است.
بسیج چه نقش آفرینی در حوزه سیاست دارد؟
فلسفه پیدایش نظام ما مردم پایه بود، یعنی مردم به صحنه آمدند، به رهبری حضرت امام (ره) انقلاب کردند و یک نظام جدید را تاسیس کردند. مولفه اصلی پیدایش جمهوری اسلامی ایران دقیقاً مولفه تداوم آن نیز هست؛ یعنی استمرار نظام جمهوری اسلامی هم به دلیل همین حضور مردمی است. اگر مردم از صحنه کنار بروند معلوم نیست که قوای نظامی و انتظامی ما بتواند امنیت ملی کشور و این ملت را تضمین کند.
آنچه که ما تا کنون در حوزه داخلی و پیرامونی از موفقیتها و از ظفرمندیها به دست آوردهایم، همه مرهون حضور مردمی هستند. البته رهبری هوشمندانه الهی امامین انقلاب اسلامی در تقویت قوای نظامی و انتظامی قطعاً موثر بوده و خواهد بود اما، واقعیت این است که امنیت ملی ما مرهون حضور مردم است. مردم باید در قالب یک سازماندهی وارد عرصههای نیاز بشوند، به این سازماندهی بسیج میگوییم. بسیج یعنی سازماندهی ظرفیتهای بالفعل و بالقوه جامعه برای تضمین امنیت، استقلال، عزت و کرامت ملت. همه اینها نیاز به یک سازماندهی حضور دارد آن سازماندهی حضور بسیج است.
در فعالیتهای سیاسی مرزی به جز خط رهبری نمیشناسیم/ باید اعتماد متقابل بین دولت و مردم را افزایش دهیم
وقتی که شما به کشورهای مختلف نگاه میکنید، میبینید که برای تضمین امنیت شان روشهای مختلفی را برمیگزینند، مثلاً فرض کنید یک نظام مثل آمریکا از روش زر، زور و تزویر استفاده میکند. بعضی از کشورها مثل کره جنوبی دم خود را به ابر قدرتهای بزرگتر گره میزنندالبته باید هزینه آن و استقلال خود را بدهند. بعضی از کشورها میخواهند این امنیت را بخرند و فکر میکنند که این امنیت خریدنی است. مثل عربستان، اما بماند که نمیدانند که اشتباه میکنند و مجبور هستند که حتی شرافت خود را هم بدهند.
ما نمیتوانیم امنیت را بخریم و نمیتوانیم دممان را به ابر قدرت مادی و شیطانی گره بزنیم و یا نمیتوانیم از دروغ و تزویر استفاده کنیم چرا که همهی اینها با فلسفه حکومت دینی ما ناسازگار است. ما حتماً باید به سمت مردم برویم. این مردم یعنی بسیج و نگاه ما به بسیج حضور به معنای واقعی کلمه تک، تک اعضای بسیج در هفته و در پایگاهها و نواحی بسیج است. اگر نگوییم که نقش آنها در تامین امنیت کشور بیشتر از یک افسر نظامی و انتظامی نیست قطعاً کمتر هم نیست، لذا از منظر ما بسیج نقطه آرامش امنیت ساز و قدرت اصلی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات خارجی و برخی از تهدیدات داخلی است.
یکی از نکاتی که در چند سال اخیر شاهد آن بودیم، مقابله بسیج در وجوه فرهنگی است، لطفاً اقدامات بسیج در عرصه فرهنگ را تبیین بفرمایید؟
این موضوع دو منظر دارد، یک منظر حاکمیتی دارد که اگر به فرمایشات حضرت آقا مراجعه کنیم، توصیهها و هشدارهای آقا در مورد فرهنگ از دو منظر قابل بحث است. یک منظر حاکمیتی دستگاهها، نهادها و سازمانهای حکومتی دولتی است. در کنار آن یک منظر مردمی هم وجود دارد. از باب اینکه هر کدام از شهروندان جامعه هم در حوزه تاثیر گذاری و هم در حوزه تاثیر پذیری در جبههی فرهنگی نقش دارند. تعبیر حکیمانه رهبر انقلاب را داریم که فرمودند فرهنگ به منزله هوای تنفس است و اگر هوا آلوده شود شما نمیتوانید در ست نفس بکشید.
نباید فعالیتهای بسیج رنگ و بوی حاکمیتی بدهد و باید به لایههای پایینی جامعه گسترش یابد. این همه پایگاه بسیج که در اقصی نقاط کشور اعم از شهری و روستایی وجود دارد. اگر بسیج ظرفیتی که دارد را پای کار بیاورد میتواند موضوعات فرهنگی مثل فرهنگ مصرف، فرهنگ آموزش، فرهنگ خرید، کار و همه اینها را در لایههای میانی جامعه به خوبی تبیین کند. بسیج با این ظرفیت میتواند موضوعات فرهنگی در عرصههای مختلف را در همه جامعه گسترش بدهد که اگر این کار را کرد میتوانیم انتظار داشته باشیم که مشکلات جامعه هم با هزینه کمتر و در بازه زمانی کوتاهتر مرتفع شوند.
اگر از شما بخواهیم برای فعالیتهای سیاسی بسیج مرزی ترسیم کنید، آن مرز را چگونه ترسیم میکنید؟
بسیج از بدو تشکیل خود در حوزه سیاسی فعال بوده است، این فعالیت سیاسی بسیج باید ابتدا تعریف شود. ببینید فعالیتهای سیاسی بسیج به معنای ورود به بازیهای سیاسی نیست، هر جا نظام دچار هزینه یا آسیب در حوزه اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و سیاسی میشود، وظیفه داریم که از کیان نظام اسلامی در این حوزهها دفاع کنیم. از، ولی فقیه تبعیت میکنیم و از تمام ارکان جامعه اسلامی ایران دفاع میکنیم. ما از تمامی دولتهای گذشته در حوزه خدمترسانی به مردم و دفاع از آرمانهای نظام اسلامی دفاع کردهایم. چراکه اگر یک جا یک دولتی هم از آرمانهای نظام مسیر دیگری را پیموده است طبیعتاً از آن دفاع نمیکنیم.
مرز ما برای فعالیت سیاسی در نسبت با رهبری معلوم میشود. در حوزه سیاسی رهبری یا صریحاً بیانی را میفرمایند یا در حوزه عمل اقدامی را انجام میدهند. مرز ما را بیانات، فرامین، تدابیر و عملکرد رهبری تعیین میکند. میدانیم که رهبری از همه دولتها حمایت میکنند ما هم وظیفه مان حمایت از همه دولتها تا جایی که فرامین رهبری را اجرا میکنند، است.
هیچ مرزی در فعالیتهای سیاسی نمیشناسیم، مگر خط رهبری و هر جایی که رهبری گفته است که وارد شویم ما هم باید وارد شویم و هر جایی که رهبری از ورود نهی کردهاند، ورود نمیکنیم. مثلاً ترجیح منافع گروهی بر منافع ملی که نهی رهبری است و معلوم است که ما این کار را نمیکنیم. مرز فعالیتهای سیاسی ما همان مرزی است که رهبری دارند، فرامین، عملکرد و تدابیر رهبری مرز سیاسی ما هستند.
در فعالیتهای سیاسی مرزی به جز خط رهبری نمیشناسیم/ باید اعتماد متقابل بین دولت و مردم را افزایش دهیم
یکی از بحثهایی که در حال حاضر مطرح است، بحث سیاسی کاریها است. بسیجی برای مقابله با سیاسیکاریها به طور عام کلمه، باید چه اقداماتی را انجام دهد؟
یکی از مهمترین مولفهها مقابله با جنگ روانی و جنگ تبلیغاتی دشمن روشنگری است. روشنگری با افشاگری فرق میکند، اینکه به مسائل شخصی افراد بپردازیم کار غیر اخلاقی است و ما هم وارد آن کار نمیشویم.
اما روشنگری امر دیگری است و هر ابهام یا شبههای و هر جا به جایی دروغها و واقعیتها در جامعه، رسانهها و در جریانات سیاسی را بررسی میکند. وظیفه بسیج این است که اولاً در بدنه خودش و در مرحله دوم در آحاد جامعه روشنگری کند و از ظرفیتهای موجود هنری و رسانهای هم استفاده کند. ما یک ماموریت نهضت روشنگری در پایگاهها داریم که در پایگاههای بسیج و مساجد با نشستهای بصیرتی مسائل روز را تبیین میکنیم. از اواخر سال ۹۸ با شیوع بیماری کرونا بسیاری از این نشستهای حضوری را تعطیل کردیم و مجموعه بسیج به سمت ایجاد کانالهای پایگاهی رفت و نشستها را به آنجا منتقل کرد. مثلاً اگر امروز نیاز جامعه ترمیم اعتماد عمومی و اعتماد متقابل دولت به ملت است، این نشستها هم در همین مسیر حرکت میکنند. اگر بخواهیم در یک جمله جواب شما را بدهم و وظیفه ما در قبال این سیاسی بازیهای تبیین، روشنگری و بصیرت افزایی است.
همیشه بر قانون گرایی تاکید داریم و قانون در هر حوزهای باید اجرا شود. اگر اختلاف نظری بین یک دستگاه اجرایی، نظارتی یا یک قوه مثل قوه مقننه پیش آید، توصیه میکنیم که همه باید به قانون رجوع کنند که قانون فصل الخطاب است.
امروز ما شاهد تحولات سیاسی در کشور هستیم و مردم به سبب برخی از وعدههای بی مبنای دولت قبل دچار ناامیدی شدهاند. به نظر شما دولت سیزدهم با برداشتن چه گامهایی میتواند امید افزایی کند؟
مهمترین عامل موفقیت اعتماد زایی است. باید اعتماد متقابل بین دولت و مردم را افزایش دهیم. بخشی از جامعه به خاطر وعدههای بی مبنا و دروغهایی که در ادوار پیش از دولتمردان شنیدهاند اعتمادشان را تا حدی از دست داده است. دولت باید همین اول این اعتماد را ترمیم کند و این اعتماد چگونه ترمیم میشود؟ با عمل به وعدهها و فرمایشات مقام معظم رهبری.
آنقدر که رفتار صادقانه با مردم از سوی حاکمان اعتماد زایی میکند، هیچ چیز دیگری این تاثیر را ندارد. میدانیم که ما در جامعه زندگی میکنیم که رسانههای مختلفی علیه خدمترسانی حکومت دینی فعالیت میکنند. این رسانهها هم از امپراتوری رسانهای نظام سلطه هستند و برخی هم از رسانههای داخلی که منافع حزبی خودشان را بر منافع ملی ترجیح میدهند، هستند؛ لذا اگر دولت حتی اگر خدمتی هم انجام بدهد همان رسانهها آن خدمت را به صورت عکس نشان میدهند.
دولت باید با مردم گفتگوی صادقانه داشته باشد و خدمات خود را برای مردم تشریح کند و مشکلات خودش را با این گفتگوی و رفتار صادقانه با مردم در میان بگذارد. این قطعاً میتواند در ارتباط با دولت و کارآمدی دولت در نزد افراد اثر داشته باشد. هیچ چیز دیگری نمیتواند این اثر را داشته باشد لذا پیشنهاد ما به دولت همین است که فرمایشات رهبری را در عمل در دستور کار قرار دهند. مردم هوشمند هستند و میفهمند که کدام مسئول اغواگری میکند.
عملکرد دولت تا به امروز را چگونه میبیند؟
در همین چند ماهی که از عمر دولت میگذرد، در حوزههای مختلفی ورود کرده است، اما روزی که دولت کار را تحویل گرفت اولویت و دغدغه مردم واکسن بود که دولت به معنای واقعی توانست این دغدغه را رفع کند. این موفقیت بزرگی است، اما افکار عمومی فرار هم هستند و وقتی یک مشکل دیگری مثل گرانیها دست به گریبان جامعه میشود، موفقیتها زود از یاد میروند. به نظر میرسد که دولت در رفع دغدغه مردم در حوزه واکسیناسیون عبور کرده است و باید کمر همت را در حوزه نظارت بر قیمتها ببندد. رفع برخی از مشکلات زمان بر هستند، اما نظارت بر بازار زمان بر نیست و دولت باید اهتمام جدی خود برای نظارت و کنترل بازار را به خرج دهد