گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دکتر لیلا زلیخایی؛ یکی از مهمترین چالش های آب در بخش کشاورزی تاثیر عوامل «فشار» است که به طور منفی بر مديريت پايدار آب در بخش کشاورزي تاثیرگذار است. اين عوامل بر منابع آبي موجود در بخش کشاورزي فشار آورده و در صورت عدم توجه، موجب ناپايداري اين منابع خواهد شد. تحليل فشارهاي موجود در اکوسيستم هاي آبي باعث ايجاد بينشي عميق تر و دقيق تر از دلايل ناپايداري اين اکوسيستم ها شده و در اتخاذ راهبردهاي مديريتي بسيار کمک کننده خواهد بود. نتایج نشان داد که «خشکي ذاتي اقليم ايران» مهمترين عامل فشار در بخش کشاورزي به شمار ميرود و در چنين اقليمي کمبود منابع آبي امري طبيعي محسوب ميشود. ايران در گذشته با برخورداري از نظامي قدرتمندي براي مديريت منابع، مقرراتي محکم و استوار، روش هاي نظاممند و سازوکارهاي بازار، به خوبي منابع آبي متغير خود را مديريت کرده و توانسته بر اين فشارها غلبه کند.
اما در حال حاضر توجه به این واقعیت که ایران از اقلیمی خشک برخوردار است، کمرنگ شده است. «تامين امنيت غذايي براي جمعيت در حال رشد» از ديگر عوامل فشار بر منابع آبي محدود میباشد. در اين راستا، اصلاح جدي در توزيع مکاني جمعيت و کاهش مصرف سرانه آب، بازنگري اساسي در قوانين به منظور برقراري توازن در توزيع فرصت ها و خدمات بايد مورد توجه قرار گيرد. از اين رو، توجه دولت مردان و برنامه ريزان بايد به تثبيت و حفظ جمعيت ساکن در مناطق روستايي معطوف شود و به اين باور برسند که هر کوتاهي در اين مهم به توزيع ناهمگون جمعيت منجر خواهد شد. لذا بايد به اين نکته توجه داشت که هر برنامه يا طرحي بايد متناسب با اين محدوديت ها و فشارها تدوين شود.
يکي دیگر از چالش های مديريت پايدار آب در بخش کشاورزي، سياست قيمت گذاري آب است که از طريق تاثير در رفتار مصرف کننده امکان استفاده پايدار از آب را فراهم ميآورد. اگرچه اجرای درست اين سياست ميتواند از هدررفت آب و استفاده ناکارآمد از آن جلوگيري کند اما افزايش قيمت آن احتمالا منجر به تغيير الگوي کشت کشاورزان ميشود و آن ها کشت محصولاتي با نياز آبي کمتر را جايگزين خواهند کرد. از آنجايي که قيمت اين محصولات در بازار کمتر از محصولات پرآببري مانند سيب زميني يا هندوانه است بر درآمد کشاورز تاثير منفي خواهد گذاشت. از طرف ديگر، افزايش قيمت آب منجر به افزايش هزينه هاي توليد کشاورز شده و بنابراين سود و درآمد وي به طور معني داري کاهش پيدا کرده و منافع رفاهي او کمتر ميشود. از اين رو، براي دستيابي به نتايج مطلوب از سياست قيمت گذاري آب بهتر است از ساير ابزارهاي سياستي مانند ارائه خدمات گوناگون توسط جهاد کشاورزي به بهره برداران رعايت کننده الگوي کشت پيشنهادي (مثل يارانه کود، بخشيدن حق النظاره آب، تعيين قيمت تضميني مناسب و غيره) براي جبران درآمد بهره برداران استفاده شود.
چالش بعدی در زمینه مدیریت پایدار منابع آبی به ویژه در بخش کشاورزی به عدم مشارکت بهره برداران و ذی نفعان مربوط است. هر چند در اسناد و برنامه هاي بالادستي بر مشارکت کشاورزان در مديريت منابع آب تاکيد ميشود اما به واقع در سياستگذاري ها و برنامه ها مکانيزمي براي اين امر در نظر گرفته نم يشود و اراده اي نيز براي تحقق آن وجود ندارد. ايجاد و تقويت تشکل هاي آب بران مي تواند يکي از مکانيزم هاي موثر در جهت مشارکت فعال کشاورزان در بحث مديريت آب باشد. يکي از مشکلات عمدهي استان همدان در اين زمينه، توجه نداشتن به ظرفيت ها و توانمندي هاي بالقوه اين تشکل ها در مديريت پايدار منابع آبي است؛ به طوري که در استان به ازاي هر ۱۰۰ روستا تنها ۴۹/۱ تشکل آب بران وجود دارد و در حدود ۵/۵ درصد از کشاورزان عضو تشکل هاي آب بران هستند. بنابراين ميتوان با حمايت از اين تشکل ها، مکانيزم مشارکت کشاورزان در بحث مديريت پایدار آب را فراهم نمود.
دیگر چالش حوزه آب کشاورزی در استان همدان به نحوهي بهره برداري کشاورزان از سيستم هاي آبياري نوين بر می گردد. اغلب کشاورزان اطلاعات اندکي در مورد روش هاي جديد آبياري و نحوهي بهره برداري صحيح از آن، دارند و معمولا بدون توجه به دستورالعمل بهره برداري طراح، اقدام به آبياري محصول خود مي نمايند؛ لذا، در عمل راندمان آبياري کاهش پيدا کرده و موجب هدررفت منابع آبي ميشود. در اين زمينه انجام پژوهش هاي علمي در زمينه نيازسنجي هاي آموزشي براي بهره برداران سيستم هاي آبياري تحتفشار علاوه بر توانمندسازي کشاورزان در بهره برداري از اين سيستم ها، ميتواند مسئولان را از آزمون و خطاهاي پرهزينه مصون داشته و به اعتماد سازي و ايجاد باور به اثر بخش بودن آموزش ها منجر شود.
آموزش هايي که در حال حاضر به کشاورزان در زمينه چگونگي بهره برداري از سیستم های آبیاری و منابع آبي داده ميشود، مقطعي و کوتاه مدت بوده و تداوم ندارند. در حاليکه کشاورز در تمامي مراحل کاشت، داشت و برداشت محصول به مشاوره و راهنمايي احتياج دارد و بايست گام به گام راهنمايي هاي مورد نياز را دريافت کند. لذا، آموزش کشاورزان (به ويژه در زمينه مديريت آب) بايد فرآيندي دائمي، پويا و مستمر باشد تا به افزايش دانش و آگاهي آنها منجر گردد.
متاسفانه ضایعات محصولات کشاورزی یکی از چالش های عمده این بخش محسوب میشود که موجب هدررفت بخش اعظمی از منابع آبی میگردد. استان همدان نیز از این مشکل مستثنا نبوده و از آن رنج می برد. در استان همدان یکی از عواملی که تاثیر بسزایی در افزایش ضایعات محصول به ویژه گندم دارد مربوط به، تنظيم نبودن دستگاه کمباين است. به دليل طولاني بودن زمان برداشت گندم از جنوب کشور تا مناطق سردسيري مثل همدان، کمباين ها ۳ تا ۴ ماه در حال کار بوده و زماني که وارد استان ميشوند از حالت تنظيم خارج شده و برخي قطعات داخلي دستگاه نيز فرسوده ميشوند و احتياج به تعويض دارند. ولي چون مجالي براي تعمير و تنظيم کردن کمباين وجود ندارد، با همان وضعيت سابق اقدام به برداشت محصول ميکنند. همين امر تبعات مختلفي مانند ريزش محصول در مزرعه را به دنبال دارد.
در اکثر مواقع، تنظيمات جزئي در کمباين، به طور تاثیرگذاری باعث افزايش محصول برداشت شده ميشود. افزون بر اين، نبود راننده کمباين ماهر، استفاده نامناسب از کمباين با سرعت هاي مختلف در مزرعه، عدم توجه به زمان مناسب برداشت، رطوبت محصول، رطوبت هوا، وضعيت پستي و بلندي زمين و غيره از ديگر دلايل ريزش محصول و افزایش ضایعات است که گاهي ۱۰ تا ۱۵ درصد ريزش به همراه دارد. رعايت نکات ذکر شده بر عهده ي کشاورزاني است که بايد از تجربه و دانش کافي در مديريت عمليات برداشت برخودار باشند.
از دیگر چالش های بحث مدیریت آب در بخش کشاورزی، نحوه نگرش بهره برداران و ذی نفعان منابع آبی است. بهره برداران کشاورز به دليل نگرش ها و باوري هاي غلطشان و از سوي ديگر به دليل مشاع بودن چاه هاي کشاورزي، حتي به هنگام بارندگي شديد نيز اقدام به استخراج منابع آب زيرزميني میکنند و معتقدند که بايد سهم آب خود را استفاده کنند در حالي که در چنين شرايطي نيازي به آبياري مزرعه وجود ندارد. از اين رو، تلاش براي فرهنگسازي در ميان کشاورزان و تغيير نگرش و دیدگاه های آنها نسبت به اهميت و محدوديت اين منابع ارزشمند احساس ميشود. چالش عمدهی دیگر در این زمینه به نحوهی بهره برداری از کانال های انتقال آب مربوط است. در استان همدان، بخش قابل توجهي از کانال هاي انتقال آب، خاکي و فاقد پوشش بوده و آب هاي سطحي از طريق همين کانال ها وارد مزراع ميشود. بنابراين، در طي مسير انتقال، مقدار زيادي از آن به صورت تبخير و نفوذ عمقي هدر ميرود. با پوششدار کردن مسيرهاي انتقال، آب بيشتري در دسترس کشاورزان قرار گرفته و برداشت از منابع آب زيرزميني کاهش پيدا خواهد نمود. در همين زمينه پيشنهاد ميشود سازمان جهاد کشاورزي و شرکت آب منطق هاي استان در راستاي يکپارچه سازي تصميمات و با نگاه کلنگر، اين اقدام مهم را با همکاري و تعامل با يکديگر به سرانجام برسانند.
توسعه کشت هاي گلخانه اي یکی از راهکار های مهمی است که میتواند به مديريت پايدار آب در بخش کشاورزي کمک کند. اما شواهد و آمار نشان میدهد اين روش کشت به طور جدي در استان توسعه پيدا نکرده و نتوانسته تاثیری بر مديريت پايدار آب در بخش کشاورزي داشته باشد. مطابق با آمارها بخش ناچيزي از اراضي آبي استان (چيزي در حدود ۰۳/۰ درصد) تحت پوشش کشت هاي گلخانه اي قرار دارد و هنوز جاي کار در اين زمينه بسيار زياد است. به دليل اقليم سرد استان همدان چالش های زیادی در بهره برداری از کشتهای گلخانه ای وجود دارد و دولت بايد با اعطاي تسهيلات ويژه از اين نوع کشت حمايت نماید.
دکتر لیلا زلیخایی - عضو هسته هسته تخصصی شمسا همدان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.