به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، وکیلی، نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در سلسه نشستهای جریان که با موضوع مذاکرات هستهای و با عنوان از «سعدآباد تا وین» از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد، گفت: طبیعتاً اگر امکانی برای کشور فراهم شود که سیاست بیاثر کردن تحریمها را پیش بگیرد این مقدم است، ولی رفع تحریم بدون دادن امتیاز امکانپذیر نیست. رفع تحریم بدون تعامل و بدون بازی در شرایطی منصفانه و به اصطلاح برد-برد امکان پذیر نیست من تصور میکنم که، چون سیاست خارجه کشور را دولتها تعیین نمیکنند و سیاست خارجه کشور را نظام تعیین میکند و دولتها مجری هستند، لذا همواره سیاست اصلی نظام بیاثر کردن تحریمها بوده است.
وی افزود: آقای احمدینژاد در سالهای اولیه رئیس جمهوری اش خیلی تلاش کرد یا حداقل شعارهایش این بود که این تحریمها کاغذ پاره هستند و بیاثر است و به همین دلیل به جمعبندی جامعه جهانی بیاعتنا بود؛ ولی در دوره دوم آقای احمدی نژاد تقریباً میتوان گفت که آمد ذیل نظم تعریف شده جهانی و تلاش کرد که در همان چارچوب نظم تعریف شده حرکت کند و آقای روحانی هم در امتداد راه آقای احمدینژاد حرکت کرد و تمرکزش را بر برجام گذاشت و بالاخره بخش مهمی از وقت آن دولت میتوان گفت چهار سال اول دولت صرف به نتیجه رساندن برجام شد، ولی خب چهارساله دوم که باید زمان بهره مندی از برجام میشد به دلیل اولاً عدم پایبندی طرف مقابل و ثانیاً عدم آمادگی کشور برای بهرهبرداری از نتایج برجام در حقیقت ما چیز آنچنانی نصیب مان نشد تا این که برگشتیم به نقطه صفر.
وکیلی اظهار کرد: من در یک جایی نوشتم که ادراک عمومی جامعه در دولت اول آقای روحانی نسبت به او مثبت بود و همان ادراکی عمومی مثبت جامعه باعث شد که با دردسر بسیار کمتر و در یک باور پذیری عمومی رای آنچنانی بیاورد؛ در سال ۹۶، ولی در انتهای دورهی آقای روحانی ادراکی عمومی جامعه با همان سرعتی که مثبت شد -به دلیل جاذبه وعدههای برجامی- با همان سرعت در انتهای دوره او منفی شد. دورهای که روحانی دست به هر چه میزد در فضای عمومی جامعه سیاه نشان داده میشد و باور ناپذیر بود به گونهای که تقریباً در انتهای دوره ریاست جمهوری اش به یک طنز ملی تبدیل شده بود؛ دلیلش هم همین بود که ادراک عمومی جامعه به سرعت نسبت به او منفی شد.
وی بیان کرد: پیرامون همین تفاوت ادراک عمومی جامعه نسبت به مقامات جمهوری اسلامی باز من بارها نوشتهام و هشدار دادهام که ادراک عمومی جامعه گاهی نسبت به یک شخص در نتیجه یک کنش سیاسی و یا یک وعده و یا یک اقدامی مثل برجام به سرعت مثبت میشود، ولی صیانت از ادراک عمومی کار بسیار سختی است برای اینکه مردم در پسابرجام در سفره زندگیشان و در فضای کسب و کارشان و در فضای بین الملل به دنبال دستاورد برجام بودند، اما این را ندیدند نه در سفره شان و نه در فضای کسب و کار عمومی جامعه و نه در کاهش نرخ تورم و نه در نرخ سرانه اقتصاد جامعه نه در ارزش پول ملی و وقتی مردم این مسائل را ندیدند برآیند این ندیدنها و فاصله افتادن بین وعدهها و عملکرده ها، این شد که ادراک عمومی جامعه به حدی منفی شد که شاید در تاریخ جمهوری اسلامی و در تاریخ ایران کمتر کسی را داشتیم که وضعیت آقای روحانی را پیدا کند.
وکیلی بیان کرد: دوستان جدیدی که در وین درحال مذاکره هستند، همین دوستان در زمانی که دولت آقای روحانی به دنبال مذاکره بود، به شدت منتقد اصل مذاکره بودند و حتی مذاکرات برجامی به نحوی خط قرمز به حساب میآمد، اما به دلیل واقعیت اداره کشور، امروز همین دوستان را که آن طرف میز بودند و الان این طرف میز و در جایگاه پاسخگویی به ملت هستند، خودشان را مجبور میبینند به این که جزئی از پاسخگویی این است که باید به ناچار درباره برجام مذاکره کرد. معنای این عرض من این است که ترجیحا شرایط کشور اگر به گونهای بود که ما پیرامون برجام مذاکره نکنیم، بسیار بهتر بود؛ چرا که فعالیت هستهای در چهارچوب پروتکلهای بین المللی و در راستای رفع نیازهای اصلی کشور حق ماست.
وی افزود: همواره تذکرهای رهبری و هشدارهای دلسوزان نظام مبتنی بر این بوده که تیمهای فعال در حوزه دیپلماسی برجامی در جریان مذاکرات حداقل امتیاز را بدهند و حداکثر امتیاز را بگیرند؛ البته طرف مقابل هم کارش همین است. یعنی طرف مقابل هم با آن هیمنه و آن عِده و عُده نمیآید که با ما بازی شطرنج کند بلکه میآید که بتواند حداکثر امتیاز را از ایران بگیرد؛ گرفتن امتیاز از ایران یعنی محرومکردن ایران از حق طبیعی خودش که این به هیچ وجه خلاف اصول بینالملل هم نیست. این صحنهیِ واقعیت است. من فکر میکنم پارادیم اصلی مذاکرات واحد است؛ اما تکنیکهای این پارادیم با هم تفاوت دارد. پس گاهی یک ویرگول نقش یک مفصلبندی گفتمانی را در گفتگوهای برجامی ایفا میکند که گاهی میتواند ساختار گفتمان حاکم بر برجام را تغییر بدهد؛ به همین جهت من امیداور هستم که این تیم با حساسیتی که در گذشته بوده و با تجربهای که از گذشتگان به ارث رسیده بتواند به هر حال کمترین هزینه را بدهد و بیشترین هزینه را به نفع ملت صید کند.
وکیلی بیان کرد: به عقیده بنده تفاوت تیم مذاکره کننده فعلی با تیم سابق در این بود که تیم آقای روحانی و ظریف در فضای بیاعتمادی داخلی نسبت به خود مذاکره میکردند. من به عنوان یک نظارهگر صحنه معتقد هستم اطلاعات تیم آقای ظریف اتقان داشت، اما اعتماد آفرین نبود. در شرایط کنونی این اعتماد به دست آمده، این دوستان در بستر اعتماد نظام و با تکیه بر سرمایه اعتماد نظام به وین رفتهاند، اما باید آنچه را که روایت میکنند از اتقان برخوردار باشد که به اعتماد نظام آسیب نرسد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر شما در جایگاه یک تصمیمگیر کلان بودید واکنش تان به پاره کردن برجام توسط ترامپ چه بود؟، اظهار کرد: من حتما همین تصمیمی که نظام مبنی بر ادامه دادن برجام گرفت را میگرفتم.
وی بیان کرد: هنوز زود است که بخواهیم سیاست خارجی دولت سیزدهم را ارزیابی کنیم و به آن امتیاز بدهیم، ولی، چون من اجماع ملی و اعتماد نظام را پشت سر آقای رئیسی میبینیم به همین دلیل بسیار امیدوار هستم که سیاست خارجی دولت سیزدهم، سیاست خارجی موفقی باشد به خصوص که آقای رئیسی فرصتهای آقای احمدینژاد را دارد، ولی خوشبختانه گافهای آقای احمدینژاد را در صحنه بینالملل ندارد.