به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در ابتدای این نشست کورش جاهد طی سخنانی اظهار داشت: از دیدن فیلم سینمایی «منصور» به وجد آمدم و این فیلم واقعاً اثری است که قدرت به قلیان در آوردن احساسات ملی را دارد. از نظر من ساخت فیلمهایی که به شخصیتهای واقعی مثل شهید منصور ستاری میپردازند در سینمای ما مهم و حتی واجب است. ساخت اینگونه فیلمها در دیگر کشورهای دنیا امری رایج است و میبینیم هر سال در کشورهایی، چون آمریکا درباره شخصیتهای علمی، سیاسی، فرهنگی، هنری و... فیلمهایی ساخته میشوند و این افراد را معرفی میکنند، اما در سینمای ما چنین فیلمهایی را کمتر میبینیم.
وی افزود: دیدن فیلمهایی، چون «منصور» باعث میشود تا نگاهمان به شخصیتهایی اینچنین که در واقع قهرمانان ملی ما هستند تغییر کند و قطعاً برای کسی که این فیلم را دیده دیگر نام منصور ستاری یک نام ساده نیست که شاید عنوان یک خیابان یا اتوبان باشد. از طرفی هدف این فیلم تنها وقایعنگار نیست و «منصور» علاوه بر این کار، به نوعی به وضعیت امروز هم انتقاد دارد و از کارشکنیها در عرصههای مختلف نیز انتقاد میکند. فیلم بدون فوت وقت و اضافهگویی جلو میرود و ماجرا را به شکلی تعریف میکند که میتواند مخاطب را درگیر کند.
در ادامه این نشست عباس کریمی عباسی اظهار داشت: اگر فیلم سینمایی «منصور» 20 سال پیش ساخته میشد احتمالاً عنوانی، چون «فرمانده تنها» یا اسامی از این دست برای آن انتخاب میکردند، عناوینی که بیش از هر چیز گرایش به شعار و شعارزدگی را نشان میداد و قطعاً در آن زمان بیش از هر چیز به وجوه نظامی این فرد میپرداختند، اما در فیلم «منصور» بیش از هر چیز به وجوه انسانی این شخصیت پرداخته شده که شبیه به همه ما است و تا جایی که توانسته به کشورش خدمت کرده است.
وی افزود: از قضا من دوران سربازی در نیروی هوایی خدمت کردهام و اتفاقاً دو بار هم ایشان را آن زمان دیده بودم و در همان دو دیدار میتوانم بگویم که او دقیقاً همان شخصیتی است که در این فیلم میبینیم. از طرفی من یک رمان به نام «ققنوس» نوشتم و برای نگارش آن به آرشیو نیروی هوایی نیز دسترسی پیدا کردم که متوجه شدم که واقعاً در آن زمان برای انجام فعالیتهای بسیاری در آنچه که «منصور» روایت میکند کارشکنیهای بسیاری صورت گرفته است. اینکه یک انسان با همه این خیانتها و فشارها مقاومت کرده و هر طور شده خدمت به کشورش را رها نکرده است. من این فیلم را نه یک فیلم جنگی که یک فیلم مدیریتی میدانم، فیلمی مثل «فورد در برابر فراری» که به شدت به سمت و سوی پرداختن به موضوع موفقیت در مدیریت پیش میرود.
این منتقد در ادامه خاطرنشان کرد: شاید نسل ما جبهه را ندیده باشد، اما بمبارانها را دیدهایم و فیلم از این جهت هم کاملاً ملموس و صادق است. در ساخت فیلمهایی، چون «منصور» که یک اثر پرتره یا بیوگرافی هستند تحقیقات بسیاری صورت میگیرد و سعی میشود ما وجوه مختلف آن فرد را ببینیم که به نظر من در این فیلم چنین اتفاقی رخ داده است. طی سالهای گذشته در سینمای ایران غیر از فیلمهای محمدحسین مهدویان چنین ویژگی در آثار نمیدیدیم که به جای پرداختن به وجوه انسانی چنین افرادی سعی در معرفی او به عنوان یک انسان داشته باشد. این فیلم به ما میگوید که ما هر کدام میتوانیم یک ستاری باشیم و با ایستادگی برای رسیدن به آن آرمانهایی که در ذهن داریم میتوانیم به قدری مقاومت کنیم که شاید خانهمان را هم از دست بدهیم.
کورش جاهد خاطرنشان کرد: فیلم «منصور» به نوعی الگوسازی میکند و به ما شخصیتی را معرفی میکند که در دنیای امروز که همه درگیر ریال به ریال حساب و کتابشان هستند به خدمت و ایستادگی پای آرمانها و عقایدش فکر میکند. فیلم «منصور» با وجود اینکه روایتی از گذشته دارد درباره امروز است و نشان میدهد که یک انسان چگونه میتواند به کشورش خدمت کند. فیلم ریتم بسیار خوبی دارد و مخاطب اصلاً از دیدن آن خسته نمیشود و از طرفی شخصیتپردازی دقیقی در این اثر صورت گرفته است.