گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، امیرحسین روزبهانی؛ تربیت متربیان و آینده سازان انقلاب اسلامی برای اینکه بتواند در آینده نزدیک مجاهدانه در مسیر تحقق اهداف گام دوم انقلاب اسلامی و در تمدن سازی به وظایف خود عمل کنند، اهمیت والایی دارد. مدیران آینده جامعه باید از اکنون تربیت شوند تا بتوانند به عنوان مدیران جهادی تمدن ساز نقش آفرینی کنند. لازمه گرایش به تمدن نوین اسلامی، نشر نظری و عملی مکتب اسلام است. براساس فرامین مقام معظم رهبری، شهید حاج قاسم سلیمانی را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس آموزی نگاه کنیم. برای تمدن سازی اسلامی باید مدیرانی تربیت شوند که در عرصه های مختلف شغلی مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی عمل کنند.
در این راستا برای تربیت مدیران جهادی تمدن ساز باید تربیت دانش آموزان به عنوان مدیران آینده مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی باشد. با توجه به اینکه در مکتب شهید سلیمانی اثرگذارترین بعد، مبانی اعتقادی بوده است که بر مشی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی او تاثیر داشت و نیز زمینه های شغلی و عملکردی او را به عنوان اثرپذیرترین بعد، تحت تاثیر قرار داد و به طور کلی ساختار فکری و شخصیتی ایشان را شکل داده است. بنابراین برای تربیت مدیر جهادی تمدن ساز ، درک مبانی اعتقادی مکتب شهید سلیمانی و طراحی الگو برای تربیت دانش آموز در تراز گام دوم انقلاب اسلامی به منظور تربیت مدیران تمدن ساز اهمیت ویژه ای دارد.
می توان گفت با تاکید بر مبانی اصلی و انقلابی مکتب شهید سلیمانی مانند: دوری از سلطه پذیری برای دستیابی به حیات طیبه، اعتقاد به علم و حکمت الهی در ضرورت استقلال، عدالت و ضرورت مشارکت مردم و ... ؛ با توجه مضاعف به دو عنصر اصلی در برنامه درسی یعنی اهداف و محتوای آن ، برنامه درسی ویژه ای برای تربیت مدیران جهادی تمدن ساز تدوین کرد. هریک از اهداف این برنامه درسی در سه حیطه دانشی؛ مهارتی و نگرشی تعیین و متناسب با اهداف، رئوس محتوا مشخص شود. تدوین این دو عنصر ناظر بر ایجاد گرایش در دانش آموزان در عمل به مبانی انقلابی مکتب شهید سلیمانی است تا بستر سازی تربیتی لازم برای رفتارهای مدیرجهادی تمدن ساز فراهم شود. جهت تربیت دانش آموزان به عنوان مدیران تمدن ساز اینده، ارائه این دو عنصر در اثنای مباحث دروسِ کتب درسی دوره های تحصیلی نظام آموزش و پرورش ضروری است.
با توجه به هدف غایی نظام آموزش و پرورش که دستیابی فراگیران به مرتبه ای از آمادگی برای تحقق حیات طیبه در همه ابعاد است؛ جهت گیری همه اقدامات نظام آموزش و پرورش به منظور دستیابی دانش آموزان به حیات طیبه است، اتخاذ مکتب شهید سلیمانی در نظام آموزش و پرورش کشور جهت تحقق هدف غایی نظام آموزش و پرورش ضروری است. در بین نظریه های تربیتی غربی نیز دوری از سلطه پذیری مطرح شده است. این نظریه ها ، ساختار کنونی قدرت و توزیع طبقات اجتماعی و اقتصادی موجود را مورد پذیرش قرار نمی دهند و به دنبال ایجاد تغییر و تحول بنیادی و متبلور کردن افکار و اندیشه های انقلابی در ذهن دانش آموزان هستند تا آنها را برای ایفای نقش در جهت ایجاد تحول اساسی در نظم کنونی اجتماع و ایجاد و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی آماده کنند تا بتوانند ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مبنای سلطه گری را تشکیل می دهد ، به نفع یک جامعه عادلانه تغییر دهند.
نظریه پردازان نظریه انتقادی بر این باورند که آموزش و پرورش به سبک غرب ، به ابزاری نو استعماری برای غارت و سرکوب جوامع آسیا ، امریکا و آفریقا که از توسعه فناوری کمتری بهره مند هستند ، تبدیل شده است. اربابان قدرت در جوامع می کوشند تا دیدگاه خود را درخصوص معرفت ، تحصیلات ، برنامه درسی و تدریس به کسانی که فاقد قدرت سیاسی و اقتصادی هستند ، تحمیل کنن و تلاش می کنند تا به سلطه مشروعیت ببخشند. نظریه پردازان انتقادی قاطعانه طرفدار طبقات و گروه های تحت سلطه می باشند. همچون طرفداران بازسازی اجتماعی، دو نیروی عمده سیاسی در ایالات متحده آمریکا یعنی محافظه کاری و لیبرالیسم را مورد انتقاد قرار داده اند. محافظه کاری نوین امریکا را ابزاری برای حفظ اقتدار طبقات مسلط و زیر دست نگه داشتن گروه های دیگر تلقی می کنند. راهبرد اقتدار دهی_اقتدار ستانی شامل بازآفرینی کنترل شده نقش های اجتماعی و اقتصادی از پیش تعریف شده مبتنی بر طرز کار بازارجهانی است. آموزش و پرورش در جامعه سرمایه داری از مجرای برنامه اشکار و نهان ، کنترل گروه مسلط را بر این پایگاه مشروعیت میبخشد.
نظریه انتقادی برنامه درسی، نقش برنامه درسی را در استعمار زدایی ، مبارزه با تبعیض، امپریالیسم و اصلاح جامعه می داند و به مبارزه با نظام سرمایه داری می پردازد. از نظر صاحب نظران این نظریه ، جامعه معاصر آمریکا، جامعه ای مملو از فقر، بی خانمانی ، نژادپرستی و ظلم و تعدی سیاسی و اقتصادی است. هدف از بیان این نظریه در برنامه درسی، ایجاد و برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی است و به دنبال این هستند که شهروندانی توانا و فعال تربیت کنند تا بتوانند ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مبنای سلطه گری را تشکیل میدهد ، به نفع یک جامعه عادلانه تغییر دهند.
یکی از عناصر و مولفه های بنیادی نظریه انتقادی برنامه درسی ، مقاومت است و بر اینتاکید دارد که می توان و باید در مقابل نظام سرمایه داری مقاومت کرد. در این نظریه نقد اصلی متوجه جامعه سرمایه داری غرب، به ویژه امریکاست. نطام آموزش و پرورش به صورت مستقیم با ۱۵ میلیون دانش اموز به عنوان آینده ساز و تمدن ساز ؛ متضمن نقش افرینی دانش آموزان در گام دوم انقلاب اسلامی و حرکت در مسیر تربیت مدیران جهادی تمدن ساز در مکتب شهید سلیمانی است.
امیرحسین روزبهانی - معاونت پژوهش و فناوری بسیج دانشجویی فرهنگیان همدان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.