گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ در حالی که قرار بود قسمت اول سریال «جیران» ساخته حسن فتحی جمعه گذشته ۲۴ دی ماه منتشر شود، روابط عمومی این مجموعه ساعاتی پس از عدم انتشار این سریال، علت تاخیر را بازبینی و ملاحظات ساترا عنوان کرد، این در حالی است که افتتاحیه رسمی «جیران» با حضور اهالی سینما و رسانه سه روز قبل در هتل اسپیناس پالاس برگزار شده بود و حالا ظاهراً همان قصه تکراری سریالهای قبلی پلتفرمهای نمایش خانگی مثل قورباغه، گریبان «جیران» فتحی را هم گرفته و ملاحظات ممیزی از سوی ساترا سرنوشت این سریال را تحت تاثیر قرار داده است.
اما با گذشت یک هفته از اولین تاخیر مشخص شد میانِ وعده ابتدایی پخش سریال و پخش آن یک ماهی فاصله است؛ چون روابط عمومی فیلیمو در آخر هفتهای که گذشت اعلام کرد پخش قسمت تازه «جیران» ۳ هفته دیگر عقب افتاد. در این بیانیه آمده:«تفاهم صورت گرفته بین ساترا، فیلیمو و تیم تولید «جیران»، پخش قسمت اول سریال «جیران» به روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه موکول شد.
پس از اولین مرتبه توقف پخش و بعد از اطلاع رسانی روابط عمومی فیلیمو، ساترا هم درباره عدم پخش قسمت اول سریال «جیران» واکنش نشان داد و توضیحاتی را در پنج بند ارائه کرد که خلاصه آن «هماهنگیها و تعاملات لازم با فیلیمو در مسیری مطمئن و پرهیز از اختلال در روند پخش سریال» است. البته در بخشی از این اطلاعیه به شکایت سازندگان «آهوی من مارال» اشاره و عنوان شده انتشار یا عدم انتشار سریال «جیران»، ارتباطی با آن ادعا ندارد. در ادامه فیلیمو هم مدعی شد ساترا نامهای خلاف روال و فرایندهای معمولش آن هم درست ۴٨ ساعت پیش از پخش سریال به این پلتفرم ارائه کرده و خواستار ممیزی شده. با این حال در ابتدا گفته شد که پخش «جیران» حداکثر تا یک هفته به تاخیر افتاده و فیلیمو به کاربرانش وعده داده به منظور حفظ حقوقشان سه روز به اشتراکشان اضافه کند!
بنابر پست منتشر شده در صفحه رسمی سریال «جیران»، اسماعیل عفیفه توضیحاتی مبنی بر عدم شباهت و یا کپی برداری «جیران» از «آهوی من مارال» ارائه داد و گفت:«در مهر ۹۶ آقای غفارزاده سه طرح فیلمنامه برای من ارسال کردند. تصمیم گرفتم یکی از فیلمهای آقای غفارزاده را ببینم و متاسفانه فیلمی که دیدم حتی از طرح مارال، هم ناامیدکنندهتر بود. به نظرم با سیاق فیلمسازی ایشان و با طرح به شدت ضعیفی که داشتند امکان نداشت بتوانند سریال قابل عرضهای بسازند بنابراین در جلسه بعدی به نماینده سرمایه گذار اعلام کردم که تمایلی برای همکاری ندارم و خیلی روشن گفتم که این طرح با این کارگردان به سرانجام نمیرسد چون نمی شود هم فیلمنامه ضعیف باشد و هم فیلمساز. ارتباط من با طرح آهوی من مارال، فقط منحصر به سه جلسهای بود که با افراد فوق الذکر داشتم و ابدا قراردادی با هیچکس نبستم یعنی شفاهی شروع شد و شفاهی تمام شد. در آبان ۹۷ بود که فیلمنامه سریال «جيران» نوشته احسان جوانمرد که در همان ایام سریال موفق «بانوی عمارت» را در حال پخش داشت به دستم رسید که مورد تایید آقای فتحی و من قرار گرفت.»
کشمکش میان ساترا به عنوان نهاد ناظر و پلتفرمهای پخش مسبوق به سابقه است و در سایر آثار نیز به چشم میخورد؛ اما در میان این اختلافات، حقوق مخاطب است که با تاخیر در پخش و هدر رفت اشتراک خریداری شده، نادیده گرفته میشود. این در حالی است که کارویژهی نهاد ناظر پاسداری از حقوق مخاطب در برابر پلتفرمهای پخش است.
شاید یکی از پرسر و صداترین توقفها در فرایند پخش متعلق به سریال «قورباغه» باشد که علیرغم انتشار خبر پخش سریال از سوی سازمان سینمایی و صدور پروانه نمایش از وزارت ارشاد و اخذ مجوز از ساترا، پخش آن درست چند ساعت مانده به موعد مقرر به دستور قضایی متوقف شد. سرانجام «قورباغه» به پخش رسید اما این اتفاق باعث شد توجه بیشتری معطوف سریال هومن سیدی شود.
«زخم کاری» هم جزء سریالهایی بود که با اصلاحیههای زیادی روبرو شد. مهدویان با انتشار یادداشتی نسبت به ممیزیها و عملکرد ساترا انتقاد کرد و در نهایت به دلیل بالا گرفتن اختلافات قسمت هفتم سریال نیز در زمان مقرر پخش نشد. گرچه سریال بالاخره تا پایان به پخش خود ادامه داد اما تا مدتها اعتراضات بسیاری نسبت به محتوای آن وجود داشت و نهادهای مختلفی شبکه نمایش خانگی را ملزم به رعایت قواعد جدیتری کردند و عملکرد این شبکه با انتقادات جدی روبرو شد.
انتقادات مطرح شده نه به اصل ممیزی و نظارت بر آثار بلکه بر نحوهی اعمال آن است. نبود معیار مشخص و شفاف در نظارت محتوایی و عدم رعایت زمانبندی درست به نحوی که در میانهی پخش یک اثر مخاطب با سردرگمی روبرو نشود از مهمترین انتقادات است.
«جیران» با تبلیغات گسترده در پلتفرمها و فضای مجازی قبل از پخش، مخاطبین زیادی را سمت خود جذب کرد، زمان پخش سریال اعلام و بار دیگر رکورد خرید اشتراک در فیلیمو، چند روز قبل از موعد پخش «جیران» شکسته میشود، غافل از اینکه پخش جیران به دلیل اختلاف ساترا با فیلیمو به تعویق افتاده و فیلیموکه ۴۸ ساعت پیش از پخش در جریان این تاخیر در پخش بود، آن را زودتر به مخاطب اطلاعرسانی نکرد و بهدقیقه ۹۰ پیش از پخش موکول کرد و در همین مدت حجم زیادی از اشتراک از جیب مخاطب به جیب پلتفرم پخش سرازیر شد.
از طرفی پلتفرمها قصد دارند با دادن اشتراک رایگان چندروزه به مخاطب، حقوق از دست رفتهی او را جبران کنند اما تمدید چند روزهی اشتراک جایگزین مناسبی بر تاخیرهای طولانی مدت نیست. برای مثال طی اعلامیه فیلیمو و توافق با ساترا درمورد زمان پخش، قرار بود قسمت اول جیران با یک هفته تاخیر منتشر شود، اما پخش سریال جیران از سوی ساترا مجددا دچار تاخیر و به روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه موکول شد و فیلیمو عملا پاسخی برای اشتراکهایی خریداری شده به امید پخش سریال جیران ندارد. در واقع جیران براساس مجوز ساختی که وزارت ارشاد صادر کرده تولید شده، نه مجوزهایی که اخیرا ساترا صادر میکند. بر اساس پیچیدگیهای رو به تولید، مجوز نمایش برای سریالهای نمایش خانگی قسمت به قسمت صادر میشود.
فیلیمو حدود یک هفته پیش از ۲۴ دی، نسخهای ناتمام از قسمت اول جیران را برای دریافت مجوز به ساترا داده و ساترا هم بدون سختگیری برای دریافت نسخه نهایی، ممیزیهای مدنظرش را به فیلیمو اعلام و بعد هم مجوز را صادر کرد. فیلیمو بعد از دریافت مجوز اولیه، مراسم افتتاحیه سریال را با حضور تعداد زیادی مهمان برگزار و نسخه نهایی از قسمت اول جیران را در مراسم اکران کرد؛ نسخهای که با نسخهی ارائه شده به ساترا فرق داشت!
ساترا همانطورکه فیلیمو در اطلاعیه خود اعلام کرده، دو روز پیش از پخش اولین قسمت، ممیزیهای مربوط به نسخه جدید را در اختیار فیلمو قرار داد و این یعنی فیلیمو ۴۸ ساعت زمان داشته که یا اصلاحات را اعمال کند و یا در اطلاعیهای اعلام کند که قسمت اول فعلا منتشر نمیشود و تعداد افراد کمتری اشتراک بخرند.
اما فیلیمو نه تنها تاخیر در پخش را اعلام نکرد بلکه تا لحظهی آخر به تبلیغات، حتی با شمارش معکوس روی صفحه اصلی فیلیمو ادامه داد. این کار هم به لحاظ روانی و تبلیغاتی مخاطب را برای تماشای سریال زیاد میکند و هم باعث اضافه شدن تعداد مشترکانی میشود که اعتبار حساب خود را افزایش دادهاند.
پلتفرمهای نمایش خانگی در عدم رعایت حقوق کاربر ید طولایی دارند، از هزینههای زیاد اشتراک گرفته تا نحوه ارائه محصول و بیاعتمادی مخاطب به آنان و نارضایتی از سطح کیفی محصولات. اما سوال این است که برای احقاق حقوق کابران چه باید کرد؟
کثیریان در گفتگو با خبرگزاری دانشجو در این باره گفت:«این همان نگاه از بالا به پایین است. شما احساس نمیکنید که باید به مردم خدمت کنید. احساس میکنید هر چه تشخیص دادید، درست است چون رئیس هستید و بقیه مردم هستند. شما باید از حقوق کاربر دفاع کنید نه اینکه هزینهای که کاربر پرداخت میکند را نادیده بگیرید و بگویید این قسمت از سریال پخش نمیشود. باید به کاربر، محصول با کیفیت بالا ارائه دهند و این یک وظیفه است.»
اشتراک گران در عین محتوای نه چندان مناسب یکی از معضلات امروز مخاطبین پلتفرمها است که ضابطه خاصی ندارد و در خلاء نظارتی وضعیت آن بدتر میشود؛ در واقع نظارت بر کیفیت محتوا و رعایت حقوق مخاطب از مهمترین مسئولیتهای نهادِ ناظر است تا فضای فروش را رقابتی و به نفع مخاطب حفظ کند. اقدامی که در حال حاضر به چشم نمیخورد و هزینهی پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی بدون چارچوب خاص و توضیح افزایش پیدا میکند.
محمدجواد شکوریمقدم، مدیرعامل فیلیمو در گفتوگو با صبح نو دلیل گران شدن هزینه اشتراک را افزایش هزینهها و تولیدات اختصاصی عنوان و تنها منبع درآمد این پلتفرم را فروش اشتراک به مخاطبان ذکر کرد. این در حالی است که پیش از این، در گفتگو با ایسنا و طبق آمارهای منتشر شده، تبلیغات یکی از منابع مهم درآمدزایی پلتفرمها تلقی میشد.
در اختلاف هربار با حاشیه ایجاد شده درمورد یک سریال، دعوای ساترا، پلتفرمها و سازندگان بالا میگیرد. چرا ساترا به جای اینکه مشکلات مخاطب را حل کند، حقوق او را بشناسد و واسطهای مطمئن میان مخاطب و آثار باشد، خود به یک معضل و مشکل تبدیل شده است؟ در میان داستان توقف پخش، سانسور و یا معرکه گیری و شلوغ کاری سازندگان یک اثر، ساترا در موضع سکوت و یا ضعف قرار میگیرد و توپ را در زمین خود میاندازد، و سرانجام این بازی، قهرمان و پیروز این میدان سازندگانی هستند که علیه ساترا توییت میزنند و یا با یک استوری، ساترا و نظارتش بر محتوا را در حد سانسور و ممیزی نازل کرده و عملکرد آن را به سخره میگیرند.
ساترا درمورد توقف پخش آثار توضیحات کافی و شفافی ارائه نمیدهد و نهایتا این پلتفرمها هستند که میتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند و بدون توضیح و اطلاعرسانی قبلی در حد فاصل پخش دو قسمت از یک سریال، هزینه اشتراک را افزایش دهند و یا حتی ساعات و روزهای پخش را بدون هماهنگی قبلی با مخاطب تغییر دهند.
پلتفرمهای نمایش خانگی در عموم کشورهای دنیا در کنار اعتبار مضاعفی که طی سالهای اخیر نزد مخاطبانشان پیدا کردهاند، تابع اصول و ضوابطی هستند که از سوی نهادهای تنظیمگر بالادستی تدوین و اعمال میشود. این اصول و ضوابط به عملکرد پلتفرمها قاعده و جهت میدهد و آنها را از هرگونه عملگری خارج از چارچوب بازمیدارد اما در کشور ما تنظیمگری و نظارت بر عملکرد پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی از وضعیت چندان منسجم و مقبولی برخوردار نیست، بهنحوی که مدتی است مناقشه بر سر تنظیمگری شبکه نمایش خانگی بالا گرفته و در این میان چندین و چند نهاد متفاوت خود را متولی و مرجع ذیصلاح تصمیمگیری در این حوزه میدانند.
به طور مثال یکی از پلتفرمهای مشهور حوزه نمایش خانگی، در ایام محرم طی اقدامی عجیب و ناموجه، پخش هفتگی یکی از آثار نمایشی خود را بهدلیل همزمانی با ایام سوگواری امام حسین(ع) به تعویق انداخت و اعلام کرد که قسمت جدید اثر نمایشی مذکور یک هفته بعد از عاشورا عرضه خواهد شد، این در حالی است که اثر نمایشی مورد بحث، فاقد محتوای کمدی بود و میتوانست حداکثر با تأخیری یک الی دو روزه منتشر شود، با وجود این، مدیران این پلتفرم در اقدامی غیرحرفهای تصمیم گرفتند پخش قسمت تازه سریالشان را با یک هفته تاخیر به انجام برسانند و بدین ترتیب، گامی مخرب در جهت نقض حقوق مخاطبان خود بردارند. ضمن آنکه چنین رویکردی مختص پلتفرمهای ایرانی است و چنین روندی در پلتفرمهای مشهور و معتبر جهانی مرسوم نیست.
روال متعارف در پلتفرمهای صاحبنام جهانی مبتنیبر انتشار قسمت به قسمت سریالهای تولیدی نیست؛ بلکه مبتنیبر انتشار فصل به فصل سریالها است، چنین روالی خلاف روند رایج در پلتفرمهای ایرانی است که حق انتخاب و ابتکار عمل مخاطبان را برای تماشای آثار مورد علاقهشان سلب میکنند، حق انتخاب و ابتکار عمل را در اختیار مخاطبان قرار میدهد تا هر زمانی که خود مایل بودند، به تماشای قسمتهای مختلف سریالهای مورد علاقهشان بنشینند؛ نه اینکه هر زمان که پلتفرم اراده کرد، مخاطب تسلیم و ناچار به نشستن پای پلتفرم برای تماشای قسمت جدید سریال مورد علاقهاش باشد!
در نهایت باید گفت که سویه تنظیمگری و نظارت بر عملکرد پلتفرمهای نمایش خانگی از سوی نهادهای بالادستی که این روزها صرفاً بر محتوای تولیدشده از سوی پلتفرمها متمرکز است، باید علاوه بر پایش و ارزشیابی محتوای آثار تولیدی توسط پلتفرمها بر نوع رفتار و عملکرد آنها در قبال مخاطبان نیز معطوف باشد تا امکان نقض حقوق مخاطبان، به راحتی امکانپذیر نباشد.