به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ نشریه "فارین پالیسی" در گزارشی ضمن تحلیل و بررسی سفر اخیر "ابراهیم رئیسی" به روسیه، آن را به مثابه فصلی جدید و نقطه عطفی قابل توجه در روابط دو کشور ارزیابی کرده و به نوعی محرک هایِ مشترک و عزم دو طرف جهت توسعه روابط دوجانبه را مورد اشاره قرار داده است.
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «ابراهیم رئیسی در سومین سفر خارجی خود از زمان کسب کرسی ریاست جمهوری ایران در ماه اگوست سال 2021، از مسکو بازدید کرد. سفر رئیسی به روسیه که با همراهی وزرای خارجه، نفت و اقتصاد ایران انجام میشد، نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه تلقی میشود.
در شرایطی کنونی نیز شرایط سیاسی در ایران به نحوی است که نسبت به توسعه و تعمیق روابط با روسیه، عزمی جدی وجود دارد. هیچ رئیس جمهورِ دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی در این کشور، همچون ابراهیم رئیسی، بر توسعه مناسبات راهبردی با روسیه تاکید نداشته است.
پیش از این برخی ناظران و تحلیلگران بر این باور بودند که نوعی دو دستگی در چهارچوب ساختار سیاست خارجی ایران حاکم است و مثلا دولت "حسن روحانی" و وزیر خارجه وی "محمد جواد ظریف"، بیش از آنکه مایل به توسعه روابط با چین و روسیه باشند، توسعه و تقویت روابط با غرب را مد نظر دارند. با این حال، پیام ابراهیم رئیسی و تیم اقتصادیِ وی به رئیس جمهوری روسیه و شرکتهای روسی این بوده که این دولت (دولتی رئیسی) در مورد توسعه و تقوت روابط با روسها کاملا جدی است و در این رابطه نیز هیچگونه اختلاف نظری در سطوح مختلف مدیریتی و حکمرانیِ ایران وجود ندارد.
با این حال، مساله همکاریهای راهبردی ایران و روسیه همچنان موضوعی مبهم باقی مانده است. در اواخر دهه 1980 میلادی، رئیس جمهور وقت ایران "اکبر هاشمی رفسنجانی" با سفرهای خود به مسکو به نوعی سعی داشت تا نوعی پیام را به واشنگتن و دشمنیهای آن در قبال ایران بفرستد و تا جای ممکن دامنه این خصومتها را علیه تهران محدود کند. در شرایط کنونی نیز ایران بواسطه همکاریهای سیاسی و اقتصادی با روسیه، نوعی توازن را در برابر دشمنی دولت آمریکا علیه خود ایجاد کرده است. در این راستا، رهبر انقلاب اسلامی ایران "آیت الله خامنه ای" مکررا گفته است: "باید نگاه به شرق و نَه غرب داشته باشیم". ایران، روسیه را نه تنها در حوزههای ژئوپلیتیک و همکاریهای اقتصادی به چشمِ دوست و شریک میبیند بلکه همچنین آن را در حوزه مسائل راهبردی نیز به مثابه متحدی مهم ارزیابی میکند.
باید توجه داشت که در شرایطی کنونی، روسیه نیز با تصور سنتیِ شوروی و یا روسیه تزاری که ایرانیها در طول تاریخ خاطراتی ناخوشایند را از آنها در ذهن دارند، فرق کرده است. جدای از این ها، روسها نیز منافع زیادی را از توسعه روابط با ایران برای خود قائلند. کشوری که (ایران) در اغلبِ حوزهها و هر جایی که امکان داشته، با رویههای تهاجمی آمریکا مخالفت کرده است.
حمایت روسیه از ایران در جریان مذاکرات هستهای وین کاملا ملموس و محسوس بوده است. مقامهای ایرانی نیز از این مساله بارها تشکر کرده اند. در سپتامبر سال 2021، ایران با حمایت روسیه بود که توانست در "سازمان همکاریهای شانگهای" به عنوان عوض دائم پذیرفته شود. اتفاقی که تنها یک ماه پس از ورود رئیسی به عرصه قدرت در ایران اتفاق افتاد. ایران از سال 2005 میلادی منتظر کسب موقعیتِ عضویت دائم در سازمان مذکور بود. در این راستا، برخی ناظران وتحلیلگران بر این باورند که زمان بندیِ پذیرش عضویت دائم ایران در "سازمانِ همکاریهای شانگهای" نشان میدهد که هر زمان ایران جهت توسعه روابط با محور شرق مصمم و جدی بوده، طرفهای مقابل نظیر روسیه نیز بلافاصله به این تمایلِ ایران پاسخ مثبت داده اند.
نباید فراموش کرد که ایران و روسیه در حوزههای منازعه و بحران نظیر سوریه نیز جای کار فراوانی جهت همکاری با یکدیگر دارند. با این حال، اخیرا "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه ایران در موضع گیری گفته است که تهران و مسکو در قالب توافق مشارکت راهبردی 20 ساله میان خود میتوانند جهت احیای صلح در سوریه، یمن، لیبی و افغانستان، همکاریهای گستردهای را با یکدیگر داشته باشند.
باید توجه داشت که حوزههای همکاریهای امنیتی ایران و روسیه در منطقه زیاد هستند. برای مثال همانطور که پیشتر اشاره شد، سوریه همچنان یک پرونده باز است. تهران و مسکو همچنین میتوانند همکاریهای نزدیکی را نیز در افغانستان علیه طالبان داشته باشند و به نوعی در مواقع اضطراری، بواسطه همکاری با یکدیگر نقشی پُررنگ در تحولات این کشور بازی کنند. جدای از این ها، روسها میتوانند نقشی مهم در عرصه تحولات روابط ایران با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز بازی کنند و حتی در معادلات امنیتی این منطقه نیز فعالانه حضور داشته باشند.
با این همه باید توجه داشت که سفر رئیسی به روسیه اگر دستاوردهای عینی اقتصادی به همراه داشته باشد میتواند به مثابه سفری متقاوت در قیاس با سفرِ دیگر روسای جمهورِ تاریخ ایران به مسکو تلقی شود. در این راستا، تیم ابراهیم رئیسی انتظارات زیادی نیز دارند. "جواد اوجی" وزیر نفت ایران گفته است که "ما با روسها قراردادهای مهمی را امضا کرده ایم که به زودی تاثیرات آن را در عرصه انرژی ایران خواهیم دید". "بیژن زنگنه" وزیر سابق نفت ایران در دولت حسن روحانی، نَه تنها به همکاریهای راهبردی با روسیه در حوزه نفت و گاز طبیعی اعتقادی نداشت بلکه حتی روسیه را به مثابه رقیبی سرسخت برای ایران جهت تصرف سهم از بازارهای جهانی ارزیابی میکرد. وی حتی برخی نهادهای خاص را به اخلال گری در فعالیتهای خود جهت جذب شرکتهای غربی به صنعت نفت و گاز ایران متهم میکرد. باید توجه داشت که روسیه هنوز جز شرکای تجاری اصلی ایران نیست و در پشتِ سر کشورهایی نظیر چین، امارات، ترکیه و عراق قرار دارد.
ایران و روسیه از حیث دیپلماتیک از سال 1989، هیچ بحران عمیقی را در روابط دو جانبه خود تجربه نکرده اند و تقریبا روابط باثباتی را با یکدیگر داشته اند. در سطح راهبردی، ایران و روسیه همکاریهای گستردهای را در سطح منطقه با یکدیگر دارند. در 30 سال اخیر، روسیه به لطفِ روابط نسبتا با ثبات خود با ایران، از قدرت نرم قابل توجهی در میان مقامهای این کشور و همچنین نسل جدیدِ نخبگان سیاسی ایران برخوردار شده است. از سال 1991، آمریکا تا حد زیادی نسبت به روابط ایران و روسیه بی اعتنا بوده و از آن غفلت کرده است. ایران و روسیه در حوزههای هسته ای، نظامی، اقتصادی و انرژی، همکاریهای مختلفی را در سالهای اخیر با یکدیگر داشته اند و در این رابطه نقشه راه قابل توجهی را نیز در ادامه راه ترسیم کرده اند. در این راستا، با توجه به اوجگیری مجدد نقش روسیه در خاورمیانه و تشدید تنشها میان آمریکا و چین، سوالی اساسی که در این میان مطرح میشود این است: آمریکا تا چه زمان میتواند نسبت به توسعه روابط ایران با روسیه و چین بی اعتنا باشد و هزنیههای این مساله نیز برای واشنگتن چه خواهند بود؟
همزمان با ظهور نظم جهانی چند قطبی، واشنگتن به احتمال فراوان تمام تلاش خود را خواهد کرد تا بتواند تا جای ممکن ایران را منزوی و از گسترش روابطِ آن با قدرتهای نوظهوری نظیر چین و روسیه جلوگیری کند. روابطی که در صورت تعمیقِ بیشتر، چالشهایی اساسی را برای واشنگتن در عرصههای مختلفِ منطقهای و بینالمللی ایجاد خواهند کرد».