آخرین اخبار:
کد خبر:۹۹۵۰۷۶
سیمرغ چهلم از نگاه دانشجو؛

«نگهبان شب»؛ فیلم کندی که یک ساعت اول فقط فضاسازی می‌کند

فیلم «نگهبان شب» در پرده اول کند و آرام شروع می‌شود و تا آخر با پلان های طولانی ادامه می‌یابد. البته فیلم در سکانس های پایانی ریتم تندتری پیدا می‌کند. در واقع یکی از عواملی که احتمالا تماشاگران را نه چندان ناراحت از سالن سینما خارج می‌کند، پایان فیلم است. ولی حیف که همین ریتم پایانی با فضایی شعاری و نه چندان دندانگیر به اتمام می‌رسد.
«نگهبان شب»؛ فیلم کندی که یک ساعت اول فقط فضاسازی می‌کند

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ محمد شجاعی؛ به نظر با فیلمی که ادعای روستایی مسلک دارد رو به رو هستیم. حال اگر بخواهیم واژه روستایی مسلک که گفته را در ادامه توضیح دهیم که منظور چیست، باید به واکاوی این دو کلمه بپردازیم.

در شهرهای بزرگ عموما شهروندان یک سرگشتگی و عجله ای دارند و دائما به اصطلاح در حال "بدو بدو" اند ولی در روستا اینگونه نیست و عموما روستاییان در یک آرامشی فعالیت انجام می دهند. اصطلاح "بدو بدو" یا عبارت سینمایی "ریتم تند" که در شهر توضیح داده شد را می‌توان نمونه و تاثیرش را در موسیقی هم دید. برای مثال در ایران که بررسی می‌کنیم، می‌بینیم پدیده موسیقی رپ از شهر تهران شروع شده است، زادگاهش یک کلان شهر است، کمتر به روستاها سرایت کرده است و بیشتر کلان شهرها را تحت تاثیر قرار داده است. از همین مورد می‌توان تفاوت در سبک زندگی ها را مشاهده کرد.

بر همین اساس مردم شهر به علت سبک زندگی ای که دارند اساسا با ریتم تند همگامی دارند و ریتم پایین را نمی‌پذیرند. برای مثال در سینما هم فیلم هایی که در سالیان اخیر در کلان شهرها خیلی بهشان توجه شده می‌توان عمدتا به فیلم های هالیوودی نظیر فیلم های نولان، فیلم های مارولی، فیلم های فینچر و... اشاره نمود که عمدتا ریتم های بسیار تندی دارند و مسئله فیلم خیلی سریع بیان و مخاطب تا انتهای فیلم همگام با فیلم مسئله محور پیش می‌رود.

حال می توان فیلم را از این زاویه نگاه کرد. همانطور که پیشتر گفته شد آدم های شهری اساسا عادت دارند زندگی را به اصطلاح روی دور تند ببینند، برای همین فیلمی که میرکریمی کارگردانی کردند اصلا نمی‌تواند به چنین مذاقی خوش بیاید. زیرا این فیلم با کندیِ قابل ملاحظه ای جلو می رود. برای مثال این فیلم حوالی یک ساعت فقط فضاسازی می‌کند و هیچ اتفاق خاصی که بتوان آن را حادثه معنا کرد اتفاق نمی‌افتد و در فیلم انگار در روزمره به سر می‌بریم و مخاطب کاملا به همه چیز غیر از فیلم و همچنین فیلم توجه دارد.

فیلم در پرده اول خیلی کند و آرام شروع می‌شود و جلو می‌رود، روابط شکل می‌گیرد، شخصیت ها ساخته می‌شوند و فیلم همین گونه تا آخر با پلان های طولانی ادامه می‌یابد. البته فیلم در سکانس های پایانی ریتم تندتری پیدا می‌کند. یکی از عواملی که احتمالا تماشاگران را نه چندان ناراحت از سالن سینما خارج می‌کند، پایان فیلم است. فیلم در سکانس های پایانی خودش را پیدا می‌کند و با ریتم خوب و نویی گام برمی دارد ولی حیف که همین ریتم پیدا کردن در پایان فیلم نیز با پایانی نه چندان دندانگیر و شعاری به اتمام می‌رسد.

نکته ای که تا پایان فیلم مسئله است و تقریبا قریب به اتفاق تماشاگرانی که سالن سینما را ترک می‌کردند سوال داشتند این بود که بالاخره محسن کیایی که پول معلمان را بالا کشیده است و می‌خواهد فرار کند آدم بدی است یا خیر، کلاهبردار است یا خیر، اگر کلاهبردار است و این حجم بسیار از معلمان وامانده را دارد بیچاره می‎‌کند چرا دلش برای شخصیت اصلی ما (رسول) سوخته است و دویست میلیون برای او کنار گذاشته است؟

علاوه بر مطالب بالا این نکته بسیار مهم تر جلوه می‌کند که فیلم (در کلام) می خواهد همگام با مردم روستا عمل کند و در جاهایی نیز موفق بوده است. برای مثال در جایی می‌بینیم رسول به محسن کیایی می‌گوید: من فکر کردم خدا تو رو برای جلوی راه من قرار داده است. یا اینکه برای رسول نظام خانواده را نظام ارزشمندی می‌داند و یکی از غایات زندگی را خانواده داری می‌داند. همچنین در تمام فیلم می‌بینیم که فیلم می‌خواهد فرد روستایی صاف و ساده ای را نشان دهد که وارد شهر شده است و بسیار آدم پاکی است.

این همگامی با مردم روستا خیلی از اوقات نیز در تصویر اینگونه به نظر نمی‌رسد و فیلم باورپذیری خود را از دست می دهد زیرا اولا اگر رسول این میزان صاف و ساده است و تا انتهای فیلم نیز به تحول تصمیم گیری رسیده است پس چرا بعد از اینکه محسن کیایی به او پیشنهاد رشوه داد، او را تحویل قانون و معلمان نداد و به او فرصت فرار داد؟ دوما این شخص روستایی چرا این میزان احمق نشان داده شده است که بعد از چندین اتفاق نمی‌فهمد که مهندس کلاهبردار است؟

تقریبا کل فیلم دوربین روی دست گرفته شده است. دوربین روی دست برای عموم تماشگران سینما معنای حالت تشویش و اضطراب را دارد. فیلم اساسا فیلم آرام و با ریتم کند است، حال دوربین روی دست چرا برای فیلمبرداری این فیلم انتخاب شده است و دوربین این شدت تکان می‌خورد جای تامل و شگفتی دارد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار