به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیت الله محسن حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در یادداشتی نوشت:
در سخنان رهبر حکیم انقلاب به مناسبت سالروز قیام مردم تبریز، در ۲۹ بهمن امسال اشارهای به کلام برخی از جریانات کردند که ادّعا نمودهاند «مردم از آرمانهای انقلاب فاصله گرفتهاند».
به نظر میرسد که یکی از مصادیق آن جریانات در سخنان مقام معظم رهبری، بیانیه مشترک مجمع روحانیون مبارز و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم است، که در مورخه دهم بهمن ماه سال جاری به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر شده است.
از این رهگذر مناسب است برای تبیین موضع حضرت امام انقلاب چند جملهای در باب نقد آن بیانیه قلمی گردد.
دو مجمع مذکور در این بیانیه از ابتدا تا پایان بهجای تأکید بر عظمتها و دستآوردهای بزرگ امام و امت بزرگ اسلامی ایران و تقویت روحیۀ امید به آینده در بین مردم در عین حال اشاره به کاستیها و اشکالات، مشحون از آیات یأس و ناامیدی، فرافکنی اشکالات و کاستیها، اتهام زنی به نظام و راهبردهای ثابت در سه دهۀ اخیر، افتراء به نهادهای انقلابی و قانونی، تأکید بر تهمت نقض حقوق بشر در ایران که در رسانههای استکباری مرتباً بر طبل آن کوبیده میشود و القای توهّم بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ... نمودهاند.
یقیناً این رویکرد ناشی از همان روحیه زیاده خواهی، بریدن از ارزشهای انقلابی و دینی و تمایل شدید به خط استکباری تضعیف آرمانهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
در اینجا جا دارد از آقایان صادر کننده این بیانیه سؤال شود اگر کاستیها و ناکارآمدیها در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور وجود دارد، که قطعاً هست، آیا عامل عمده آن ناکارآمدیها سوءمدیریت دولتمردانی که در طول این سه دهه سکانداری دولتهای مختلف را به عهده گرفته بودند، نیست؟
اگرچه توطئههای خارجی و خرابکاریهای ضدّ انقلاب داخلی نقش خود را ایفا نموده است و در جای خود مسلم و مسجل است، اما اگر دولتهایی که در این مدت حاکم بودهاند مواضع مستحکم انقلابی و پاکدستی و حسن مدیریت و تدبیری مناسب میداشتند، قطعاً میتوانستند توطئههای اجانب و ضدّ انقلاب را خنثی نمایند. کما اینکه در بعضی برههها اینچنین شده است و کلّاً خدمات انجام شده در طول این دولتها غالباً معلول حسن مدیریت مدیران است.
در طول این سه دهه، آیا زمام دولتها غالباً مستقیماً و یا غیرمستقیم به دست آقایان مسمّی به مجمع روحانیون و اذناب آنها مثل حزب مشارکت، حزب کارگزاران و دیگر طرفدارانشان که به نام جناح اصلاح طلبان معروفند، نبوده است؟
آیا در دولت سازندگی مگر قدرت عمده در اختیار کارگزاران نبود؟ مگر ریاست دولت اصلاحات در اختیار مجمع روحانیون نبود؟ مگر دولت تدبیر و امید در دست اصلاح طلبان نبود؟
بنابراین اگر تورّم هست، اگر بیکاری هست، اگر بخش زیادی از مردم در زیر خط فقر قرار دارند، و اگر مشکلات دیگری هست، اکثر آنها دست پخت دولتهای مربوط به اصلاح طلبان است.
شما که میگوئید وضع جاری با آرمانهای انقلاب مثل عدالت، معنویت، استقلال، آزادی و پیشرفت فاصله گرفته است، یعنی خود را انقلابی میدانید. آیا خود واقعاً از انقلاب و آرمانهای آن فاصله نگرفته اید؟ اگر فاصله نگرفتهاید، پس این روحیه اشرافیگری و سازشکاری با استکبار جهانی و هم آوائی با ندای جریان براندازان و آمریکا و صهیونیستها مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران، چه نسبتی با آرمانهای انقلاب دارد؟
شما در این بیانیه همواره از جمهوریت دم زدهاید و برای تضعیف آن مرثیه سرودهاید. آیا پرونده خود در فتنه ۸۸ را فراموش کردهاید؟ آیا ارتباطتان با متصدّیان غربی انقلابهای رنگین مثل سوروس، قیام علیه جمهوریت نظام، عدم پای بندی به قانون، کشاندن اعتراضات به کف خیابان به جای ارائه مدرک بر ادّعای تقلّب، دادن شعار نه غزه نه لبنان و سکوت در مقابل شعارهای ساختار شکنانه و باز کردن میدان برای منافقین کوردل و سلطنتطلبان و جاسوسهای آمریکائی، اسرائیلی و انگلیسی، آیا اینها و امثال اینها نشان از پایبندی به جمهوریت و آرمانهای انقلاب دارد یا نشان از بی اعتقادی به جمهوریت و اسلامیت نظام است؟
آیا مگر پیشنهاد تحریم همه جانبه ایران به آمریکا توسط افراد منسوب به فتنه ۸۸ داده نشده است؟
شما که ناچار شدید به اقتدار نظامی جمهوری اسلامی ایران و نفوذ این نظام در منطقه با سرکوبی داعش اعتراف کنید، چرا به پیشرفتهای محیرالعقول ایران اسلامی در زمینههای علمی و فناوری در رشتههای مختلف مثل هوافضا، نانو، علوم پزشکی، مهندسی و ... و شتاب سریع علمی جوانان ایرانی که به اعتراف دشمنان در بسیاری از رشتههای علمی و پیشرفتهای تکنولوژی به رتبههای بالای جهانی از اول تا پانزدهم دست یافتهاند، اعتراف نمیکنید؟
معلوم است که این پیشرفتها از برکات و راهبردهای حکیمانه مقام معظم رهبری است و شما نمیخواهید به این حقیقت اعتراف نمائید.
چرا همآوا با مواضع جهان استکباری در طبل تضعیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کوبیدهاید؟ مگر اقتدار نظامی و اطلاعاتی سپاه جز در راه ایجاد امنیت ملّی و سرکوبی اشرار و تروریستها و دستگیری جاسوسهای اجانب به کار رفته است؟
و یا اقتدار اقتصادی و مدیریتی و مالی آن نهاد جز در راستای ایجاد و تقویت زیرساختهای اقتصادی و عمرانی مثل سدها، بزرگراهها و امثال پالایشگاههای ستارۀ خلیج فارس و محرومیت زدائی به کار رفته است؟
چرا در بیانیۀ خود هماهنگ با استراتژی استکبار جهانی به تهمت نخنما شده نقض حقوق بشر در داخل کشور دست یازیدهاید؟ آیا کوتاه کردن دست قاچاقچیان و مفسدان اقتصادی، سرکوبی اشرار، و دستگیری جاسوسان همان مصادیق نقض حقوق بشر ادعایی شماست؟
در پایان امیدوارم خداوند عاقبت همۀ ما را ختم به خیر شود.