به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، نقش آب در ایجاد و توسعه حیات و تمدن بشری امری مسلم و پر ارزش است و این عنصر در قالب آبهای مرزی و رودخانهای بیشترین درگیریهای امنیتی و سیاسی را بین کشورها بوجود آورده، خاورمیانه در منطقهای قرار گرفته است که همواره با کمبود آب و خشکسالی نسبت به دیگر مناطق برخوردار بوده، خصوصا امروزه که با افزایش جمعیت و نیز تحول سبک والگوی زندگی مواجه هستیم، نیاز به این مایع حیاتی افزایش یافته است و این عنصر عامل و متغیر تاثیرگزار در سیاستهای کشورهای منطقه گردیده است و عاملی پرتنش و بحران زا در خاورمیانه خواهد بود.
به طور کل و با توجه به گرمایش زمین و خشکسالیهای اخیر، پیش بینی شده است که تنش و جنگهای قرن آینده بر سر آب خواهد بود نه نفت! برآورد قدرت ملی و تاثیر گزاری آن بر مولفههای سیاسی و اقتصادی و... حاکمان و نخبگان سیاسی کشورها را به تدوین استراتژی ژئوپلتیک وا داشته است. از این رو نظامهای سیاسی کوشیده اند تا از طریق تصرف یا نفوذ در سرزمینهایی که میتواند مکمل ژئوپلتیک آنها باشد به رفع محدودیتها (سرزمینی و منابع) بپردازند.
در این یادداشت به تاثیر تنگنای ژئوپلتیک عراق در عدم دسترسی آسان به آبهای آزاد و واکنش این کشور و سیاست گزاری هایش در طول تاریخ و عصر حاضر در قبال لغو و یا تغییر مفاد قرارداد مرزی آبی و زمینی الجزایر با کشور ایران میپردازیم. به نظر میرسد که چالش پایدار ژئوپلتیک عراق در عدم دسترسی مناسب آن کشور به آب و وابستگی آن به بخشهای از خاک ایران همواره بر مناسبات عراق با ایران سایه خواهد افکند.
* اختلافات بر سر مرز آبی و زمینی و پیمان الجزایر در سال ۱۹۷۵ بین ایران و عراق
اختلاف برسر اروندرود (شط العرب) بین دو کشور ایران و عراق ریشهای بسیار تاریخی دارد و بخش عمده این اختلافات بعد از تسلط امپراتوری عثمانی بر منطقه بین النهرین و قبل تشکیل ملت و دولت عراق وجود داشته و همواره مورد مناقشه در زمان عثمانی بوده است و همچنین به طور کلی اعمال نفوذ دو کشور استعماری روسیه و انگلیس در پروتکلهای ۲۱ دسامبر ۱۹۱۱ تهران و ۴ نوامبر ۱۹۱۳ استانبول و نادیده انگاشتن حقوق ایران به نفع عثمانی، زمینه ساز اختلافات شدید مرزی ایران و عراق شده است. امروز از نظر جغرافیای سیاسی و اقتصادی و نظامی، اروند رود برای عراق بسیار حائز اهمیت است. چرا که مهمترین راه دسترسی عراق به خلیج فارس میباشد.
سواحل ناچیز و کم عمق عراق در خلیج فارس از این ناحیه، قابل استفاده بهینه نیست، از طرفی صدور نفت و حمل و نقل کالا از طریق اروند رود برای عراق امری حیاتی است، بخصوص منابع نفتی مهم جنوب عراق در اطراف اروند رود قرار دارند. اروندرود برای ایران نیز دارای اهمیت است، این رود تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران میباشد. استفاده از ظرفیتهای ارتباطی تجاری اروند رود میتواند باعث رونق بنادر خرمشهر و آبادان شود. اما در عین حال تنگناهای ارتباط دریایی عراق را تشدید میکند. برای رفع این مشکلات و مناقشات مرزی بین دو کشور قراردادهای زیادی در طول تاریخ بسته شده است و مهمترین آنها که منافع دو کشور را به صورت برابر تامین میکند قرارداد الجزایر بوده که حدود خطوط مرزی آبی و زمینی بین دو کشور تعیین گردید.
طبق قرارداد مقرر شد خط مرزی اروند رود بر اساس خط تالوگ ترسیم شود. رژیم بعث عراق هرچند مخالف این قرارداد بود و همواره ادعای شحاکمیت کل در اروندرود را داشت، اما به دلیل شرایط خاص سیاسی داخلی و منطقهای و جهانی که در آن بازه زمانی حاکم بود، مجبور به پذیرش عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر شد. اما در سال ۱۹۸۰ درست در ۵ سال بعد به بهانه عدم تعهد ایران به برخی از بندهای این توافق نامه به صورت یک جانبه بر خلاف موازین حقوق بین الملل آن را فسخ کرد و جنگ علیه ایران را آغاز نمود. اما بعد از ناکامیهای آینده در جنگ، درست ده سال بعد صدام حسین مجدد مفاد قرارداد الجزایر را طی اعلامیهای پذیرفت، و از آن زمان ببعد حتی بعد تغییر این رژیم این قرارداد پا برجا مانده و مورد تفاهم دو کشور بوده، اما هنوز با وجود تغییر این نظام، امروزه از طریق سیاست مداران عراقی بارها شاهد تغییر موضع در قالب لغو یا تغییر مفاد قرارداد الجزایر در ارتباط با ایران به عنوان طرح مسئلهای بوده ایم؛ که در قسمتهای بعدی این یادداشت به عوامل کنونی آن اشاره خواهیم کرد.
* نقش آب بر رویکرد استراتژی سیاسی و ژئوپلتیک دو کشور ایران و عراق
منابع آب نقش اساسی در رشد اقتصادی و سیاسی و... در هر کشوری دارا میباشند، و دسترسی به آن میتواند توجیهی برای آغاز جنگ و درگیری باشد، اما در عین حال با اعمال مدیریتهای صحیح و کارآمد، آب موضوعی بحران خیز نخواهد بود و چه بسا موجب همگرایی و همکاری و سیاستهای توسعه طلبانه هم باشد. سالانه نزولات جوی عراق تقریبا سه برابر ایران است و این کشور از مازاد منابع سطحی رودخانهای برخوردار است، اما ضعف مدیریت و نبود سرمایه گزاری و نبود واپایش آلودگی و همچنین خشکسالیهای اخیر مانع از استفاده بهینه آبی گردیده و موجب مشکلات آبی در این کشور شده است، از طرفی در ایران بیش از ۸۰ درصد از آب رودخانههای غربی فلات ایران در قالب دهها رود کوچک وبزرگ به بین النهرین وارد میشوند.
با توجه به تشدید نیازهای آبی ایران به دلیل خشکسالی و برنامههای توسعهای دراز مدت ملی، به ویژه در استانهای محرومتر غربی، دولت ایران را تشویق به استفاده بیشتر از آبها و حتی انحراف آب آنها به بخشهای داخلی خواهد کرد و این با توجه به مقیاس ورودیهای رودخانهای ایران به کشور عراق، این موضوع باعث ایجاد مناقشههای نوینی خواهد شد، که حتی منابع قدیمی مشاجره را تحت الشعاع قرار خواهد داد. چنان که امروز شاهد موضع عراق به ترکیه و ایران پیرامون منابع آبی، در اخبار و رسانهها میباشیم به ویژه در خصوص نشست اخیر و بی سابقه مشاور امنیت ملی عراق پیرامون بررسی مفاد قرارداد الجزایر به همراه یک تیم دولتی و حقوقی..
* منابع آبی عراق و تاثیر آن بر روابط ژئوپلتیکی با کشور ایران
دو رود خانه بزرگ ومنبع آبی گسترده در عراق دجله و فرات میباشد که این رودها از کردستان ترکیه سرچشمه میگیرند و در ۱۵۰ کیلومتری خلیج فارس بهم میپیوندند و رود کارون هم از ایران به این رود میپیوندد و با تشکیل اروند رود به خلیج فارس میریزند. بخش عمدهای از آب دجله از ایران سرچشمه میگیرد بر این اساس بخش زیادی از آب مورد استفاده عراق از سایر کشورها تامین میشود. در حقیقت رگ حیات کشور عراق رودخانههای دجله و فرات است که در استفاده از آنها در موقعیت فرو دست آبی خود است. حدود ۱۲ درصد از آبهای سطحی کشور عراق از ایران است؛ و ۱۰ درصد از کل حجم آبهای سطحی کشور ایران به عراق سرازیر میشود.
در ارتباط با رود فرات هم عراق در موقعیت فرودست منابع آبی در مقابل سوریه و ترکیه قرار دارد. در خصوص رود دجله هم این کشور در موقعیت فرودست ایران و ترکیه قرار میگیرد و وابستگی عراق به کشورهای بالا دست منابع آبی خود همواره موجب چالش پایدار ژئوپلتیک این کشور بوده است.
* منابع آبی ایران و تاثیر آن بر روابط ژئوپلتیکی با کشور عراق
ایران از نظر اقلیمی جزو مناطق نیمه خشک خاورمیانه است. به طوری که بیش از یک چهارم مساحت آن بیابانی و فاقد آب کافی برای اسکان جمعیت خود میباشد و در مناطق وسیعی از کشور بارشها سالیانه کمتر از ۲۰۰ میلیمتر است و همین باعث تمرکز ۸۰ درصد جمعیت این کشور در مناطق شمالی که از بارش و منابع آبی بهتری برخوردار بوده، شده است. ایران به عنوان یک کشور نیمه خشک در طول چند دهه اخیر از تنشها و درگیریهای بعضا خونی پیرامون منابع آبی مشترک با همسایگان خود بی نصیب نمانده است.
۱-شروع جنگ تحمیلی با رژیم بعث عراق بر سر رودخانه اروندرود ۲-مشکلات حقوقی ایران با افغانستان بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند و نداشتن رژیم حقوقی مناسب و تضییع حقوق ایران دربرداشت از منابع آبهای رودخانه ارس در شمال کشور پس از فروپاشی شوروی سابق را میتوان به عنوان نمونههای عینی این موضوع برشمرد. ایران از ۸۹ رودخانه مرزی برخوردار است که شامل ۱۷ رودخانه مشترک با کشورهای همجوار، ۴رودخانه ورودی و ۶۸ رودخانه خروجی است به طور خلاصه از این تعداد رودخانه خروجی، ۱۸ رودخانه از غرب کشور که بیش از ۸ میلیارد متر مکعب آب از ایران خارج کرده و به عراق میریزد.
بر این اساس سالیانه حدود ۳۰ میلیارد متر مکعب از آبهای حوزههای آبریز مرزی ایران توسط ۶۸ رودخانه از کشور خارج میشود. گفتنی است آبهای سطحی ایران که به عراق خارج میشود دارای کیفیت بالاتری نسبت به آبهایی است که از ترکیه و سوریه و کردستان عراق با املاح و آلودگیهایی که در طول مسیر طولانی خود همراه است، میباشد؛ بنابراین آبهای خروجی ایران به عنوان کشور سرچشمه و فرادست بسیار برای کشور عراق که در تنگنای فرودست آبی قرار دارد حائز اهمیت میباشد؛ و این موارد میتواند باعث نزاع دو کشور بر سر منابع آب باشد.
استفاده و مهار آبهای سطحی این حوزهها و ممانعت از ورود آن به عراق پیامدهایی چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی در پی خواهد داشت، ایران با مهار آبهای ورودی به عراق در آینده در روابط خود با این کشور به عنوان کشور فرادست از قدرت مانور بیشتری برخوردار خواهد شد، اما مهار این آبها از جانب ایران دارای آثار مثبت و منفی متعددی است. ایران باید کمترین آسیب را به روابطش با عراق و همچنین بحرانهای احتمالی در اثر تبلیغات منفی مخالفان و برانگیختن احساسات مردم منطقه وارد سازد.
چشم اندازهای همکاریها بین دوکشور طیفهای وسیعی را دربر گرفته است. علایق فراوان مذهبی و فرهنگی، مراودات اقتصادی، تجاری و حمل و نقل، بخشی از این زمینه هاست. همچنین موقعیت اروندرود و تعیین خط جدید تالوگ که عراق جدیدا نسبت به آن متضرر شده میتواند منافع متساوی و مشترک در زمینه تحولات آبی و اقتصادی فراوان بین دو کشور ایجاد کند. بهره برداری مشترک از این آبراه در مسیرهای قابل کشتیرانی، رونق مجدد بازرگانی و تجاری بنادر آبادان و خرمشهر ایران و بصره و زبیر عراق را به دنبال دارد.
در پایان لازم است ایران برای استفاده بهینهتر از موقعیت آبی بالادستی خود نسبت به کشور دوست و همسایه خود اقداماتی انجام دهد از جمله:. همکاری و تامین انرژی مناطق مرزی عراق و بدست آوردن رضایت و همراهی آنان در مهار آبهای خروجی.. همکاری و توجه بیشتر به دغدغهها و مشکلات ژئوپلتیکی کشور همسایه در مسئله منابع آبی.. کمک به عراق برای دسترسی مناسب به دریا، این مسئله ضمن اینکه از شدت واکنش احتمالی عراق به برنامههای آتی ایران در عرب کشور خواهد کاست و میتواند این کشور را از نظر ژئوپلتیکی و توسعه همکاریهای بیشتر به خود وابسته کند.. تفاهم دو جانبه با عراق در زمینه سرمایه گزاری مشترک در تمام امور مربوط به رودخانه از فرسایش گرفته تا ایجاد سدها و محیط زیست.