گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یقینا باید یکی از عوامل موثر در روی کار آمدن دولت سیزدهم را در ناکامی دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و به ویژه دراجرای توافق هستهای موسوم به برجام بدانیم. این دولت از همان ابتدا به جای تکیه بر توان داخل و توسعه روابط با همسایگان و کشورهای شرق در جهت باز کردن گرههای اقتصادی کشور تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکره و جلب اعتماد آمریکاییها گذاشت؛ اما در نهایت نه تنها آمریکاییها و متحدان اروپایی اش هیچ آوردهای برای ما نداشتند؛ بلکه دولت به دلیل اعتماد افراط گونه به غربیها سرمایه اجتماعی خود را نیز از دست داد تا جایی که جریان منتقد سیاستهای دولت توانست اکثر کرسیهای مجلس و کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم همواره مطالبه و خواست عمومی این بوده که این دولت در راستای تامین منافع کشور به مذاکرات هستهای قدم بگذارد و غربیها را ملزم به انجام تعهدات خود کند؛ اما همه ما میدانیم که آمریکا و اروپا هیچ گاه اجازه نخواهند تا ایران به راحتی بتواند در قالب توافق جدید به تمام منافع دلخواه خود دست یابد.
با این اوصاف «خبرگزاری دانشجو»، به منظور بررسی رویکرد دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و همچنین باید و نبایدهای مذاکره هستهای وین با امیر محمد کولانی، دبیر واحد بین الملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، امیر رضا بخشی پور، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و امیر حسن نیا عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
دانشجو: ارزیابی شما از دیپلماسی دولت سیزدهم چیست آیا این دولت توانسته خلاءهای موجود در دولت سابق را جبران کند؟
حسن نیا: بزرگترین خلاء دولت قبل این بود که تمام مسائل کشور را به مذاکرات هسته ایی گره زد و تقریبا به ظرفیتهای کشوری (داخلی) و منطقه ایی بی تفاوت بود، به همین علت ما اثرات این رویکرد غلط را در داخل کشور علی الخصوص در حوزه اقتصاد مشاهده کردیم.
دولت جدید سعی کرد دقیقا این خلاء را مرتفع کند و در وهله اول در صدد همکاری و استفاده از رویکرد جدید در افزایش تعاملات و ارتباط با کشورهای دوست، همسایه و منطقه برآمد. توافق در اجلاس شانگهای، تحقق و تحکیم روابط اقتصادی با چین و سند راهبردی بیست ساله با این کشور و همچنین توافقات اقتصادی خوب با کشور روسیه و ارتباطات مناسبی که با کشورهای همسایه و منطقه ایجاد شد از جمله اقدامات دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی به شمار میروند. این دولت تلاش کرد سهم بیشتری در بازار منطقه و آسیا بدست بیاورد که این خود عامل مهمی در افزایش تولید است؛ و قطعا افزایش تولید باعث افزایش سرمایه کشور و افزایش سرمایه کشور فاصله بین سرمایه و ثروت موجود وچاپ پول و هزینههای کشور را کاهش خواهد داد و این کاهش هزینه بین ثروت و سرمایه تولید شده در کشور و سطح هزینهها در کشور باعث میشود ارزش پولی کشور بالا رفته و تورم با سیر نزولی مواجه شود. پس دیپلماسی دولت تا به امروز توزیع اقتصادی در راستای رفع مشکلات اقتصادی شکل گرفته است.
در موضوع هستهای هم میشود این رویکرد را دید، خلاء موجود و اشکال عمده دیگر در دولت یازدهم و دوازدهم این بود که تمامی تخم مرغ هایش را در مذاکرات هسته ایی گذارد و به نوعی تلاش میکرد با گره زدن همه مسائل به مذاکرات هسته ایی هر نوع تحول را به گشایشهایی که از سوی مذاکرات صورت میگرفت منوط کند در نتیجه به سایر حوزهها و مولفههای قدرت کم توجه یا گاهاً بی توجه بود؛ اما در دولت سیزدهم تلاش شد به دنیا این پیام را مخابره شود که موضوع و مذاکرات هسته ایی اولویت اول کشور نیست و ما در حین اینکه مذاکرات را انجام داده و رها نمیکنیم مولفههای دیگر قدرت را نیز پیگیری میکنیم به همین علت اروپاییها و امریکاییها متوجه شدند که ایران از موضع قدرت با آنها مذاکره میکند و این پالس را به آنها داده که اگر مذاکرات نیز به سرانجام نرسد ما خودمان را سرشکسته، نا امید وشکست خورده تلقی نمیکنیم؛ بلکه داریم در دیگر مولفه ها، قدرت خودمان را افزایش میدهیم و این نکته ایی است که میتواند یکی از نقاط تمایز این دولت با دولت قبل باشد.
کولانی: دولت سیزدهم مذاکرات احیای برجام را اولویت خود تعریف نکرده است. در عرصه سیاست خارجی دولت سیزدهم تمرکز خود را در ارتباط با همسایگان و قدرتهای شرقی گذاشته است، اما احیای برجام به شکلی که منافع ملی ما را تأمین کند جزو برنامههای قطعی دولت است. دولت سیزدهم در این مذاکرات با پیگیری منافع ملی کشور به دنبال رفع همه تحریمهای وضع شده در دوره ترامپ است.
تیم مذاکره کننده دولت از ابتدا خواسته حداکثری خود را به عنوان طرح مذاکراتی خود روی میز قرار داده بود، اما در ادامه و در حین مذاکرات بر اساس ذات گفتگو امتیازهایی داده شد و در مقابل امتیازهای گرفته شد، اما رعایت خطوط قرمز و حقوق ملت ایران جزو سیاستهای قطعی دولت سیزدهم هست و باید باشد. همانطور که عرض کردم دولت سیزدهم احیای برجام را تنها تسهیلگر سیاستهای خود میداند و نه بیشتر به همین روی میبینیم که تمرکز خود را بر روی همکاری با چین، روسیه و همچنین کشورهای همسایه قرار داده است
بخشی پور: دیپلماسی دولت فعلی نسبت به دولت سابق همه جانبه گرایانهتر است. به همین دلیل همزمان با پیگیریهای مذاکراتی جهت ابقای توافق هستهای شاهد دیپلماسی فعال دولت در سطح منطقه و عقد قراردادهای بلند مدت با دیگر قدرتها هستیم؛ اما نکته مهم آن است که خلاءهای اساسی در سیاست خارجی کشور همچنان دیده میشود. دولت هنوز نتوانسته است گفتمان مردم محور انقلاب اسلامی را در سطح فضای بین الملل مطرح سازد.
دانشجو: نظر شما در ارتباط با مواجهه دولت سیزدهم با مذاکرات وین چیست و روند این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
حسن نیا: برای پاسخ به این سوال دو رویکرد متفاوت از هم را باید مد نظر قرار داد. اول اینکه مذاکرات وین را مبنای گشایش اقتصادی کشور قرار ندهند که این خود رویکرد مثبتی است و این مدل مواجهه عاقلانه وانقلابی است. نکته دیگر این که توان را در داخل دیده و مذاکرات را اضافه کرده است به این تفکر که در صورت عدم توفیق در مذاکرات اتفاق مهم و شوک آنچنانی در کشور دیده نشود و رویکرد دوم اینکه متاسفانه تمام اخباری که از مذاکرات شنیده میشود طرف امریکاست یعنی اگر ما باطرف اروپایی هم مذاکره میکنیم برای نحوه بازگشت امریکاست و این خود ضعف بزرگی است که طرف اروپایی میخواهد القاء کند که همه چی امریکاست و لاغیر در صورتی که اگر همه چی را ما در امریکا خلاصه کنیم میشود رویکرد دولت قبل.
نکته قابل ذکر اینکه این مدل مواجهه با بحث مذاکره با امریکا و توافق با این کشور اصلا دلچسب و انقلابی نیست و این واهمه را در دلسوزان انقلاب ایجاد کرده که مشاوران بجا مانده از تیم قبلی دارند چنین اتفاقی را رقم میزنند که این منطقی و عقلانی نیست. از طرفی هم روند پیش بینی مذاکرات را با شناختی که از غرب و اروپا داریم اینها تخصصشان مذاکره برای مذاکره است، بعنوان مثال مسئله اکراین ومصاحبه پوتین را ببینید که میگوید اروپا و امریکا در قضیه عدم گسترش ناتو و پایگاههای موشکی آمدند روند مذاکرات طولانی مدت را شروع کردند و هیچ خروجی نداشت، پس نتیجه اینکه با ذهنیتی که از غرب و اروپا داریم جز اینکه روند طولانی و فرسایشی مذاکرات برای ضربه به طرف مقابل است پس باید مذاکرات با روند دیپلماسی و عقلانیت در مسیر درست و کوتاه مدت انجام گیرد و این روند باید در دولت مد نظر قرار گیرد و اسیر این حربه غرب و اروپا نشود.
کولانی: آمریکا از چند بعد به مذاکره با ایران نیاز دارد یک بعد آن استفاده داخلی از توافق با ایران است. همانطور که میدانیم کمتر از یک سال دیگر انتخابات میاندورهای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا برگزار میشوند. بر اساس نظرسنجیها شانس جمهوری خواهها در این انتخابات بیشتر از دموکرات هاست چرا که ما در بعد بین المللی شاهد دست پایین دموکراتها هستیم. همانطور که شاهد بودیم آمریکا با وضعیتی اسفناک از افغانستان خارج شد و چین مهار ناپذیرتر از قبل شده است و از طرفی ایران هم از سیاستهای خود عقب ننشسته است. با این اوصاف آمریکا در بعد بین المللی نیاز به این توافق به عنوان یک برگ برنده تبلیغاتی دارد.
اما بعد دیگر بعد خارجی توافق است. آمریکاییها به درستی فهمیده اند که ایران از تحریمها عبور کرده شاهد این مسئله نیز گزارش اخیر وزارت خارجه چین مبنی بر خرید ۵۰۰ میلیون تن نفت خام از ایران در ماه دسامبر است. این رقم در کنار دیگر ارقام گمانهزنی شده نشان از شکست تحریمها علیه ایران دارد. اخیراً هم دیدیم سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اذعان داشت فشار حداکثری به شکل مفتضحانهای شکست خورده است. در چنین شرایطی به نفع آمریکاست توافق برجام را با ایرانی که از برجام بی نیاز شده احیا کند؛ متقابلاً ایران هم میتواند به دلیل عبور از تحریمها امتیازات بسیار بیشتری از آمریکا بستاند.
آمریکا کشور عضو برجام نیست و مذاکره مستقیم با آمریکا به معنای پذیرفتن عضویت این کشور در برجام است مذاکره مستقیم با آمریکا در شرایطی که آمریکاییها هیچ نرمشی از خود نشان ندادند موضوعیت ندارد اگر آمریکاییها تحریمها را بردارند و یا تضمینی برای آن ارائه کنند مذاکره مستقیم آنها با ایران قابل بحث است.
بخشی پور: درباره مذاکرات وین باید دید که متن نهایی توافق به چه صورت نگاشته شده است تا بتوانیم قضاوت نهایی را انجام دهیم، اما نکات مهمی که حتما مذاکره کنندگان باید نسبت به آن حساس باشند اولا گرفتن تضمین جهت حفظ توافق در سالهای آتی و در ثانی برداشته شدن همه تحریم هاست. مذاکره کنندگان باید دقت کنند که زمان گریز هستهای ایران نیز به علت بد عهدی طرف مقابل باید کمشود تا بتوان در صورت بد عهدی به ریل سابق هستهای بازگردیم. هم چنین حفظ خطوط قرمز مورد تاکید رهبری معظم انقلاب نیز باید در دستور کار مذاکره کنندگان قرار گیرد
دانشجو: از نظر شما توافق خوب یا توافق بد چه نوع توافقی است و تعیین ضرب الاجل از سوی طرفهای مذاکره از جمله اروپاییها با چه اهدافی مطرح میشود؟
حسن نیا: ما در حوزه توافق، توافق بد نداریم. برای انسان انقلابی و وطن پرست مسلمان معنایی ندارد که زیر بار توافقی برود که به ضرر ملت و کشور باشد که اسم آن را بگذاریم توافق بد، باید توافقی کنیم که به نفع ملت باشد. ما قرار نیست به هر قیمتی توافق کنیم؛ چون ما هم جایگاه ایران را در دنیا میدانیم و میشناسیم و هم به خوبی به محاسبات و بازیهای سیاسی دنیاواقف هستیم پس اسیر جو رسانه ایی نخواهیم شد و توافقی را انجام میدهیم که خوب باشد و منافع ملت در آن دیده شود و غیر این سخن توافق بد را خیانت به ملت خواهیم خواند.
نکته دیگر اینکه زمانبندی و ضرب العجل مشخص کردن مضحک است، زیرا خود آنها بدعهدی کردند و از توافق خارج شدند و به تعدات خویش عمل نکردند حال برای توافق زمان مشخص میکنند. ما نگاه اینچنینی به مذاکرات نداریم. توافق میتواند به ما کمک کند، اما راه حل مشکلات کشور نیست و نگاه ما این است که حتی در صورت توافق هم را حل بخش اعظمی از مشکلات در داخل کشور هستند، چون این مشکلات به دلیل سوءمدیریتها و ناکار آمدیها به وجود آمده اند. با این اوصاف دولت نباید اسیر فریب، حربه و نقشههای طرف مقابل در مذاکرات شود.
معتقدم کسی ضرب الاجل مشخص میکند که به تعهدات خویش عمل کرده نه زیر آن زده باشد. ضرب الاجل در مذاکرات چیزی جز این نیست که طرف مقابل را دچار اشتباه محاسباتی کند تا بعدها تاوان سنگینی بخاطر آن بدهد، پس با صراحت میگویم که دولت نباید اسیر این حربه اروپاییها و امریکاییها در مذاکرات هسته ایی نشود.
دانشجو: با توجه به سابقه بدعهدهای آمریکاییها برای عمل به تعهدات خود در رابطه با مسائل مختلف آیا توافق جدید میتواند گره گشا باشد پیشنهادتان چیست؟
حسن نیا: پیشنهاد ما اولاً فرمایش مقام معظم رهبری است که اینجا دوباره بیان میشود که ما پیش شرطهایی را گذاشتهایم که اگر این پیش شرطها با تضمینهای قوی و واقعی وعینی انجام شد که چه بهتر و اگر انجام نشد مذاکره ایی در کار نیست، سابقه امریکا در بدعهدی بسیار واضح است همانطور که بیان شد امریکا و سیاست امریکایی بنای فکری را مذاکره برای مذاکره گذاشته اند و تخصص آنها نقض عهدهایی است که میبندند؛ پس در مواجهه با چنین طرفی نباید امید به آینده و عمل به شروط داشته باشیم.
با نگاهی به سبقه امریکا، این اشتباه محض است که دوباره به انها امید بست کماکان که در همین برهه باز مجلس «سنا» علناً آب پاکی را روی دست همه ریخته و بیان کرده که حتی در صورت توافق هیچ تضمینی برای عمل به آن از طرف امریکا نیست؛ پس ما در بهترین حالت ممکن باید دنبال راه حل درست و منسجمی از لحاظ تضمین عملکرد در این حوزه باشیم. با رویکرد جدید و با توجه به شناختی که از امریکا داریم مطمئنا اگر امریکا یکی از طرفین مذاکرات باشد در صورت توافق باز هم این مذاکرات شکست خورده و به بهانههای مختلف یا اشخاص مختلف توافق زیر پا گذاشته خواهد شد؛ پس علناً گشایشی در بلند مدت نخواهیم داشت و اگر باشد مقطعی و خیلی کوتاه مدت خواهد بود.
کولانی: آمریکا کشور عضو برجام نیست و مذاکره مستقیم با آمریکا به معنای پذیرفتن عضویت این کشور در برجام است مذاکره مستقیم با آمریکا در شرایطی که آمریکاییها هیچ نرمشی از خود نشان ندادند موضوعیت ندارد اگر آمریکاییها تحریمها را بردارد و یا تضمینی برای آن ارائه کنند مذاکره مستقیم آنها با ایران قابل بحث است.
بخشی پور: سابقه بد عهدی امریکا بر تمامی طرفین و مردم روشن است؛ نکته مهم آن است که اساس و شالوده سیاست خارجی ما را نباید توافق هستهای تشکیل دهد؛ چرا که این توافق یک توافق ناپایدار است و اساسا توافقی است که برای متعهد نماندن نگاشته شده است و نه برای متعهد ماندن، اما اگر دولت برنامه سیاست خارجی خود را مستقل از بحث احیای برجام پایه ریزی کند در آن صورت شاید با احیای برجام بتوان امتیازاتی را کسب کرد که به سرعت رشد اقتصادی و توسعه کشور کمک کند؛ ولی نکته مهم آن است که اگر دولت آقای رییسی نیز مانند دولت روحانی همه تخم مرغهای خود را در سبد مذاکره بگذارد قطعا شکست خواهد خورد.
دانشجو: آیا حمله روسیه به اوکراین و تبعات احتمالی این جنگ میتواند روی نتیجه مذاکرات ایران و ۴+۱ تاثیرگذار باشد؟
حسن نیا: قائدتاً احتمال اینکه طرف مقابل امتیاز مثبتی به ایران بدهد تا به قول معروف بخواهند با یک شکلات ایران را فریب بدهند و جبهه خود را قوی کنند وجود دارد، ممکن است غربیها مذاکرات را به سمتی ببرند که بگویند ایران با آنها همراه شده و به همین بهانه پیش شرطهایی مانند تقابل ایران و روسیه را بیان کنند واین یک بازیست که ایران نباید اسیر آن شود نباید. قطعا مذاکرات ربطی به مناسبات ما با دیگران ندارد و نباید مذاکرات غیر از مواردی که ذکر شده به سمت دیگری برود. مذاکرات سر موضوع مشخصی است و تیم مذاکره کننده باید نسبت به تعهدات حاصل شده اطمینان حاصل کند نه به وعده، چون غرب و امریکا در وعده دادن و بدعهدی سابقه روشنی ندارند؛ از این رو ما باید وعدهها را با عمل طرفهای مذاکره بسنجیم وبا تضمینهای بین المللی قوی اسیر بازی غرب و امریکا و وعدههای انها در جنگ اکراین و روسیه نشویم.
کولانی: قطعاً هر مسألهای فارغ از میزان اهمیتش در عرصه بین الملل بر دیگر پدیدههای این حوزه اثر گذار خواهد بود؛ مسأله اکراین هم که یکی از کلان مسائل بسیار پر اهمیت پس از پایان جنگ سرد است، به این ترتیب نمیتوان تاثیر بحران در اکراین بر مذاکرات هستهای وین انکار کرد، اما میزان تاثیر آن قابل بررسی ست. به نظر بنده تاثیر جنگ در اکراین بر این مذاکرات از دو وجه قابل تحلیل است؛ یکی وجه منفی آن و دیگری وجه مثبتش.
میتوان اینگونه به این بحران نگاه کرد که به هر حال ۵ عضو مذاکرات احیاء برجام بصورت غیر مستقیم وارد جنگ با یکدیگر شده اند یعنی در یک سوی بحران آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و در سویی دیگر روسیه و با کمی اغماض حتی چین هم در این بازی قرار دارد، این درگیری میتواند از میزان اهمیت مذاکرات هستهای برای آنان بکاهد و یا حتی مذاکرات وین را عرصه امتیاز گیری از یکدیگر بدانند.
از بعد دیگر میتوان اینگونه به این مسأله نگاه کرد که آمریکا و شرکای غربی اش به جهت تمرکز ویژه بر مساله اکراین و همچنین برای اقناع افکار عمومی داخلیشان برای سرپوش گذاری بر افتضاح جنگ اکراین تن به توافقی مطابق با شروط ایران بدهند. در کل نمیتوان به قطع گفت چه اتفاقی خواهد افتاد، اما در روابط بین الملل همه متغیرهای کوچک و بزرگ بر یک دیگر اثر گذار خواهند بود و در اینجا هنرمندی مذاکره کنندگان ما ست که نباید اجازه دهند این حادثه تاثیر منفی بر مذاکرات احیاء برجام داشته باشد.
بخشی پور: در پاسخ به این سوال باید گفت که جنگ مذموم است و موضع ملت ما نسبت به هر جنگی منفی است و همانگونه که رهبری معظم انقلاب فرمودند ما با کشتار و تخریب زیر ساختها مخالفیم، اما اگر ازمنظر واقع گرایانه نگاه کنیم این جنگ از جهاتی به نفع سیاست خارجی کشورمان شده چرا که توجهات را از ایران دور و چاقوی تحریم را کند کرد. از طرفی وقایع مربوط به اوکراین منطق مقاومت را بار دیگر برای مردم روشن ساخت. بنظر بنده جنگ اخیر نمیتواند خیلی بر روی مذاکرات تاثیر منفی بگذارد و حتی در صورت مقاومت هوشمندانه مذاکره کنندگان کشور میتواند موجب اخذ امتیازات بیشتر برای کشور شود.
دانشجو: با توجه به روشنگریها و مطالبه گریهای جنبش دانشجویی در جریان مذاکرات هستهای و مسائل مرتبط با برجام در دور جدید مذاکرات چه رسالتی را میتوان برای این جنبش متصور شد؟
حسن نیا: اول اینکه مسئله هسته ایی بهانه ایی شده تا دوست و دشمن برای مذاکرات و فشار به جمهوری اسلامی به آن متوسل شوند و این نباید به مسئله و موضوع اول کشورو افکار عمومی تبدیل شود. مطلب دوم اینکه کشور در حوزه هسته ایی نباید هیچ امتیازی به طرفین مذاکرات بدهد به این علت که انرژی هسته ایی حق مسلم ما بوده و این یک موضع حق میباشد و وقتی داشتن انرژی هسته ایی صلح آمیز حق ماست آن هم در شرایطی که بعضی از کشورها مانند فرانسه در حال گسترش و توسعه وتاسیسات هسته ایی خودشان هستند طبیعتاً ما برای گرفتن چنین حقی حاضر به دادن هیچگونه امتیازی به اروپا و غرب نیستیم.
توقع مردم از دولت این است که در مقابل غرب موضع قدرتمندانه و طلبکارانه داشته باشد. همچنین نه تنها تمام خواستههای ما باید عملی شوند؛ بلکه باید راستی آزمایی که بارها مورد تاکید رهبر معظم بوده صورت بگیرد. مضاف بر این هر عامل و گذاره ایی که در مفاد مذاکرات به نوعی کشور ما را در موضع ضعف قرار میدهد باید حذف شود و از طرفی باید متن مذاکرات شفاف شود واین مطالبه ایی بود که از دولت قبل نیز خواستار آن بودیم و ضعف این دولت نیز تا اینجا چنین بوده. مطالبه ما این است که متن مذاکرات هسته ایی جدید باید شفاف به اطلاع عموم مردم برسد که تاکنون این مهم انجام نگرفته است.
کولانی: جنبش دانشجویی بر اساس آن رسالتی که رهبر معظم انقلاب برای آن ترسیم کرده است ناظر اعمال دولت و دیگر قوا و کنشگر در عرصه نقد عملکرد و ارائه برنامه و راهکار برای آنها است. در این زمینه هم جنبش دانشجویی میتواند با استفاده از ظرفیتهای علمی و کارشناسی خود و دانشگاهیان و همچنین پاسخگو نمودن مسئولین امر نظارت مستمر بر مذاکرات داشته باشد. در این خصوص باید عرض کنم که اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سلسله جلساتی را تحت عنوان دیده بان برای بررسی عملکرد دولت سیزدهم در عرصه بین الملل برگزار کرده است.
بخشی پور: جنبش دانشجویی در رصد فضای کشور و مسائل سیاست خارجی ضمن حفظ مصالح اساسی کشور باید به دور از جناح زدگی عمل نماید لذا از این منظر تفاوتی بین دولتها از نگاه ما نیست و باید رسالت تبیین چرایی استفاده از انرژی اتمی و همچنین رصد مذاکرات جهت جلوگیری از هر گونه ضرر دیدن منافع ملت را به عنوان سرلوحه عمل خویش انجام دهد.