به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه فرهیختگان در نقد و بررسی مواضع افراطیون مدعی اصلاحات مبنی بر شرطگذاری برای نظام نوشت: اصلاحطلبان در انتخابات سال ۹۸ بهدلیل چسبندگی به دولت روحانی و عملکرد نامطلوب این دولت با چالش شدید سرمایه اجتماعی مواجه بود. در چگونگی پشتسر گذاشتن این چالش طیف رادیکال اصلاحطلبان قهر با صندوق رای به بهانه ردصلاحیتهای شورای نگهبان را در پیش گرفتند و طیفهای متعادلتری مثل کارگزاران نیز ترجیح دادند با دادن لیست راه تحریم انتخابات را در پیش نگیرند.
سعید حجاریان که همواره سعی داشته بهعنوان یکی از تئوریسینهای جریان اصلاحات اعلام موضع کند یکی از افرادی است که پاسخ اول را برای بقای سیاسی برگزیده است. «از فتح سنگربهسنگر تا مشارکت مشروط» عنوان گفتوگویی است که نوروز امسال سالنامه نوروزی روزنامه «شرق» با حجاریان داشته است.
اصلاحطلبان در هر سه میدان مهم انتخاباتی اخیر یعنی ریاستجمهوری، مجلس و شورای شهر مطلقا شکست خورده بودهاند و اساسا بدنهای ندارند که به آنها قدرت شرط گذاشتن برای شرکت در انتخابات را بدهد.
شاید برخی طیفهای رادیکال اصلاحطلبان در پاسخ به این شکستها مدعی شوند که اساسا بهدلیل ردصلاحیتهای شورای نگهبان در انتخابات حضور فعالانه نداشتهاند و درنتیجه شکست را نپذیرند. این مدعا، اما با بررسی لیستهای انتخاباتی شورای شهر تهران کاملا زیرسوال میرود. در انتخابات شورای شهر تهران لیست انتخاباتی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان که با عنوان جمهور و امضای محمد خاتمی دستبهدست میشد نتوانست هیچ توفیقی کسب کند تا جایی که علی اعطا، عضو حزب اتحاد ملت و سرلیست این لیست حتی بین ۳۰نفر اول نیز قرار نگرفت.
با توجه به حمایت جریان اصلاحات از کاندیداتوری روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ تصویر روحانی کاملا به اصلاحات در اذهان عمومی گره خورده است. عباراتی همچون «تکرار میکنم» محمد خاتمی در انتخابات۹۶ که در حمایت از روحانی استفاده شد نیز این گرهخوردگی را بیشتر کرده است.
در این میان حجاریان که در ایام اوج اصلاحات ایده حداکثری فتح سنگربهسنگر را مطرح میکرد و اکنون مشارکت مشروط را تکرار میکند، سابقه طرح ایده تحریم انتخابات را نیز داشته است.
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات هم درباره ایده حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات مجلس۹۸ و اقبال عمومی به آن میگوید: «اگر تردید عمومی برای حضور در انتخابات از بین نرود، نه مشارکت چندانی در انتخابات وجود خواهد داشت و نه اصلاحطلبان لیست مورد حمایت خود را به شکل گذشته ارائه میدهند.»
بررسی اظهارات اصلاحطلبان نشان میدهد طرح موضوع مشارکت مشروط بیش از آنکه یک ایده سیاسی واقعی باشد، نمایشی برای حفظ وجهه سیاسی درمقابل رقبا است. صاحبان ایده مشارکت مشروط شاید در کوتاهمدت بتوانند پوستینی از یک جناح سیاسی مدعی را برای اصلاحطلبان بدوزند، اما در بلندمدت با بدون جواب گذاشتن مساله اصلی اصلاحات یعنی جبران سرمایه اجتماعی ازبینرفته، این پوستین را از درون تهی کرده و اصلاحات بهمعنای یک جناح سیاسی را بهطور کامل به پایان خواهند رساند.