به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در زمان جنگ سرد، دو بلوک شرق و غرب هرکدام بهنوعی و با توسل به ابزاری مخصوص به خود، سعی در تبیین و جاانداختن ایدئولوژیشان داشتند. بهعبارتی، بخش عمدهای از جنگ سرد یک نبرد تبلیغاتی بود و هرکدام از دوسوی ماجرا حتی در پایتخت کشور رقیب، ایدههایشان را تبلیغ میکردند. پس از فروپاشی بلوک شرق در اوایل دهه۹۰ میلادی تنها بلوک غرب در صحنه باقی ماند و دستگاه تبلیغاتی آن از سرگرمی تا اخبار، یکهتاز صحنه شد. حالا، اما دوباره چندسالی است که زمزمههایی از ظهور قدرتهای جدید در اقصینقاط دنیا شنیده میشود.
چین درحال صعود به جایگاه بزرگترین اقتصاد دنیاست و لشکرکشی اخیر روسیه به اوکراین، گمانه اینکه جهان رسما درحال ورود به عصر چندقطبی است را در خیلیها تقویت کرده است. با این حال تقریبا هیچکدام از بلوکهای احتمالی جدید، همتای رقیب غربیشان در نبرد ادراکی و تبلیغاتی نیستند. آنها فقط به تقویت بنیههای اقتصادی و نظامی و چیزهایی مثل این پرداختهاند و یک ایدئولوژی و جهانبینی که قصد صدورش را داشته باشند، وجود ندارد. حتی گذشته از اینکه برای جهانبینی رقیب جایگزینی نمیآورند، آن را بهطور جدی به چالش هم نمیکشند و اجازه دادهاند این جمله که «آلترناتیوی برای نگاه غربی به دنیا وجود ندارد» کاملا صادق بهنظر برسد.
نگاه این قدرتها بهشدت محلی است و درنهایت همین که بتوانند افکارعمومی داخل مرزهایشان را اقناع کنند، برایشان کافی بهنظر میرسد؛ حال آنکه ایدئولوژی غربی از مرزهای خودش بیرون میرود. جنگ روسیه و اوکراین این وضعیت را بهتر معلوم میکند. دولت روسیه از جهات مختلفی برای آغاز این جنگ و خیلی از تبعات آن آماده بود؛ از ذخایر غذایی گرفته تا تبدیل ذخایر ارزی از دلار به طلا و رمزارز، اما برای یکچیز تمام این سالها هیچ فکری نشده بود؛ چطور ممکن است کشوری بخواهد درمقابل آمریکا بلوک قدرتمندی شکل بدهد، اما ۸۰درصد سینماهایش در اشغال فیلمهای هالیوودی باشند؟ چطور ممکن است یک کشور خودش را وارث شوروی بداند، اما مایه قدرتنماییاش در سینما این باشد که سهمش از بازار جهانی فیلمهای آمریکایی بالاست؟ شوروی کشور آیزنشتاین و پدوفکین هم بود و سهم قابلتوجهی در تکمیل آن چیزی داشت که امروز بهنام سینما میشناسیم؛ همچنان که آمریکا چنین سهم قابلتوجهی داشت؛ اما روسها و حتی چینیها آنقدر به موضوع سینما و سرگرمی و انعکاس اخبار محلی نگاه کردند که حتی در دایره مرزهای خودشان، نقاط آسیبپذیر فراوانی دارند.
روزگاری بود که بلوک غرب دنبال هر راه نفوذی در مرزهای بلوک شرق بود، اما حالا روسها را تحریم میکنند و میگویند از تماشای فیلمهای آمریکایی محروم هستید؛ همانطور که روزگاری آمریکا تمام تلاشش را میکرد تا شعبهای از مکدونالد، بهعنوان یکی از نمادهای سبک زندگی آمریکایی را در مسکو تاسیس کند، اما حالا به بهانه جنگ اوکراین، مکدونالد تعطیل میشود و روسها از مصرف آن محروم میشوند. سپر انداختن درمقابل جنگ تبلیغاتی، نتیجهای جز این نخواهد داشت. با آغاز جنگ اوکراین، غرب از ابزار سلطه رسانهایاش تمام استفاده را علیه روسها کرد. مواجهه روسها با این وضعیت را از لحاظ فرهنگی و رسانهای در سه سطح میتوان بررسی کرد. سطح اول مربوط به آثار تجسمی است که میلیاردرهای روس طرف حساب آن هستند؛ همانها که غربیها بهشان میگویند الیگارش روس.
آیا تابلوهای نقاشی و آثار تجسمی بسیار گرانقیمتی که متعلق به این افراد است توسط دولتهای اروپایی مصادره خواهد شد؟ این مساله هنوز در هالهای از ابهام است. سطح دوم مربوط به سینما میشود که روسیه بهطور واضح در آن شکست خورده و ضعفهای مربوط به دوران پس از یلتسین، یعنی دورانی را که روسیه تلاش مجددی برای خیزش داشت در این حوزه یکجا و بهطور واضح نشان داده میشود. سطح سوم مربوط به فضای مجازی میشود که روسیه درمورد آن بهتر و قویتر عمل کرد و ابتکار عمل را بهدست گرفت. بهطور مثال اگر در حوزه سینما، نتفلیکس، روسیه را تحریم کرد و جایگزین روسی مناسبی برای آن یافت نشد، اما این خود روسیه بود که در حوزه مجازی، اینستاگرام را در داخل مرزهایش بست و جایگزینهای قابلقبولی هم برایش داشت. در ادامه وضعیت روسیه در این سه حوزه را با توجه به جنگ اوکراین و تحریمهای فزاینده و گاه بسیار عجیب غربیها بررسی کردهایم.
همین چندوقت پیش بود که در فیلم اعلان قرمز (Red Notice) یک فیلم آمریکایی در ژانر کمدی اکشن به نویسندگی و کارگردانی راوسون مارشالتربر که در سال۲۰۲۱ منتشر شد، در یکی از صحنهها، یک مامور افبیآی و دوست و همراه او، درحال فرار از زندانی روسی به نگهبانی برخورد میکنند که روی برجک، داخل اینستاگرام درحال لایک کردن تصاویر پوتین است و او را به شکل تحقیرآمیزی نفله میکنند.
تحقیر بزرگتر، اما قبل از برخورد فیزیکی با این سرباز آنجاست که فیلم نشان میدهد حتی دشمنان ما از اینستاگرامی که خودمان درست کردهایم استفاده میکنند. بههرحال اگرچه دولت روسیه تدبیری برای این فیلم و فیلمهای متعدد دیگری از این قبیل که با درونمایههای بهشدت روسستیزانه ساخته شده بودند نداشت، برای پلتفرمی که در دست آن سرباز روی برجک بود، نقشههایی داشتند. مدتی بعد از آغاز لشکرکشی روسیه به اوکراین و شروع جنگ همهجانبه اقتصادی و تبلیغاتی غرب با روسها، سازمان خدمت فدرال نظارت بر ارتباطات، فناوری اطلاعات و رسانههای جمعی، به درخواست دادستانی کل، دسترسی به اینستاگرام در روسیه را محدود کرد.
از همان روز تعداد مخاطبان پلتفرم VKontakte، روزانه 7/8 درصد افزایش یافت؛ تا چهارمیلیون کاربر. این شرکت در بیانیهای اعلام کرد بیش از 50 میلیون نفر در روز درحال حاضر از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند که این یک رکورد جدید برای مخاطبان روزانه در روسیه است. شبکه اجتماعی Odnoklassniki هم فاصله چندانی ندارد و رکورد افزایش کاربران جدید را به ثبت رساند. سرویس مطبوعاتی این پلتفرم گزارش داد از ابتدای ماه مارس رشد ثبتنام کاربران در این شبکه اجتماعی از 66 درصد فراتر رفته است. علاوهبر این، 36 درصد از کاربران به پلتفرم بازگشتند و حسابهای خود را بازیابی کردند و 40 درصد دیگر در حفظ نمایه Odnoklassniki فعالتر شدند.
ولادیمیر زیکوف، مدیر انجمن کاربران حرفهای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در گفتگو با یامالمدیای روسیه گفت: «اکثر کاربران اینستاگرام به شبکههای اجتماعی Vkontakte و تلگرام رفتند. علاوهبر این، دو پلتفرم جدید دیگر ظاهر شدهاند که میتوانند جایگزین اینستاگرام و فیسبوک شوند و با Vkontakte و تلگرام رقابت کنند. این دو پلتفرم، YARUS و TenChat هستند. غیر از اینها یاروس ЯRUS هم دارد سر بر میآورد که بهطور کلی چیزی مختص به خود است و با هیچچیز دیگری قابل مقایسه نیست. در این پلتفرم فرصتی برای انتشار، قرار دادن لایک و خیلی چیزهای دیگر وجود دارد. البته چشمانداز آن هنوز مشخص نیست، اما پول زیادی در آنجا سرمایهگذاری میشود. البته تا بهحال این برنامه فقط در آپاستور برای آیفون موجود است.»
انزوای روسیه در غرب بهدلیل جنگ با اوکراین، هنوز بهطور محسوسی شامل حوزه هنرهای تجسمی نشده، اما بیمهایی در این زمینه وجود دارد. بسیاری از نمایشگاهها و موزهها و مجموعههای خصوصی روسیه، به موسسات فرهنگی در اروپا امانت داده شده است. به این ترتیب، مثلا نمایشگاه «آیکونهای مدرنیسم» در بنیاد لویی ویتون پاریس، حدود 200 اثر از مجموعههای متعلق به میخائیل و ایوان موروزوف را به نمایش گذاشت که ازجمله شامل آثار پلسزان، کلودمونه، هانریماتیس و پلگوگن میشود.
برادران موروزوف از بزرگترین مجموعهداران هنر آوانگارد فرانسوی در قرون نوزدهم و بیستم هستند؛ در درجه اول امپرسیونیستها و سپس سایر جنبشهای هنری. این نمایشگاه که در پایان سپتامبر 2021 افتتاح شد و اخیرا تا 3 آوریل تمدید شد، تاکنون بیش از 3/1 میلیون نفر بازدیدکننده داشته و این درحالی است که در شبکههای اجتماعی مدام فراخوانهایی مبنیبر تعطیلی پیش از موعد نمایشگاه و حتی تصرف آثار هنری شنیده میشود. در اوایل آوریل، بنیاد لویی ویتون باید بومها را به روسیه بازگرداند و همان موقع، قراردادهای بیمه و به اصطلاح فرمان عدم توقیف (arrêté d’aliénation) که از سال 1994 از اموال فرهنگی کشورهای خارجی و مجموعههای عمومی خارجی در برابر مصادره و توقیف محافظت میکند، منقضی میشود.
آژانس dpa اشاره میکند در پاریس هم آثاری از موزههای دولتی (ارمیتاژ، موزه هنرهای زیبای دولتی پوشکین و گالری ترتیاکوف) به نمایش گذاشته شده و هم از مجموعههای خصوصی به نمایش گذاشته شده که تحت پوشش فرمان عدم توقیف نیستند. اگر اروپا از فرصت جنگ استفاده کند و دست به توقیف آثاری بزند که متعلق به میلیاردرهای روس هستند، بهطور کلی هر نوع اعتمادی را نسبت به خودش از بین برده و این در درازمدت به ضررشان خواهد بود، اما با این حال، احتمال توقیف یا بهعبارتی، سرقت این آثار همچنان منتفی نیست. بهعنوان مثال، یکی از سلفپرترههای پیوتر کونچالوفسکی دراختیار پیوترآون میلیاردر است که تحت تحریمهای اتحادیه اروپا قرار گرفت. اولیویه فورنول، وکیل و متخصص بازار هنر به هفتهنامه ماریان گفت در عین حال، وزارت اقتصاد فرانسه هنوز هیچ اقدامی را آغاز نکرده است.
هر روز موضوع حملونقل نمایشگاهها به کشورشان حادتر میشود، زیرا حملونقل هوایی بین کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه بهحالت تعلیق درآمده است. آنتوان دوبک، وکیل و کارشناس بازار هنر، در مصاحبه با روزنامه فیگارو توضیح میدهد که مکانیسم حفاظتی را میتوان تمدید کرد، مشروط بر اینکه دوره امانت دادن مصنوعات نیز تمدید شود. فراخوانهایی هم علیه نمایشگاه فابرژ در لندن منتشر میشود؛ نمایشگاه «از رمانتیسم تا انقلاب» که تا 8 میدر موزه ویکتوریا و آلبرت دایر است. این نمایشگاه آثار جواهرساز روسیالاصل آلمانی، پیتر کارلفابرگه، ازجمله تخممرغ جواهرات کرملین مسکو در سال 1906 را ارائه میدهد. ویکتور وکسلبرگ، تاجر روسی که اکنون تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد، برخی از قطعات فابرژ را از خانواده مالکوم فوربس، سرمایهدار نیویورکی، در سال 2004 خریداری کرده بود.
استودیوهای بزرگ هالیوود توزیع فیلمهای خود را در روسیه بهحالت تعلیق درآوردهاند، نتفلیکس تولید سریالهای تلویزیونی روسی را متوقف کرده است و جشنوارههای اروپایی اعلام کردهاند از هیاتهای رسمی روسیه استقبال نخواهند کرد. درحال حاضر نتفلیکس فقط برای کسانی کار میکند که یکسال پیش اشتراک خریدهاند. پس از انقضای این مدت، امکان پرداخت مجدد وجود نخواهد داشت. روسیه در چند سال گذشته یکی از بازارهای کلیدی هالیوود بوده است. در روسیه، فیلمهای پنج استودیوی بزرگ جهان، بیش از 80 درصد از کل گردش مالی سال 2021 را به ارمغان آوردند. سالانه تنها حدود 50، 60 فیلم داخلی در روسیه منتشر میشود که این حجم برای پاسخگویی به نیاز مخاطب و کسب درآمد کلان کافی نخواهد بود.
بهعبارت دقیقتر و براساس گزارش بولتن پخشکنندگان فیلم در روسیه، در سال 2019 سهم فیلمهای داخلی در پخش 23/1 درصد بود و در سال 2020 به سطح 47/9 درصد رسید. این نسبت در سال 2021 مجددا کاهش یافت و به 27/2 درصد رسید و در سال 2022 حدود 21 درصد پیشبینی شده است. بهعبارتی، روسیه بازار سینماییاش را کاملا به غربیها سپرده و بههیچوجه سینما را یک صنعت استراتژیک ندیده است. طبق گزارش Comscore، تنها در سال 2021، کمپانی Dream Factory در این کشور 601 میلیون دلار درآمد داشته است که از نظر بلیت، این 2/8 درصد از فروش جهانی است.
در سالهای 2018، 2019 و 2021 از نظر تعداد تماشاگر، روسیه رتبه اول اروپا را داشت؛ بنابراین کمپانیهای روسی بعید میدانند که تصمیم نهایی استودیوهای هالیوودی، حذف کامل بازار روسیه باشد (همانطور که در ایران و ونزوئلا خیلیها گمان نمیکردند هدف آمریکا حذف کامل این کشورها از بازار فروش نفت باشد). در اول مارس، استودیوهای دیزنی، سونی پیکچرز، استودیو پارامونت و یونیورسال از توقف کار خود در روسیه خبر دادند. این بدان معنی است که روسها فیلمهای جدید را در تاریخ اکران جهانی نخواهند دید.
مثلا «بتمن»، «قرمزشدن»، «موربیوس»، «جانوران شگفتانگیز: اسرار دامبلدور»، «سونیک 2»، «آمبولانس» و خیلی فیلمهای دیگر. به گزارش بولتن پخشکننده فیلم در روسیه، با وجود تحریمهای غرب، پخشکنندگان روس فعالیت خود را متوقف نمیکنند و منتظر تصمیمات بعدی هستند. طبق شنیدهها، احتمال دارد این مکث از طرف پخشکنندگان روسی تا ماه میادامه پیدا کند یا 6 ماه طول بکشد. بهعبارت دیگر، آنها تصور میکنند هنگامی که مرحله فعال عملیات ویژه انجام شده توسط نیروهای روسی در اوکراین به پایان میرسد، بینندگان روس فرصتی برای دیدن اولین نمایشهای از دست رفته خواهند داشت.
یعنی روسها این فیلمها را دیرتر از بقیه جهان خواهند دید، اما به هر حال میبینند. ایوان کودریاوتسف، نویسنده و مجری برنامه صنعت سینما هم هنگام تجزیه و تحلیل آنچه درحال رخدادن است، توضیح داد که همهچیز نشان میدهد هیچکس در روسیه اکران فیلمهای آمریکایی را لغو نمیکند. ما درمورد توقف اکرانها صحبت میکنیم، آنها را به تعویق میاندازیم، اما هیچکس درمورد لغو آنها در روسیه صحبت نمیکند. بهنظر نمیرسد این تصور دقیق باشد. به گفته کارشناسان، صنعت پخش فیلم در این مدت بدون اکران هالیوود میتواند تا 5 میلیارد روبل ضرر کند. چنین آسیبی با اوج همهگیری ویروس کرونا قابل مقایسه است، زمانی که مطلقا همه سینماها در روسیه تعطیل شدند. علاوهبر این، بهدلیل این تعطیلی، برخی از اکرانهای فیلم مجبور به لغو برای همیشه شدند.
چیزی مشابه که درحال حاضر در انتظار روسیه امروز است. نکته این است که مخاطب فیلمهای هالیوودی در مقیاس بزرگ، یعنی همان بیگپروداکشنها را انتخاب میکند و آنها را به پروژههای روسی ترجیح میدهد. در غیاب اکران فیلمهای خارجی، سهم عمده تماشاگران، بهسادگی از سینما رفتن بازمیمانند. البته برای جذب تماشاگران به سینماها در بهار 2022، گام جالبی با اکران مجدد پردرآمدترین فیلمهای روسی سالهای گذشته ابداع شد، اما بعید است که در بلندمدت با این روش بتوان نیاز بازاری که به هالیوود عادت کرده را پاسخ داد. درمورد اکران آنلاین و دیجیتال فیلمها هم وضع به همین نسبت در روسیه بد است.
آنها برخلاف چینیها اجازه دادهاند این صنعت استراتژیک در داخل کشورشان کاملا بهدست آمریکاییها بیفتد. پلتفرمهای آنلاین قانونی مثل Okko، KION، more.tv، Amediateka و بسیاری دیگر در روسیه فعالیت میکنند. آنها هم فیلمها و سریالهای محبوب ساده و هم نمایشهای برتر هالیوود را به نمایش میگذارند؛ اما مشکل اینجاست که تولید محتوا در روسیه بسیار ضعیف و محدود است. دیمیتری کولسوف، قائممقام مدیرعامل شرکت اندازهگیری MediaHills میگوید: «توسعه خدمات پخش و انتشار فیلم در روسیه، فقط در چهارچوب بازار جهانی که تامینکننده محتواست امکانپذیر است. بهعبارتی او اعتراف میکند روسیه در زمینه تولید محتوا چندان فعال نیست و پخشکنندگان روسی تنها در شرایطی که به محتوای خارجی دسترسیهایی وجود داشته باشد، قادر به فعالیت هستند.»
کولسوف ادامه میدهد: «بر کسی پوشیده نیست که مدلهای درآمدزایی در روسیه همیشه براساس محتواهای خارجی ممتاز تنظیم شدهاند. اگر این محتواها از بسترهای روسی توزیع فیلم و سریال محو شوند و مخاطب نتواند چیزی که عادت به پول پرداختن بابت آن دارد را پیدا کند، خدمات روسی را هم ترک خواهد کرد و این به معنی بازگشت به منابع و تورنتهای غیرقانونی خواهد بود؛ یعنی چیزی که دولت روسیه چندینسال با آن مبارزه کرد و توانست نظم و عادت جدیدی در جامعه بوهجود بیاورد.» با این وصف، آیا حالا که محتوای آمریکایی از دست روسها خارج شده، نمیتوان آن را با آثار کشورهای دوست جایگزین کرد؟ هند و چین هر دو سینمای پررونقی دارند و با روسیه هم دوست هستند؛ اما از طرفی فرهنگ روسیه به غرب نزدیکتر است و از طرف دیگر تولیدات این کشورها هم شدیدا بومی هستند و مولفههایی که با سلیقه سایر کشورها همخوانشان کند، در آنها تعبیه نشده است.
این خصوصا درمورد چینیها مصداق دارد. فروش بالای فیلمهای چینی بهدلیل مخاطبان داخلی است، اما این آثار در خارج از مرزها مخاطب چندانی پیدا نمیکنند؛ حال آنکه کرهایها و هنگکنگیها در این زمینه موفقتر بودند. هنوز فیلمهای چینی پر است از قصههای افسانهسرا که افراد با لباس سنتی در آنها پرواز میکنند یا در نبرد، بهسمت هم اشعههای ماورائی میتابند و باد و توفان درست میکنند. غلو فیلمهای هندی هم براساس حماسههای بومی آن سرزمین و مرز مشخص بین خیر و شر است. این چیزها برای خود مردم هند جاافتاده، اما از نظر مردم سایر کشورها ممکن است پس زده شود. روسیه، اما حتی همین کار را هم نکرده است. یعنی برای مخاطب بومیاش هم فیلمهایی نساخته که نیازش را کاملا برطرف کنند، چه رسد به اینکه با تولید فیلمهای همهپسند تلاش کند آلترناتیوی در سینمای جهان برای آمریکا باشد.
الکساندر گوربونوف، منتقد تلویزیونی و خبرنگار آژانس تلویزیونی شرکتی تلسکوپ میگوید: «ورود خدمات از کشورهای دوست به روسیه (لابد کشورهایی مثل چین و هند) امکانپذیر است، اما نیاز به سرمایهگذاریهای بسیار قابلتوجهی در تبلیغ این نوع محتوا وجود دارد. فراموش نکنید که اغلب، محتوای چنین پلتفرمهایی بسیار خاص است و فقط برای مصرف در کشور مبدا طراحی شده است. بدون آگاهی از تاریخ آن کشور، سنتها و کدهای فرهنگی آن، بسیاری از پروژهها برای روسها نامفهوم خواهند ماند.» دیوید شنیدروف کارگردان، روزنامهنگار سینما و عضو هیاتمدیره انجمن منتقدان فیلم روسیه، لحن صریحتری میگیرد و در این زمینه به پورتال اینترنتی Rossiya.Kuban میگوید: «فیلمهای هندی و چینی آنقدر سینمای عجیبوغریبی هستند که برای مخاطب روسی با اروپا و آمریکا قابل مقایسه نیستند. به این ترتیب بهنظر میرسد بزرگترین ضعف روسیه در آغاز دورانی که میتوان آن را به جنگ سرد دوم تعبیر کرد، مشخص شده باشد؛ سینما و صنعت سرگرمی.»