به گزارش خبرگزاری دانشجو؛محمدعلی حسن نیا؛ "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا به زودی و برای نخستین بار به عنوان رئیس جمهور آمریکا، به منطقه خاورمیانه سفر خواهد کرد (سفر وی به خاورمیانه از تاریخ ۲۲ تا ۲۵ تیرماه خواهد بود). قرار است که وی در جریان این سفر به طور خاص از اراضی اشغالی، کرانه باختری و عربستان سعودی بازدید کند. در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل خاورمیانه، تحلیل و تفسیرهای مختلفی را در مورد این سفر و پیامدها و تبعات آتی آن ارائه میکنند.
با این حال، اینطور به نظر میرسد که چند نکته به طور خاص در قالب سفر قریب الوقوع بایدن به خاورمیانه، در اغلب تحلیلها به نحو برجستهای مورد اشاره قرار میگیرد. در این چهارچوب، اولا اینگونه استدلال میشود که بایدن در جریان سفر خود به منطقه خاورمیانه، برخلاف تکذیبهای متعدد خود، توجه ویژهای به رایزنی با مقامهای سعودی و اقناع سازی آنها جهت افزایش تولید نفتشان با هدف کاستن از ابعاد بحران تامین نیازهای انرژی در بازار جهانی انرژی و البته کاستن از ابعاد تورم تحمیلی به اقتصادهای غربی (به ویژه در آمریکا) به دلیل وقوع جنگ اوکراین (و البته پیشتر تبعات اقتصادی بحران پاندمی کرونا)، معطوف خواهد کرد.
دوم اینکه، بایدن در سفر به خاورمیانه تلاشهای زیادی انجام خواهد داد تا زمینه را جهت منزوی سازی تهران و تقویت متحدان منطقهای واشینگتن که در نقطه مقابل ایران قرار دارند، فراهم سازد. در این راستا، به طور خاص به این نکته اشاره میشود که بایدن در سفر به منطقه خاورمیانه بر روی دو ابتکار محوری که یکی ایجاد "سپر دفاع هوایی منطقه ای" با هدف مقابله با آنچه تهدیدات ایران ادعا میشود و دیگری تلاش جهت عادی سازی روابط رژِیم صهیونیستی با عربستان عنوان میگردد، تاکید خواهد کرد.
البته که بُعد دیگری از آنچه تحلیلگران تا حد زیادی به آن اشاره داشته اند اقدام دولت بایدن در بازدید از عربستان یعنی همان کشوری است که بایدن در آغاز دوره ریاست جمهوری خود وعده داد بود که با آن به مثابه یک دولت سرکش و یاغی برخورد خواهد کرد. با این حال، اکنون خودِ بایدن بر خلاف موضع اعلامی خود، رویه اعمالی متفاوتی را در پیش گرفته و بر آن است که به عربستان برود و درخواستهایی را نیز از مقامهای این کشور در راستای منافع آمریکا داشته باشد.
در نهایت اینکه، اغلب تحلیلگران و مفسران به این نکته نیز اشاره داشته اند که با توجه به موضع ضعیف بایدن و حزب دموکرات در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا (نوامبر ۲۰۲۲) و البته انتخابات آتی ریاست جمهوری آتی کشور (۲۰۲۴)، وی باید در جریان سفر خود به خاورمیانه مجموعهای از دستاوردها را برای خود محقق کند تا بتواند به آنها به مثابه موفقیتهای دولتش در عرصه سیاست خارجی آمریکا تکیه کند و به طور خاص از طریق خشنود سازی سران رژِیم صهیونیستی و عربستان سعودی، موقعیت بهتری را برای خود و حزب متبوعش در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره ایجاد کند.
با این همه، شمار قابل توجهی از تحلیلگران بین المللی نیز به بایدن هشدار داده اند که در جریان سفر به خاورمیانه، وی اساسا نباید به برخی از دستورکارها نزدیک شود، زیرا نزدیک شدن به آن ها، هزینههای آتی سنگینی را برای واشینگتن به همراه خواهد داشت. در این چهارچوب آنها به طور خاص به ایران اشاره داشتهاند و تاکید نموده اند که بهتر است بایدن با طرح ابتکارهای مختلف در جریان سفر خود به خاورمیانه، حتی فکرِ تحریک مردم ایران را نیز در ذهن نداشته باشد. در این رابطه آنها به طور خاص ۳ توصیه اساسی را به بایدن انجام میدهند.
۱: پیشبرد طرح سپر دفاع هوایی در منطقه خاورمیانه بحران زا است
یکی از توصیههای جدی که تحلیلگران بین المللی به بایدن در مورد سفر آتی اش به منطقه خاورمیانه انجام میدهند، کنار گذاشتن و عدم تاکید بر پیشبرد طرح سپر دفاع هوایی منطقهای با هدف تقابل با ایران است. این دسته از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که تاکیدات بایدن بر این طرح، شاید خشنودی سران اسرائیل و سعودیها و دیگر متحدان آنها در منطقه را به دنبال داشته باشد، با این حال، شدت تقابلها و اصطکاکات در این منطقه را افزایش خواهد داد و عملا منافع آمریکا را تضعیف خواهد کرد.
در واقع تاکید بر این طرح، جبهه گیری و صف بندیهای خاورمیانه را جدیتر خواهد کرد و همین مساله، عملا میتواند دستِ آمریکا و متحدانش را در معادلات منطقهای ضعیفتر کند. البته که پیش از این نیز ارائه ابتکارهای مختلف جهت آنچه مهار و محدود سازی ایران خوانده میشد نظیر ابتکارهایی که جهت مقابله با ایران در خلیج فارس در دوره ترامپ دنبال شد هم نه تنها نتایج مطلوبی را برای واشینگتن و متحدان آن به بار نیاورد، بلکه به طور ویژه به متحدان منطقهای آمریکا ثابت کرد که هزینههای این قبیل ابتکارات آمریکا را آنها هستند که باید بپردازند.
از این رو، تاکید بر ایجاد و پیشبرد طرح سپر دفاع هوایی منطقه ای، نه تنها بر خلاف آنچه بایدن و مسوولان ارشد دولتی ادعا میکنند در مطنقه خاورمیانه ایجاد صلح و ثبات نمیکند بلکه به شدت نیز بحران زا خواهد بود و جدای از کشورهای منطقه، منافع خودِ آمریکا را نیز به خطر خواهد انداخت.
*نشریه فارین پالیسی در مقالهای با عنوان "از سفر بایدن به منطقه خاورمیانه چه انتظاراتی میتوان داشت؟ "، به طور خاص به این نکته اشاره میکند که سفر بایدن به منطقه تا حد زیادی متاثر از بحرانهای داخلی آمریکا به ویژه از بعد اقتصاد داخلی و بحران انرژی این کشور است. با این حال، تلاشهای بایدن در دیگر حوزهها نظیر ایجاد سپر دفاع هوایی منطقهای و یا عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان میتواند فجایع بزرگتری را برای آن کشور به همراه داشته باشد و مخصوصا به واسطه تحریک ایران بحرانهای بزرگی را برای واشینگتن در آینده ایجاد کند.
۲: ایده عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان، محور مقاومت را قدرتمندتر خواهد کرد
یکی دیگر از تحلیلهایی که در مورد سفر آتی بایدن به منطقه خاورمیانه از سوی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی ارائه میشود، اشاره به این نکته است که بایدن سعی دارد در جریان سفر به خاورمیانه، عملا "توافق ابراهیم" را که مدت هاست مسکوت مانده و هیچ کشور عربی- اسلامی دیگری در ماههای اخیر اقدام به عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل نکرده را زنده کند و از دلِ آن برای خود یک موفقیت در عرصه سیاست خارجی خلق کند.
در این راستا، این دسته از تحلیلگران به طور خاص به این نکته اشاره دارند که بایدن در وهله اول به صورت مستقیم و در قالب عادی سازی روابط اسرائیل وعربستان به دنبال تحقق دستورکار مطلوب خود است. با این حال، اگر این دستورکار به دلیل ملاحظات سعویها و وحشت آنها از تبعات سنگین سیاسی، اجتماعی و امنیتی این موضوع برای خودشان محقق نشد، واشینگتن میتواند در قالب ابتکار ایجاد سپر دفاع هوایی منطقهای، عربستان و اسرائیل را به همراه دیکر کشورهای منطقه در کنار یکدیگر قرار دهد و عملا زمینههای جدی و عیانِ عادی سازی روابط میان دو طرف را ایجاد کند.
با این حال، پیشبرد هر کدام از دو دستورکار مذکور، هزینههای جدی را همانطور که گفته شد برای کشوری نظیر عربستان و البته ایالات متحده آمریکا به همراه خواهد داشت. زیرا عملا جبهه مقاومت به صف بندی روشنتری با آمریکا و رژیم صهیونیستی میرسد و سعودیها نیز موقعیت اخلاقیِ برساخته و متصورِ خود را در برخورد با محور مقاومت از دست خواهند داد. از این رو، معادله به نفع جبهه مقاومت تغییر خواهد کرد و موجب یکدستتر و گستردهتر شده این جبهه میشود. مسالهای که به هیچ عنوان در راستای منافع کلان آمریکا و متحدان منطقهای آن نیست.
*واشینگتن پست در گزارشی به یافتههای یک نظرسنجی در مورد سفر بایدن به منطقه خاورمیانه اشاره میکند و به این نکته میپردازد که کمتر از یک چهارم از آمریکاییها با سفر بایدن به خاورمیانه موافقت دارند. واشینگتن پست به طور خاص به این نکته اشاره دارد که افکار عمومی آمریکا، اسرائیل و یا عربستان را جز متحدان اصلی آمریکا در جهان ارزیابی نمیکنند و تبعات تلاشهای بایدن در راستای عادیسازی روابط میان آنها که میتواند پیامدهای وحشتناکی را برای واشینگتن داشته باشد، به هیچ عنوان دستورکاری منطقی نیست که بایدن بخواهد آن را به پیش ببرد.
۳: بایدن نباید کلافِ حل و فصل معادله اتمی ایران را سردرگمتر کند
در نهایت شمار قابل توجهی از تحلیلگران و مفسران بین المللی به بایدن توصیه میکنند که با اتخاذ سیاستهای عمدتا ضدایرانی در منطقه در جریان سفر خود به خاورمیانه، روند حل و فصل معادله اتمی ایران را که در ماههای اخیر با رکود و سکون قابل ملاحظهای نیز همراه بوده، پیچیدهتر نکند. به زعم این تحلیلگران، این قبیل اقدامات بایدن میتواند سیگنالهای منفی را به تهران مخابره کند و متعاقبا ایران نیز بر شدت پیشرفتهای اتمی خود خواهد افزود و شرایط دشوارتری را برای کشورهای غربی و متحدان منطقهای شان ایجاد خواهد کرد.
از این رو اتخاذ رویههای تهاجمی علیه ایران در جریان سفر بایدن به خاورمیانه، بیش از آنکه ایران را محدود سازد، عملا منطقِ ایران در ضرورت تقویت بنیانهای قدرت ملی این کشور در ابعاد مختلف را پیش چشم افکار عمومی جهان، منطقیتر جلوه خواهد داد و شرایط سخت تری را بالطبع برای واشینگتن و متحدان آن ایجاد خواهد کرد. به طور کلی، ناظران و تحلیلگران در مورد سفر بایدن به منطقه خاورمیانه این توصیه اساسی را به وی میکنند که باید مراقب باشد که دستاوردهای ادعایی که وی نقشه کشیده تا در جریان سفر به خاورمیانه به آنها دست یابد، به اهرمهای تهران علیه خودِ واشینگتن و متحدان آن تبدیل نشوند. موضوعی که عملا نشان میدهد معادله مذکور بر خلاف نوعِ نگاه رهبران آمریکایی، چندان هم ساده نیست و پیچیدگیهای فراوانی را دارد و مخصوصا برای آمریکا میتواند به مثابه یک شمشیر دو لبه عمل کند.
*اندیشده کوئینسی در مقالهای با عنوان "سیاستهای بایدن در قبال خاورمیانه میتواند ریسک و خطر جنگ در این منطقه را افزایش دهد"، مینویسد: تاکیدات احتمالی بایدن بر طرحهایی نظیر سپر دفاع هوایی منطقهای و یا عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی و البته تشدید تحریکاتش علیه ایران، صرفا امکان وقوع جنگ و درگیری در منطقه را بالا خواهد برد. چهارچوبی که احتمالا در قالب آن حل معادله اتمی ایران نیز پیچیدهتر میشود و ایران توانمندیهای خود در این حوزه را بیش از پیش تقویت میکند.