به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، داستان بلند «نهتر و نه خشک» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی توسط انتشارات معین به چاپ چهاردهم رسید.
چاپ اول اینکتاب سال ۱۳۸۲ عرضه شد و چاپ سیزدهم آن نیز سال ۹۹ به بازار آمد.
اینکتاب هم مانند دیگر آثار مرادی کرمانی درباره کودکی و نوجوانی است و بستر مکانی آن، باغ روستای سیرچ کرمان است. در اینداستان، راوی قصه ۸ ساله است و از ۸ سالگی تا ۵۰ سالگی زندگی کرده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
من پیش از دیدن او تنها بودم. خجالتی بودم. غمگین بودم. اما دلم مال خودم بود. میدانستم چه کنم. با دردهای خودم میساختم، اما حالا عاشق شدم. عشق مرا گرم کرد. از تنهایی درآورد. اما، غم عشق با همهٔ شیرینی، سخت جانم را آزار میدهد. جلوی درباریان و مردم فضول چه رسوایی راه انداختم با این عشقم. اگر عاشق پسر پادشاهی میشدم عیب نبود. اگر عاشق پسر وزیر میشدم کسی چیزی نمیگفت. حتی اگر عاشق پسر چوپانی فقیر میشدم، هیچ کس تعجب نمیکرد و مرا دیوانه نمیخواند. اما اینکه دختر سلطانی عاشق.