به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حدود ۱۳ سال پیش یعنی در عاشورای ۱۳۸۸، در حالی که عاشقان حضرت اباعبدالله در خیابانهای کشور مشغول عزاداری بودند، عناصر وابسته به جریان فتنه، با برگزاری تجمعات غیرقانونی و سردادن شعارهای ساختارشکنانه و هتک حرمت به عاشورا و عزداران امام حسین (ع)، چهره واقعی جریان فتنه را به همه نشان دادند. در ادامه به بازخوانی آنچه در عاشورای ۸۸ رخ داد، پرداختیم.
ماجرا از روز 22 خرداد 88 شروع شد، زمانی که میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نتوانست بر حریف خود یعنی محمود احمدی نژاد غلبه کند و از همان ابتدا شروع به جوسازیهایی علیه انتخابات کرد.
موسوی با برگزاری کنفرانس خبری در شب انتخابات و بیان پیروزی خود با قاطعیت آرا استارت اعتراض خود را به صورت رسمی زد. موسوی معتقد بود که در انتخابات 88 از سوی دولت وقت که رئیس دولت نیز خود کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بوده تقلب صورت گرفته است. این موضوع کم کم جدیتر شد تا زمانی که این موضوع به کف خیابانها و در بین طرفداران دو طرف کشیده شد.
در روز 25 خرداد طرفداران موسوی در تجمعی که معروف به راهپیمایی سکوت بود، اعتراض خود را به نتایج انتخابات اعلام کردند، اما رفته رفته حامیان موسوی متوجه شدند که خبری از تقلب در انتخابات نبوده و این موضوع نه تنها واقعیت نداشته بلکه ادعایی بیش نیست؛ زیرا در همان زمان عباس آخوندی رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی به صراحت اعلام کرد که تقلبی در انتخابات اتفاق نیفتاده است این موضوع به همگان حتی حامیان موسوی فهماند که موضوع اعتراضات، نتایج انتخابات ریاست جمهوری نیست.
با کاهش یافتن حامیان موسوی در کف خیابان شعله آتش اعتراضات در حال خاموش شدن بود، اما این موضوع برای ضد انقلاب و سرویسهای جاسوسی اعم از MI6، CIA، MOSSAD و استخبارات کشورهای مرتجع عربی خوب نبود؛ از این رو با تعلیم نیروهایی در خارج و داخل کشور قصد زنده نگه داشتن آتش اعتراض را داشتند و حتی برای این که احساس مردم را جریحه دار کنند دست به کشته سازی واقعی یا کاذب زدند.
درست 8 ماه کشور دچار التهاب و آشوب بود. این موضوع به حدی رسید که برای مردم سلب آسایش و آرامش کرده بود؛ از این رو رهبر انقلاب و متولیان برگزاری انتخابات از میرحسین موسوی درخواست کردند که اعتراض خود را از طریق قانونی و درست دنبال کند و خط خود را از آشوبگران جدا کند، اما این موضوع برای موسوی قابل پذیرش نبود و گمان میکرد که اعتراضات کف خیابان زودتر او را به خواسته اش میرساند و یا شاید طبق گفته رئیس ستادش سندی دال بر تقلب در انتخابات نداشت، اما هر آن چه که بود موسوی در زمینی بازی میکرد که زمین خود او نبود.
اعتراضات به دی ماه رسید و طرفداران اندک موسوی هنوز هم دست به آشوب و اغتشاش میزدند. کار به جایی رسید که در روز ششم این ماه اقدام به هتک حرمت ساحت مقدس اباعبدالله (ع) در روز شهادت ایشان کردند.
ماجرا از شب قبل از عاشورا 88 شروع شد. رسانههای صهیونیستی و همچنین بی بی سی فارسی با پخش برنامههای ویژه، بولتن سازی و سایر شگردهای رسانهای درصدد بودند تا اوضاع داخل کشور را در آستانه عاشورای حسینی ملتهب نشان دهند که این موضوع نشان از خط دهی عاملان خود در داخل کشور بود.
سایت جرس که ارگان رسانهای اتاق فکر لندن نشین اغتشاشات بود و توسط مهاجرانی اداره میشد، در روزهای منتهی به عاشورا نمادهای شیطان پرستی و فراماسونری را در پوسترهایی به چاپ رساند و آنها را با شعائر اسلامی و محرم در آمیخت.
حتی کار به جایی رسید که علیرضا نوری زاده از عناصر سلطنت طلب در گفتگو با تلویزیون العربیه بیان کرد که روز عاشورا شعارهای بسیار جدیدی از داخل ایران خواهیم شنید و تاکید کرد که این بار ولایت فقیه هدف شعارها خواهد بود. همچنین گروهک منافقین هم در رسانههای خود، مردم ایران را به شورش عمومی و سردادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه فراخوانده بود.
در شب عاشورا 88 برای محمد خاتمی برنامه سخنرانی تدارک دیده شده بود که در انتها، این مراسم به خشونت کشیده شد که حتی بی بی سی فارسی در حرکتی هماهنگ شده این مراسم را با آب و تاب پوشش داد و در خبرش چنین آورد که مراسم مذکور به خشونت و درگیری کشیده شده است.
در همان شب تجمعاتی در چند میدان پایتخت از جمله انقلاب، تجریش و نیاوران برگزار شد که سایتهای حامی آشوب نظیر نوروز، بالاترین، رادیو فردا و صدای آمریکا، این تجمعات را تمرین و مانوری برای روز عاشورا دانستند.
از ساعات اولیه روز جمعه 6 دی ماه 88 در حالی که اکثر مردم تهران به عزاداری در مساجد و تکایا مشغول بودند، آشوبگران ابتدا در خیابان آزادی تجمع کردند و سپس به طرف میدان انقلاب، میدان، ولی عصر (عج) و چهارراه کالج به راه افتادند. این افراد با سردادن شعارهای بسیار تند از جمله «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، که شب گذشته اش نوری زاده به صراحت به آن اشاره کرده بود به اماکن دولتی، تاسیسات شهری، عزاداران و رهگذران حمله کردند.
آشوبگران در عاشورای 88 برای حرمت شکنی از هیچ حرکت شنیعی چشم پوشی نکردند. در خیابان آزادی تعدادی از آشوبگران اتوبوس شرکت واحد حامل یک روحانی را متوقف و مقابل چشمان حیرت زده مردم عزادار، کشف حجاب کرده و اعمال منافی عفت انجام دادند. همچنین در خیابان انقلاب، ماموران پلیس را محاصره و ضمن خلع سلاح، آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند، حتی در خیابان آزادی یک جوان رهگذر را که ظاهری مذهبی داشت محاصره کرده و پس از ضرب و شتم وی در اقدامی ناجوانمردانه و غیراخلاقی او را برهنه کردند.
اتفاقات به این جا خاتمه پیدا نکرد هنجار شکنان در ظهر عاشورا در حالیکه عزاداران یکی از هیئتهای مذهبی در حوالی خیابان جمهوری به تاسی از مولای مظلومشان در حال اقامه نماز ظهر عاشورا بودند، آنان را سنگ باران کردند و دست به تخریب نمادهای مذهبی و آتش زدن ایستگاههای صلواتی که مزین به آیههای قرآن و ادعیه و احادیث بود، زدند.
حوالی ظهر، اخبار آشوبهای تهران به تعدادی از هیئتهای مذهبی نزدیک حادثه رسید و مردم عزاداری را رها کرده و برای مقابله با آشوبگران راهی خیابانهای مرکزی تهران شدند و رفته رفته با حضور هیئتهای مذهبی و عزاداران، آشوب طلبان متواری شدند.
پس از این اتفاقات در عاشورای 88، ضد انقلاب، دشمنان و معاندان ایران با حضور در رسانههایشان شادی و شعف خود را از هتک حرمت روز عاشورا عیان کردند.
حتی مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین در گفتگو با یک سایت آمریکایی از نقش خود و گروهک تحت امرش در این آشوب و هتک حرمت سخن گفت. همچنین شورای امنیت ملی آمریکا طی بیانیهای رسماً از آشوب طلبان و حرمت شکنان روز عاشورا حمایت کرد.
از این رو شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای روز نهم دی فقط یک اطلاعیه صادر کرد و زمان و مکان تجمع را در تهران، میدان انقلاب و دیگر استانهای کشور بهتناسب محل مناسب اعلام داشت. این اتفاق ساختار شکنانه باعث شد مردم داغدار ایران از هر طبقه و هر قشر با هر سلیقه سیاسی خونشان به جوش آید و پس از 3 روز از اتفاقات عاشورای 88، حماسهای پرشور و زیبای 9 دی را رقم بزنند، این در حالی بود که روز قبلش مردم چند شهر ایران از جمله تبریز به صورت خودجوش تظاهراتی علیه آشوبگران برگزار کردند و در این تظاهرات انزجارشان را به حرکت آشوبگران اعلام کردند.
بعد از آن حماسه عظیم، رهبر انقلاب در دیدار با مردم قم در سالگرد قیام 19 دی ماه، بیان داشتند: «مطمئن باشید که روز نهم دی امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرایط کنونی - که شرایط غبارآلودگیِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیه السّلام) را میبیند. این کارها کارهایی نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسی - که من بارها این را نقل کرده ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا»
بسیاری از صاحبنظران معتقد بودند که حماسه نهم دیماه، مهر پایانی بر فتنههای خیابانی بود.
بیانیه بسیار عجیب میرحسین موسوی/ بازیگران پشتصحنه «فتنهگر سادهلوح» را به حمایت از داعش هم کشاندند!
در شرایطی که از مدتها پیش اقدامات تسهیلگرانهای برای حصر در نظر گرفته شده بود، امّا بهنظر میرسد آنها که ادامه حصر موسوی را ابزار بهتری برای خود میبینند بار دیگر او را در مسیری قرار دادند که نتیجه آن از پیش مشخص است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی از سایتهای مدافع فتنه 88 که معمولاً از خارج از کشور بهروزرسانی میشود، امروز متنی بهنقل از میرحسین موسوی منتشر کرده که محتوای آن بیش از هرچیز انتقاد از جمهوری اسلامی و مدافعان حرم بهدلیل مبارزه با داعش و تروریستهای مسلح در سوریه است!
جنس ساختار جملات و ادبیات بهکاررفته در این بیانیه بار دیگر این شبهه را تداعی میکند که مانند بسیاری از بیانیههای پیشین موسوی، این بار هم عدهای پشت صحنه برای او چنین جملاتی را دیکته کرده و او را مانند وقایع بعد از انتخابات 88 به معرکهای فرستادهاند که غیر از اهانت به عاشورا، این بار به حمایت از داعش و حفاظت غیرمستقیم از منافع رژیم صهیونیستی هم کشانده شود.
تحلیلگران متعددی در ایام پس از انتخابات 88 هشدار میدادند که فیل مست قدرت و تلاش برای دیکتاتوری علیه صندوق آرا، میتواند موسوی را به چنین مهلکههایی بکشاند؛ با این حال او با بیاعتنایی به این نصیحتها روزگار دهشتناکی برای خود رقم زده است.
در شرایطی که از مدتها پیش، اقداماتی تسهیلگرانه برای حصر در نظر گرفته شده بود، امّا بهنظر میرسد آنها که ادامه حصر موسوی را ابزار بهتری برای خود میبینند بار دیگر او را در مسیری قرار دادند که نتیجه آن از پیش مشخص است.
موسوی در بیانیه خود بهنحو بسیار عجیبی علیه مبارزه با داعش در سوریه و همچنین کمک به گروههای مقاومت در یمن علیه جنایت آلسعود و... موضعگیری کرده و حتی در گامی فراتر حزبالله لبنان را به باد انتقاد گرفته و در مجموع مقاومت علیه داعش و اسرائیل و آلسعود و... را شوم و کجروی و «جرائم ننگین» خوانده است!
در فراز بسیار عجیب دیگری از این بیانیه، موسوی اهانت وقیحی به سرداران شهید مدافع حرم روا داشته و نوشته است که آن سردار بیافتخار جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شد!
این بیانیه غیر از نمایش یک سقوط کامل و بیحدومرز برای موسوی، آزمون بسیار بزرگی را پیشِپای برخی چهرههای سیاسی از جمله افرادی نظیر سیدمحمد خاتمی و بعضی دیگر از افرادی که خود را اصلاحطلب میخوانند قرار میدهد. عدم مرزبندی صریح و مشخص با چنین اقدامی، خط بطلانی بر ادعاهای اصلاحطلبانه آنها خواهد بود.