به گزارش خبرنگار استانهای خبرگزاری دانشجو، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در بیانیهای ضمن تسلیت به خانواده مهسا امینی، به تحلیل اتفاقات چند روز اخیر پرداخته و از مردم خواست تا با فهم درست شرایط به دنبال حل مشکل باشند.
در این بیانیه آمده است:
جامعه اسلامی دانشجویان بهعنوان تشکلی با آرمانهای انسانی درگذشت خانم مهسا امینی را همچون درگذشت خواهر خود میداند و از خداوند متعال آرامش روح ایشان و تسلی خانواده ایشان را خواستار است.
جامعه اسلامی دانشجویان من باب وظیفه انسانی و شرعی که در تمام اوقات دغدغه آن را داشته، لازم دید درباره کاستیها و حواشی که حول این واقعه به وجود آمده مطالبی را در چند بخش با دانشجویان و مسئولین درمیان بگذارد.
خطاب به نیروی انتظامی:
اینکه با فاصله کمی از این واقعه، پلیس سعی در شفافسازی و رفع ابهام از مسئله داشت خوب و به جا بود ولیکن وظیفه شما فراتر از اینهاست و باید با شفافیت کامل و توضیحات لازم به این امر میپرداختید (که هنوز هم دیر نشده است)، شایسته است کلیه اطلاعات و شواهد، از فیلمهای محل جلب گرفته تا عکسهای پزشکی مرحومه به شکل رسمی منتشر شود. این حداقل انتظار مردم از شما در شرایط کنونی است.
ولی در نگاه کلانتر ما اشکال را در خط مشئ فعلی میدانیم. برای جلوگیری از تکرار این چنین اتفاقات و تقویت همدلی مردمی باید اقداماتی اساسی در اصلاح آن انجام گیرد.
ما به عنوان تشکل دانشجویی اقدامات اساسی زیر را از شما خواستاریم:
حفظ کرامت انسان: اصلیترین نکته در امری همچون حجاب که ماهیت فرهنگی دارد، حفظ کرامت انسان است؛ لذا نباید از هرگونه روش و رفتار ذلت آور برای انسانی که عناد ندارد استفاده کرد و این باید خط قرمز ما باشد.
شفافیت: دستگاهی که پاسخگو نباشد با روایت دیگران قضاوت میشود و این قضاوت موجب از بین رفتن اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی میشود.
در این باره موارد بسیاری در افکار عمومی ایجاد ابهام کرده است. مانند: شفافیت در قوانین، رفتار و سازکارها:اصلاً چه وظایفی برعهده گشت ارشاد و چه مقدار از آن مربوط به حجاب است؟ چه نوع پوششهایی شامل برخورد میشود؟ اگر برخود شود چه رفتاری صورت میگیرد؟ و چه عواقبی برای شخص خواهد داشت؟
شفافیت در عملکرد: یکی از موارد مهم که موجب مشوش شدن افکار جامعه میشود برخوردهای تبعیض آمیز و وابسته به ثروت و شهرت افراد است!
آیا گشت ارشاد با همهٔ افراد از پایین شهر تا بالای شهر به یک شکل برخورد میکند؟ با افراد مشهوری که قبح شکنی میکنند چطور برخورد میشود؟
البته نهاد نیروی انتظامی در طی سالیان گذشته جهت انجام وظایف خود ازهیچ فداکاری دریغ نکرده و با برقراری آرامش امنیت و مردم کارنامهای مقبول در این زمینه دارد.
ولی آنچه میتواند محل بحث و تردید باشد تناسب اعمال قانون حجاب که دارای غلظت فرهنگی بالاست با هویت این نهاد انتظامی است.
چه بسا این عدم تناسب موجب خدشه دار شدن مقبولیت و اقتدار این نیروی عزیز شده و علیرغم مطلوبیت حیا در جامعه موجب ایجاد تصویری نادرست از آن برای مردم شود.
سخنی با دانشجویان:
این حق طلبی و حساسیتی که در وجودمان میجوشد بسیار مقدس است. نباید آن را دست کم گرفت و هیچ کس حق ندارد این فطرت انسانی را سرکوب کند که رهبر ما فرمود: «خدا لعنت کند کسانی را تلاش میکنند دانشجویان سیاسی نباشد».
اما از دو نکته نیز نباید غافل شد:
این طلب را محدود به مواردی که به صورت هیجانی و رسانهای پیش میآید نکنیم و آن را بسط داده و عمیقتر و اصیلتر نگاه کنیم.
ثانیاً راهی را برای پیگیری آن انتخاب کنیم که نزدیکترین راه به قانون و درنتیجه نزدیکترین راه به حل مشکل باشد.
سخنی در باب معاندین قدرت طلب:
همچون بسیاری دیگر از مشکلات گذشته، شاهد آن هستیم که در کمترین زمان ممکن، مطالبات مردم در این موضوع منحرف شده و رنگ و بوی امنیتی میگیرد؛ که سود این انحراف در جیب قدرتطلبان و دودش در چشم مردمی میرود که به شکلی ناخواسته نماینده آنان در اعتراضات میشوند، و در این میان مشکلی که باید حل میشد فدا شده و لاینحل میماند. این سناریویی است که در موضوعات مختلف دیده و خواهیم دید. از آب و نان مردم گرفته تا بنزین ماشینهایشان و حتی جان آنها؛ فرقی ندارد، واقعهای ناخوشایند در هر یک از این موارد که باشد، آنها را ناراحت که هیچ، شوق زده میکند. زیرا دستمایهای جدید یافته اند تا آن را امنیتی کرده و منفعت خود را بجویند؛ و کیست که اینها را ببیند و نیابد تفاوت حمایت از مظلوم و قدرت طلبی را؟! و نیابد تفاوت کسی که خواهری از دست داده با کفتاری که بر سر جسدی آمده؟!
آنها که فقط و فقط زمانی دلشان برای ایران و ایرانی میسوزد که برایشان نان و آبی داشته باشد وگرنه خون مرزبانهایی که اخیراً برای امنیت همین کشور جان باختند چه ارزشی داشته و سوگ خانوادهها و فرزندان آنها چه سوزی دارد؟! درد و رنج کودکان پروانهای از نبود چسبهایی که با فشار همینها تحریم شد چطور؟
سخنی با تمام دستگاههای متولی امر حجاب:
حجاب به عنوان یک واجب اجتماعی در دین اسلام ریشه در مفاهیم و آرمانهای عمیق الهی دارد.
مفاهیمی همچون خانواده و انساندوستی بر اموری همچون تجملطلبی و زیبایی ظاهری اصالت دارد. برای آراستن جامعه به این صفات نیازمند فعالیتهای متنوعی هستیم. ارگانهای مختلفی که در کشور وجود دارد این وظایف را برعهده گرفته اند؛ از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا وزارت ارشاد از حوزههای علمیه گرفته تا مراکز معارف در دانشگاهها و از همه مهمتر وزارت آموزش و پرورش. حال باید گفت این ارگانهایی که ذکر شد و آنهایی اسمشان در متن نیامد چه پاسخی برای کم کاریهایی که داشتهاند دارند؟ این ارگانها برای فرهنگ سازی حیا و عفاف چه کرده اند؟ و در انتهای این زنجیره برای امر به معروف و نهی از منکر چه برنامهای داشته اند؟ تا کار به جایی نرسد که پلیس امنیت اخلاقی آخرین مرحله را به این شکل تقبل کرده و به نحوی اشتباه، جور بقیه را بکشد؟
حال چه باید کرد؟!
ما راهمان از فرصتجویان قدرتطلب ومعاندین جداست، ولی ساکت و ساکن نیز نباید و نخواهیم نشست (که اشکال ما همین سکوت و سکون بوده و حقیقتاً مقصریم) ما باید در پی حل مشکل باشیم که مقدمهاش فهم درست آن و نتیجه اش انتخاب راه با این معیار است که به حل مسئله منجر شود (نه افتادن در هیاهوهای بیهوده و زودگذر)
در پایان، جامعه اسلامی دانشجویان وعده میدهد که در حد توان خود، روشنگری و پیگیری مشکلات موجود در این حیطه را در دستور کار قرار دهد؛ همچنین در طی این راه از همه دانشجویان دغدغهمند یاری میطلبد.
همچنین سخن و چالش در این زمینه بسیار است؛ از مباحث بنیادینی همچون آزادی و قانون گرفته تا مشکلات عملکردی ساختار؛ که جا دارد در فرصتی مناسبتر و دور از هیاهو به آنها پرداخته شود و ما مشتاق گفتگو و هم اندیشی بوده و سعی خواهیم کرد این باب را باز نگه داریم.