به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ایران با در اختیار داشتن حدود ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر گاز، در کنار کشور روسیه، بزرگترین دارنده گاز طبیعی در جهان است. بهلحاظ تولید نیز ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است. با این حال طی سالهای اخیر کشورمان از نظر مصرف گاز در فصل سرد در وضعیت هشدار قرار گرفته است. این وضعیت موجبشده دولت به ناچار برای جلوگیری از خاموشی گاز در مصارف خانگی، دست به قطعی گاز صنایع عمده و نیروگاهی بزند یا اینکه با افزایش مصرف سوختهایی همچون مازوت در صنایع، شهرهای بزرگ کشور با آلودگی بیشتر هوا روبهرو شدهاند. هر دوی این وضعیت، خسارات زیادی را به کشور وارد میکند. مساله قابلتامل اینکه با برنامهریزی غلط در گذشته، ۷۵ درصد از سبد انرژی کشور مربوط به گاز است. این موارد نگرانیهایی را برای فصل سرد امسال بهوجود آورده است. بررسیهای کارشناسی نشان میدهد بخش کوچکی از جمعیت کشور مصرف غیرمتعارف دارند که دولت در کوتاهمدت میتواند با اعمال تعرفههای پلکانی، جلوی خاموشیهای گاز و برق در زمستان را بگیرد.
مهمترین مورد مصرف گاز خانگی در ماههای سرد، گرمایش منزل است؛ بنابراین میزان گاز مصرفی برای این منظور ارتباط مستقیمی با دمای هوای محیط دارد، به همین دلیل و برای کاهش بهای گاز ساکنین مناطق سردسیر طبق دستهبندی شرکت گاز، ۵ اقلیم در کشور وجود دارد که بهترتیب از اقلیم ۱ بهعنوان سردترین اقلیم تا گرمترین اقلیم نامگذاری شدهاند. براساس آمارهای ارائهشده از سوی وزارت رفاه، جمعیت و میزان مصرف در اقلیمهای ۴ و ۵ بسیار کمتر از اقلیمهای ۱ تا ۳ است. حال آنکه اقلیم ۳ پرجمعیتترین اقلیم کشور است که بیش از نیمی از گاز خانگی در آن مصرف میشود. شهر تهران، بهعنوان پرجمعیتترین شهر کشور در این اقلیم قرار دارد. گاز خانگی علاوهبر توزیع اقلیمی مشترکین، از الگوی پلکانی نیز بهره میبرد. بدین منظور، ۱۲ پله مصرف گاز تعریف شده است که مشترکین گاز خانگی براساس میزان گاز مصرفی خود در ماه، در یکی از آنها قرار میگیرند. تعداد پلهها در هراقلیم برابر با ۱۲ است، با این تفاوت که در اقلیمهای سردتر اندازه پله اول بزرگتر از پله اول اقلیمهای گرمتر خواهد بود. بدین ترتیب نوعا یک تخفیف برای اقلیمهای سردتر در مصرف گاز لحاظ شده است که خود را در امکان ثبت بیشتر گاز خانگی در پله ۱ نشان میدهد. برای درک بهتر این تخفیف باید توجه کرد که در نظام تعرفهگذاری فعلی بهای گاز هرپله یکسان درنظر گرفته شـده است. بدین ترتیب اقلیمهای سردتر گاز بیشتری را با قیمت پله ۱ میتوانند مصرف کنند، ولی اقلیمهای گرمتر گاز کمتری در این پله خواهند داشت. لازم به توجه است که اندازه پلههای بالاتر از پله اول، با جمع مقدار ۱۰۰ مترمکعب با اندازه پله قبلی خود در هراقلیم محاسبه میگردد. درنهایت پله دوازدهم نیز نامحدود بوده و مصرفکننده هرچقدر بیشتر از پله ۱۱ مصرف کرده باشد، در پله دوازدهم قرار میگیرد.
توزیع مشترکین نیز نشان میدهد که در اقلیمهای اصلی (سرد و پرجمعیت کشور)، بین ۶۰ تا ۶۳ درصد مشترکین در پله ۱ تا ۳ قرار میگیرند. همچنین در این اقلیمها بین ۸۸ تا ۸۹ درصد از مشترکین در پلههای ۱ تا ۵ قرار دارند. این درحالی است که در پلههای ۸ تا ۱۲، صرفا حدود ۳ درصد از مشترکین قرار گرفتهاند. به بیان دقیقتر، پرمصرفترین مشترکین گاز خانگی که مشترکین حاضر در پلههای ۸ تا ۱۲ هستند، اقلیت مطلقی در حدود ۳ درصد از مردم هستند. بررسی اقلیمهای ۴ و ۵ نیز نشاندهنده آن است که کمتر از ۱ درصد از مشترکین در پلههای ۸ تا ۱۲ قرار گرفتهاند و عمده مشترکین در پلههای ۱ تا ۳ قرار دارند. بدین ترتیب در کل کشور، بیش از ۶۳ درصد از مشترکین گاز خانگی در پلههای ۱ تا ۳ قرار داشته و کمتر از ۳ درصد از مشترکین مصرفی در پلههای ۸ تا ۱۲ قرار دارند. این پرمصرفترین مشترکین، اقلیت مطلقی برابر با ۳ درصد از کل مشترکین یا ۷۲۵ هزار مشترک در سرتاسر کشور هستند.
در کنار بررسی درصد پرمصرفها، بررسی وضعیت رفاهی آنها نیز قابل تامل است. طبق اعلام وزارت نفت، ۱۲ پله برای مصرف گاز تعریف شده است. این پلهها که از کممصرفترین (پله یک) تا پرمصرفترین (پله ۱۲) تنظیم شده است، سعی دارد با قیمتهای پلکانی مصرف را مدیریت کند. اما درخصوص مصرف، براساس گزارشی که وزارت رفاه منتشر کرده (طبق اطلاعات ارائه شده از سوی شرکت گاز ایران)، در شهر تهران حدود ۸۸ درصد از پرمصرفها در مناطق مرفه ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۸ و ۲۲ سکونت دارند. درخصوص رفاه، در اینجا بهعنوان شاخص رفاه نسبی بین مناطق مختلف تهران، میانگین قیمت هرمترمربع مسکن در هرمنطقه با توجه به دادههای اعلامی بانک مرکزی مدنظر بوده است. بدینترتیب، هرچه میانگین قیمت مسکن در یک منطقه بالاتر باشد، آن منطقه از سطح رفاهی بالاتری برخوردار خواهد بود. توزیع مشترکین پرمصرف تهرانی (که در پلههای ۸ تا ۱۲ هستند) بین مناطق مختلف تهران نشاندهنده آن است که حدود ۸۸ درصد از پرمصرفها در مناطق گران و مرفه شمالی تهران شامل مناطق ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۸ و ۲۲ ساکن هستند. سهم ۸۸ درصدی پرمصرف ۸ منطقه شمالی تهران از پرمصرفها درحالی است که سهم ۸ منطقه نیمهجنوبی (پایینتر از خیابان انقلاب اسلامی) شهر تهران شامل مناطق ۱۵، ۱۸، ۱۱، ۱۶، ۱۰، ۱۷، ۹ و ۲۱ حدود ۴ درصد است. اگر مناطق ۱۴، ۱۹، ۲۰ و ۱۳ را نیز به این مناطق اضافه کنیم سهم این ۱۲ منطقه به ۹ درصد میرسد. این درحالی است که سهم سه منطقه ۱، ۲ و ۳ از کل پرمصرفهای گاز تهران ۶۶ درصد است. از بین مشترکین پرمصرف که در پلههای ۸ تا ۱۲ قرار دارند، پرمصرفترین مشترکین گاز خانگی در کشور آندسته هستند که در پله دوازدهم (پله ۱۲) مصرف قرار میگیرند. توزیع این مشترکین بین مناطق ۲۲گانه تهران نشان میدهد که حدودا ۸۰ درصد از آنها تنها در سه منطقه مرفه ۱، ۲ و ۳ ساکن هستند. همچنین مجموع مناطق نیمهشمالی تهران به ۹۳ درصد میرسد. بدینترتیب سهم مناطق نیمهجنوبی تهران تنها ۷ درصد از کل پرمصرفترین مشترکین تهرانی است.
براساس آمار و اطلاعاتی که در جدول آمده است و مطابق با دادههای شرکت ملی گاز، مصرف ۴ ماهه پایانی سال ۱۳۹۹ برای پرمصرفترین مشترکین گاز خانگی استان تهران به این شرح زیر است: بالاترین مصرف در این دوره، متعلق به یک مشترک ساکن در لواسان (خانم آ. د) است که در فصل سرد بهصورت ماهانه نزدیک به ۱۳۵۰۰ مترمکعب گاز مصرف نموده است. رتبههای ۲ تا ۵ نیز بهترتیب دراختیار مشترکینی در مناطق سعادتآباد (آقای ه. م)، یوسفآباد (آقای ع-گ)، زعفرانیه (مجتمع ش) و فرمانیه (خانم ف. ا) است. مصرف این مشترکین در این دوره ۴ ماهه به ترتیب برابر با ۱۲۷۵۰، ۱۲۷۵۰، ۱۱۰۰۰ و ۱۰۵۰۰ مترمکعب بوده است. این مشترکین هرکدام بهترتیب بهصورت ماهانه بهاندازه ۶۷، ۶۴، ۶۴، ۵۵ و ۵۳ خانوار عادی مصرف گاز داشتهاند. این یعنی یک خانوار پرمصرف در منطقه مرفه به اندازه ۶۷ خانوار عادی از گاز استفاده داشته است. به بیان دیگر، مشترک پرمصرف لواساننشین، باید در خانه خود بین ۵۰ تا ۶۰ بخاری کار گذاشته باشد تا به چنین حد از مصرف برسد، که پرواضح است چنین مسالهای قابل تصور نیست. در مثالهای فوقالذکر، ۵ مشترک پرمصرف استان تهران، بهترتیب یارانههایی برابر با ۴۲، ۴۰، ۴۰، ۳۵ و ۳۳ میلیون تومان در ماه دریافت مینمایند، که این عدد بسیار بسیار بالایی است. این مقادیر ۵۵ تا ۷۰ برابر بیشتر از میانگین یارانه اعطایی به مشترکین کممصرف (پله ۱) گاز خانگی است.
آن چنانکه از تحلیل دادههای مصرف مطلق گاز خانگی مشترکان (خانوار) در زمستان ۱۳۹۹ برمیآید، مشترکان پرمصرف حاضر در پلههای ۸ تا ۱۲ اقلیت مطلقی از جامعه هستند که کمتر از ۳ درصد از مشترکان گاز خانگی کشور را در بر میگیرند. این در حالی است که عمده مردم، یعنی در حدود ۶۴ درصد از مشترکان، کممصرف بوده و در پلههای ۱ تا ۳ جای گرفتهاند. علاوهبر این، بررسی رفاهی مشترکان پرمصرف نیز نشان از آن دارد که در تهران، بهعنوان پرجمعیتترین شهر ایران عمده پرمصرفان از اقشار مرفه جامعه محسوب شده و در مناطق مرفه ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۸ و ۲۲ سکونت دارند. همچنین الگوی کلی مصرف گاز طبیعی در مناطق مرفه به شکل قابل توجهی پرمصرفتر از سایر مناطق غیرمرفه است. به عبارت دیگر، مرفهترها پرمصرفتر از سایر اقشار جامعه هستند. بالا بودن مصرف در مناطق مرفه علتهای متفاوتی میتواند داشته باشد. از جمله اساسیترین آنها باید به متراژ بالای زیربنای گرمشونده، استفاده از استخر گرم، سونا، جکوزی، شومینه، بالکنهای گرم و همچنین استفاده از لوازم پختوپز نامتعارف و زینتی مثل شعلهها و مشعلها و امثالهم اشاره کرد. این مصارف عمدتا در اختیار قشر مرفه جامعه هستند و همین هم منجر به پرمصرف شدن این دسته از مشترکان گاز خانگی شده است. حال آنکه هرکدام به فراخور ممکن است سطوح بهرهوری متفاوتی داشته باشند. از بین عوامل فوقالذکر، متراژ بالای گرمشونده منازل عاملی است که تلفات را بهواسطه گرم کردن سطوح بلااستفاده افزایش میدهد که شاید ملموس به نظر نرسد. بررسیهای شرکت بهینهسازی مصرف سوخت نشان میدهد که در سرانه مصرف گاز به ازای هر مترمربع سطح گرمشونده بین مناطق مختلف تهران، منطقه ۲ شهری بالاترین مقدار را ثبت کرده و بیشترین مصرف را داشته است. سایر مناطق مرفه تهران نیز در نیمه بالایی این لیست جای گرفتهاند. بدین ترتیب حتی با تعدیل عامل متراژ منازل نیز، سرانه مصرف در مناطق مرفهتر بیشتر از سایر مناطق است.
در مجموع درصورتی که امکان تفکیک وضعیت دقیق درآمدی مشترکان گاز وجود میداشت؛ سیاست بهینه اینطور بود که یارانه گاز تنها به مشترکین کممصرف و در دهک پایین درآمدی اختصاص مییافت. اما در حال حاضر از آنجایی که قبوض گاز ارتباطی با کدهای ملی مشترکان ندارد و مسائلی همچون اجارهنشینی و جابهجایی مشترکان پیادهسازی این مهم را با پیچیدگی روبهرو ساخته امکان سنجش وضعیت درآمدی مشترکان نیز وجود نخواهد داشت. از این رو باید از متغیرهای جانشین برای شناسایی گروه هدف استفاده کرد. بررسیهای این مطالعه نشان میدهد که مصارف بالاتر عمدتا برای گروههای با درآمد بالاتر است و از این رو به نظر میرسد اعمال سیاستهای بهسازی مصرف گاز، همچون تنظیم قیمت متفاوت برای مصارف خیلی بالا میتواند تا حدودی هدفگیری مناسبی داشته باشد.
تولید و عرضه گاز به قیمت تکلیفی بسیار پایین و بدون در نظر گرفتن نرخ تورم و عدم اعمال قیمتهای منصفانه و همچنین عدم اعمال قیمتهای پلکانی موثر برای مشترکان پرمصرف و بدمصرف خانگی و صنعتی، ضربات سنگینی به شرکتهای دولتی حوزه تولید و توزیع گاز زده است. در این خصوص نگاهی به وضعیت سود و زیان ۴۳ شرکت حوزه گاز که شامل ۳۱ شرکت توزیع گاز استانی و ۱۲ شرکت حوزه تولید است نشان میدهد از ۴۳ شرکت، تعداد ۳۱ شرکت در پایان سال ۱۴۰۰ زیانده بودهاند. شرکت گاز استان اصفهان با ۵۴۶ میلیارد تومان زیان خالص رتبه اول را دارد. شرکت گاز استان تهران با ۵۴۱ میلیارد تومان دوم، شرکت گاز استان فارس با ۳۲۱ میلیارد تومان سوم، شرکت گاز استان مازندران با ۳۰۸ و شرکت گاز استان خراسان رضوی با ۲۲۱ میلیارد تومان زیان خالص به ترتیب چهارم و پنجم هستند. در بین شرکتهای استانی کمترین زیان خالص مربوط به شرکتهای گاز استانهای گاز استان سیستانوبلوچستان، استان کرمانشاه، استان کهگیلویهوبویراحمد، استان آذربایجان غربی و استان ایلام به ترتیب با ۴، ۴.۳، ۹.۲، ۱۴، ۱۶ و ۱۶.۳ میلیارد تومان زیان خالص است. شرکتهای گاز استانهای بوشهر، کرمان و هرمزگان به ترتیب با ۹۱، ۵۸ و ۱۷ میلیارد تومان سود خالص، تنها شرکتهای استانی حوزه توزیع بودهاند که در سال ۱۴۰۰ زیانده نبودهاند. در برخی شرکتها نیز سود خالص شرکت آنقدری ناچیز است که این سود را شاید بتوان در حکم زیان تلقی کرد. برای مثال سود خالص شرکت نفت و گاز اروندان در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۰۰ میلیون تومان ذکر شده است. این مقدار برای شرکت نفت و گاز پارس حدود ۱.۵ میلیارد تومان، برای مهندسی توسعه گاز ایران ۲.۳ میلیارد تومان، برای شرکت پالایش گاز بیدبلند ۵.۲ میلیارد تومان و برای شرکت فجر جم نیز ۱۴.۴ میلیارد تومان است. درمجموع بررسی وضعیت سود و زیان خالص ۴۳ شرکت دولتی حوزه تولید و توزیع گاز در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد مجموع سود خالص ۱۲ شرکت سودده حدود ۱۴۴۳ میلیارد تومان و میزان زیان خالص ۳۱ شرکت زیانده نیز ۳۱۷۹ میلیارد تومان بوده است. به عبارتی زیان شرکتهای زیانده حدود ۱۷۳۷ میلیارد تومان نیز از کل سود شرکتهای سودده بیشتر است.
براساس آنچه در این گزارش به آن پرداختیم، مشخص شد مصرف گاز نزدیک به ۷۰ درصد از مردم در حد متعارف و حتی برخی از آنها کمتر از حد متعارف است. فارغ از هر منطق اقتصادی، عدالت و انصاف حکم میکند کاهش مصرف را از پرمصرفها و بدمصرفها شروع کنیم. اما چاره کار چیست؟ کارشناسان میگویند در کوتاهمدت تنها گزینهای که در دسترس دولت قرار دارد، اعمال تبعیض قیمتی براساس مصرف گاز است. بهعبارتی، بهجای مجازات همه مشترکین کممصرف و خوشمصرف و پرمصرف و بدمصرف، دولت بهتناسب مصرف، پرمصرفها و بدمصرفها را با الگوی پلکانی قیمت، مجبور کند از مصرف غیرمتعارف خود بکاهند. این الگوی تبعیض قیمتی چند مزایا دارد. اول اینکه طبق اظهارات مسئولان شرکت گاز، طی سال ۱۴۰۰ با اعمال تعرفههای جدید، کل مصرف گاز سال گذشته کشور یک میلیارد مترمکعب کاهش یافته و همین موضوع باعث شده قطعی برق و گاز در کشور رخ ندهد. ثانیا این طرح، چون به همه طبقات اجتماعی و پلههای مصرفی برخورد نمیکند، تبعات تورمی نداشته و انتظارات تورمی را نیز بهدنبال نخواهد داشت. اما ماجرای تعرفههای سال ۱۴۰۰ چیست. نگاهی به قانون بودجه سال ۱۴۰۰ نشان میدهد طبق بند (ی) تبصره (۸) ماده واحده قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور دولت باید میزان افزایش تعرفه گاز مشترکین پرمصرف را طوری تعیین میکرد که بار مالی رایگانکردن تعرفه مشترکین کممصرف را جبران کند. این اصلاح نرخ باید براساس الگوی افزایش پلکانی (آی. بی. تی) تعیینشده و نرخ آن بهصورت غیریارانهای انجام میگرفت.
در همین راستا دولت آییننامه اجرایی بند (ی) تبصره (۸) ماده واحده قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور در بخش گاز را در تاریخ ۲۶ آبان بهتصویب رسانده و ابلاغ کرد. طبق این مصوبه تعرفه گاز مصرفی مشترکین پرمصرف و بدمصرف افزایش قابل توجهی داشت، اما بازهم کارشناسان میگویند این تعرفههای پلکانی چندان نمیتواند جلوی مصرف پرمصرفها و بدمصرفها را بگیرد و دولت باید امسال نیز یک تجدیدنظر در تعرفهها داشته باشد. در این خصوص براساس قانون بودجه سال ۱۴۰۱ وزارت نفت مکلف شده است تعرفه گاز مصرفی مشترکان پرمصرف بخش خانگی را غیریارانهای حساب کند. همچنین قانون بودجه مصوب کرده بود آییننامه اجرایی این مصوبه یک ماه پس از اجرایی شدن قانون بودجه ۱۴۰۱ ابلاغ شود. اما براساس آخرین شنیدهها، با اینکه چند هفتهای است که این طرح بهتصویب هیاتدولت رسیده با این حال با فرارسیدن فصل سرد نیز خبری از اجرای آن نیست.
طبق بند (ک) تبصره (۱۵) قانون بودجه ۱۴۰۱، اصلاح هزینه گاز خانگی باید بهگونهای صورت پذیرد که عمده مردم کممصرف (پلههای ۱ تا ۳) هیچگونه افزایش قیمتی را در قبض ماهیانه خود نداشته و حتی مقداری نیز از هزینه آنها کاسته شود. بر این اساس، پلههای میانی (۴ تا ۷) افزایش معقول در حدود ۱۰۰ درصدی را تجربه کنند و درنهایت مشترکین پرمصرف (پلههای ۸ تا ۱۲) افزایشی ۱۰ تا ۲۰ برابری را در قبوض گاز خود داشته باشند، بهگونهای که پرمصرفترین آنها (پله ۱۲) گاز را با قیمت غیریارانهای و برابر با ارزش تجاری آن دریافت کند.