به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «بچههای مسجد بلال»؛ تجربه پایگاه بسیج مسجدی به همین نام در مشهد است. نویسنده این کتاب نوید ظریف کریمی که پیشتر کتاب «پرده سوم» هم از او منتشر شده است تلاش کرده در کتاب اخیر سرگذشت پژوهی شهدای مسجد بلال را عرضه کند.
این کتاب به تازگی در مسجد امام سجاد (ع) رونمایی شد، خبرنگار به مناسبت انتشار این اثر گفتوگویی را با نویسنده این کتاب و عارف جعفری، مدیر بخش روابط عمومی نشر راهیار انجام داده که در ادامه میخوانید:
ظریف کریمی: ایده کتاب «بچههای مسجد بلال» در ابتدا با هدف مسجدنگاری توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشهد پیشنهاد و بعد از جلساتی با اتاق فکر آن مرکز کلیتی مطرح شد و اهداف اولیه کتاب هم شامل تولید کتابی کم حجم، چابک و خوشخوان بود که با مخاطب عامتر سرکار دارد و اکثریت بتوانند از آن استفاده کنند.
از مخاطبان هدف کتاب هم این بود که خود بچههای مساجد از آن استفاده و از این کتاب الگوبرداری کنند و از نکاتی که در کتاب هست استفاده شود به خصوص فصل انتهایی یا همان فصل آخر با عنوان تجربهنگاری که برای اولین بار مطرح شده فقط در حد ذهنیتی بود که در حال حاضر عینیت بخشی به این ذهنیت انجام شده است.
این کتاب شامل مطالبی است که مستقیما به بچههایی که در مسجد فعالیت میکنند کمک میکند.
ظریف کریمی: این کتاب شامل دو بخش است بخش اول پژوهشی کتابخانهای که دسترسی به کتابهای مرجعتر در حوزه تاریخ مشهد، جغرافیای مشهد، تاریخ سیاسی اجتماعی و تاریخ انقلاب به دست آمده. این بخش را با توجه به ترتیب فصلها ابتدا از جغرافیای محل شروع کردیم و محله را معرفی کردیم.
این محله از محلات کمبرخوردار مشهد است و مردم سعی کردند خودشان آنجا را بنا کنند و بخش دیگر پژوهشهای میدانی یا همان تاریخ شفاهی است که طی مصاحبههایی که با افراد مسن و قدیمیها داشتیم و از وقتی وارد محل شده بودند به دست آمد. این محل در ابتدا گندمزار بوده و البته تعداد زیادی که از محل کوچ کرده بودند و محله را توصیف میکنند نیز به مرور زمان از آنجا رفته بودند.
این مصاحبهها حدودا با 10 الی 12 صورت گرفت. به علت شرایط کرونایی، مسجد و پایگاه بسیج محل بسته بود و فعالیت خانمهای پایگاه از قبیل دوخت و دوز و فعالیتهای محلی که میکردند به علت بیماری کرونا تعطیل بودند و قابل دسترس نبودند و مصاحبه و گفتوگوی تاریخ شفاهی به صورت تلفنی سخت انجام شد.
محوریت تاریخشفاهی باید در تعامل رودر رو شکل بگیرد و به صورت تلفنی هم فرد اعتماد کند و به شرح جزییات بپردازد.
ظریف کریمی: مراجعات و تماسهای مکرر کار سختی بود و پروسه کار طولانی میشد و از زمان نگارش کتاب کسر میشد به همراه فیلمبردار به منزل افراد مراجعه و برخی را هم به دفتر دعوت میکردیم.
این نکته مهم است که کسی سراغ این افراد و محله و پایگاه نرفته بود و کسی به اینها سر نزده بود و تاریخچه محل و مسجد محل خاصه در مشهد مغفول مانده و در این باره کاری نشده است.
ظریف کریمی: ما در حوزه تاریخ شفاهی مشکل کلان داریم و اینکه دیر شروع به کار کردیم و این یک واقعیت است؛ جریانی که از نیمه دوم دهه 80 و در دهه 90 به صورت جدیتر توسط حوزه هنری و دفتر مطالعات پیگیری میشود تلاش میکنند این کمبود را جبران کنند. مشکل اول دیر مراجعه کردن و مشکل دوم نبود نویسنده تاریخ شفاهی است.
این نوع کار سختیهایی دارد و نگارش کتاب «پرده دوم» سه و سال و نیم زمان برد، نویسنده هم توقع دارد کتابی که برایش تلاش کرده به چاپ دهم برسد و در جامعه دیده شده باشد، ولی متاسفانه این کتاب در چاپ اول است.
نویسندهها در این زمینه همت نمیکنند و ما برای کتاب «بچههای مسجد بلال» به خودمان سختی دادیم و به هر نحوی شده تلاش کردیم آدمهای قدیمی محله را تا جایی که امکان داشت پیدا کنیم، که تا شاندیز برای پیداکردن یکی از این افرادی که نانوای محله بلال بود رفتیم؛ البته ایکاش میتوانستیم افراد بیشتری را پیدا کنیم.
ظریف کریمی: کار تاریخ شفاهی سخت و طاقتفرساست و انتظار برای چاپ این کتاب زیاد بود. بعد از پیادهکردن مصاحبهها، کار به اتاق فکر دفتر سپرده شد و بعد از اعمال نظرات در دیماه 1399 تحویل گرفتم و خرداد 1400 (پنجماهه) تحویل دادم. نکته بعد قسمت اسکن عکسها بود که به علت نبودن عکسها دیر به دست مسئول رسید و اینها باعث شد پروسه طولانی شود. در مورد شکل جلد، طرح جلد را ندیده بودم. پروسه چاپ اینطور بود که بعد از مراجعه به آقای دکتر سعید خورشیدی مسئول تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، کتاب را سپردم برای چاپ و دیگر پیگیری نکردم، چون به کرات پیگیری کرده بودم و دو هفته پیش خبر چاپ کتاب را به من دادند و من گله کردم از طرح چاپ.
البته به نظر بنده این کتاب کار اول این مجموعه بوده و انتظار میرود از جلد تا صفحه انتهایی کار سختی است، زیرا نمونه ندارد که الگوی کارهای بعدی قرار بگیرد و مورد دوم کلیتی از جلد در ذهن خودم است که باید بعضی از مولفههای برجسته داخل کتاب در طرح جلد دیده شود طرح این جلد شلوغ است هدف از نوار کاست و نوار ویدئو همان تجربهنگاری ماست. چون بچههای مسجد بلال این سرگذشتپژوهی شهدا را با مشکلات زیاد با این دو نوار انجام دادهاند و این دو مولفه روی جلد از داخل کتاب گرفته شده است.
ظریف کریمی: [از ابتدای انقلاب]مسجد قرار بوده چه کاری انجام دهد؟ قرار بوده کار فرهنگی از جمله تئاتر و سرود و ... و کار سیاسی از جمله انواع و اقسام انتخابات و کار اقتصادی مثل صندوق قرضالحسنه را انجام دهد.
الان چند دهنه مغازه در پایین مسجد بلال وجود دارد که عایدی اختصاصی برای مسجد ایجاد میکند و به مسجد کمک میکند؛ در دوران جنگ مسجد بلال همان آقایی که با ایشان مصاحبه شده سوار وانت میشده و به جایی میرفته که سراسر خاک بوده و با بلندگو داد میزده و کمک برای جبهه جمع میکرده و در مساجد این فعالیتها انجام میشده، ولی الان مساجد از کارکردهایشان فاصله گرفتهاند و این مسایل باید گفته شود. کسانی که در این کتاب هستند (مصاحبه شوندگان) در دوره خودشان جوان هستند و اکثر شهدا در این کتاب زیر 30 سال هستند و اینها در شرایطی بودند که تعامل خوبی داشتند و به هم ضریب دادهاند. در حال حاضر ریلگذاری و سیاستگذاری در مورد مساجد غلط است و یکنفر و یا یک جناح نباید نظر بدهد شاید اگر همفکری صورت بگیرد و یکسری آدم دلسوز در کنار هم صحبت کنند، نظراتشان قبول شود و ارتباط دوطرفه باید بین فرد و مسجد شکل بگیرد و این ارتباط دوطرفه شکل نگرفته احتمالا مسجد با دغدغه جوانان امروز انحراف از معیار گرفتهاند.
در بخش آخر این کتاب پرسشنامههایی وجود دارد که اهداف اصلی این کتاب را نشان میدهد، چون کمک میکند به سرگذشتپژوهی شهدا. یک عده آدم رفتهاند و یکسری از کارها زمین مانده که همانا پیداکردن هویت افرادی که به این پایگاه و مسجد آمدهاند و چه کارهایی کردند آنها را انجام داده، اما ناکام مانده و در واقع این کتاب تکمیل تلاش آن دوستان است که به سرپرستی آقای رمضانی شکل گرفته است و بچههای دهه 60 در این مسجد به عنوان نمونه این کارها را کردهاند و اگر گفته شود و به جوان امروز ارایه میشود به مسجد و مساجد دیگر و متوجه میشود که در چه دورهای در مساجد چه اتفاقاتی میافتاده یکی از این قدمها استفاده از همین پرسشنامهها حتی زمانی که خود این بچهها نبودند و شروع کنند به پیدا کردن فعالیتها مسجد محلشان حتی زمانی که خود این بچهها نبودند.
ظریف کریمی: با شما موافقم برای راهحل باید بازتعریف شود در تمام حوزه اصطلاحا باید به روز شود به روز شدن میتواند کمک کند، چون مسجد باید یک جذبهای داشته باشد و باید به دست بیاورد اگر فکر میکنیم از دست داده باید ببینیم چرا از دست داده و چکار کنیم که برگردد؛ و این یک نیم قدم است که راه باز شود و ردپایی بگذار که بتوانند حرکت کنند و پیش روند و هدف از عنوان نهضت مسجدنگاری یک مسجد نباشد باید تسری پیدا کند از جمله شهرهای دیگر، اما اینکه قدمهای دیگر را چه کسی بردارد این میتواند مشوق خوبی باشد اگر به دست آدمش برسد من نویسنده هستم و ناشر تا حدی میتواند و ارگانهایی که کار فرهنگی میکنند اگر این کتاب را به مخاطب هدف برسانند خیلی میتواند تاثیرگذار باشد که این اتفاق بیفتد و این راهحل تا حدی راهگشا است و عنوان نهضت به ادامهدار بودن اشاره دارد.
ظریف کریمی: تاریخ شفاهی مشکلاتی داشته الان هم ظاهرا پرکاری داریم و کتاب زیاد داریم و زیاد کار میشود باید ببینیم در چه کیفیتی کار میشود و با این وجود مشکلات برطرف نشده است. زمان چاپ کتاب پرده دوم 3 سال و نیم زمان و انرژی برد.
باید ببینیم آیا مشکلات رفع شده، نه اصلا رفع نشده است. بعد از چاپ این کتاب گفتم که دیگر کار تاریخ شفاهی انجام ندهم و کتاب مسجد بلال هم به خاطر حجم کم قبول کردم و فکر نمیکردم اینقدر زمان ببرد و قرار شد دیگر تاریخ شفاهی کار نکنم. تاریخ شفاهی کار فردی نیست کار گروهی و جمعی است و نیاز به همفکری منسجم گروهی دارد که –در این صورت- پروسه انجام و نهایی کردن کتاب زودتر انجام میشود و با کیفیت بهتر.
رمان نیست که من تنها پژوهش کنم و رمان بنویسم و بفرستم حوزه هنری و قبول کنند و بعد چاپ شود.
بعد از این کتاب پروژه مسجد مالک اشتر مشهد که در حوزه تئاتر فعالیت میکند به من پیشنهاد شد که هنوز قبول نکردم، ولی به خاطر سختیها و مشکلاتی که قرار نیست از سر راه برداشته شود شاید هیچ وقت دیگر انجام ندهم!
ظریف کریمی: دغدغه تاریخ برایم پررنگ و زیاد است و اینکه در تاریخ معاصر چه اتفاقاتی افتاده و چه کسانی فعالیت کردهاند و آدمهای بزرگ و مهمی داشتیم که کارهای بزرگی کردهاند، ولی از آنها کم گفتهایم؛ اینکه در سال 59 گروگانهای سفارت آمریکا را به مشهد آوردند و کسی نمیدانست من در خلال نگارش پرده دوم و مصاحبههای مربوط به «زندانی سیاسی آقای توتونچی» به آنها برخوردم و به صورت اتفاقی دیدم و، چون ایده بکری بود و کارش کردم.
کسی درباره زندانیان سیاسی مشهد کار نکرده بود و من کار کردم؛ سرگذشتپژوهی شهدا و مسجد را نداشتیم و این نمونه اول است و این آثار به خاطر اولین بودنها سختیهایش مضاعف شده است و میخواستم راهی را که نویسندهها قبلا رفتهاند را ادامه بدهم و سختیاش را به جان خریدیم که دیده شود و امیدوارم بهتر از این دیده شود.
ظریف کریمی: این کتاب زیرمجموعه تاریخ شفاهی است با توجه به راوی و فصلبندی و تیتر جزء تاریخ شفاهی قرار میگیرد. لازم است درباره این کتاب و سایر آثار تاریخ شفاهی مشکلات برداشته شود؛ و ارگانهای مرتبط از جمله وزارت ورزش وجوانان و وزارت ارشاد و حوزه هنری به دغدغه و کمبودهای بچههایی که در اینباره وجود دارد بپردازند و پله پله مشکلات را برطرف کنند تا رغبت برای ادامه کار به وجود بیاید.
عارف جعفری، مسئول روابطعمومی نشر راهیار: در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در بخشهای مختلف پروژههای تاریخ شفاهی را گروهبندی کردهاند که یکی از آنها کار روی مساجد است. همچنین بحث پیشرفت و دفاع مقدس مدنظر قرار دارد. همه اینها با این نگاه است که در بحث تاریخشفاهی و روایت سراغ موضوعاتی برویم که به آن کم پرداخته شده یا اصلا به آن پرداخته نشده است. مثل پیشرفت و دانشمندان و دستاوردهایشان.
در کشور چندین و چندهزار مسجد و پایگاه بسیج داریم با حجم بالای فعالیت و با این نگاه به سراغ این موضوعات رفتیم. از این دست موضوعات خیلی داریم کلی اتفاقات فرهنگی و هنری رخ داده است.
منبع: ایبنا