به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، تجمع مردمی دانشجویی در اعتراض به قطعنامه ضد ایرانی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در مقابل دفتر این سازمان در تهران برگزار شد.
در این تجمع مردمی دانشجویی معترضین به قطعنامه ضد ایرانی با حمل پلاکاردهایی که حاوی جنایت های کشورهای غربی علیه بشریت بوده خشم و انزجار خود را از قطعنامه سیاسی شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام کردند.
در این تجمع معترضین با پوشاندن چشمهای خود نسبت به نادیدهگرفتن جنایت های آمریکا، اسرائیل و آل سعود اعتراض خود را نسبت به اقدام سیاسی شورای حقوق بشر سازمان ملل ابراز کردند.
همچنین در این تجمع بیانیه مشترک اتحادیه های دانشجویی و بسیج دانشجویی قرائت شد که متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قریب به سه ماه است که ایادی استکبار تمام توان خود را در ربودن آرامش و امنیت ملت عزیز ایران به کار گرفته اند. جنگ چند وجهی امروز که با محوریت رسانه، تیشه بر امنیت و روان مردم زده است، برای ملت بزرگ ایران، گذشته نه چندان دوری را تداعی میکند که از قضا سرکردگان این اغتشاشات، یعنی منافقین کوردل گرداننده آن بودند؛ روزگاری که این مدعیان آزادی خواهی، از مسؤولین خدمتگزار و نمایندگان مردم تا زن و کودک و پیر و جوان را در کوچه و خیابان به گلوله میبستند.
اکنون نیز همان تروریستهایی که روزی در لیست سیاه دولتهای غربی بوده اند و اکنون در آغوش سردمداران همان کشورها عکس یادگاری میگیرند، در خیابانهای ایران و در سکوت کر کننده نهادهای مدعی حقوق بشری، جوانان ما را ترور میکنند و در خیابانهای برلین برای آزادی از دست رفته ایرانیان اشک تمساح میریزند. البته، این سکوت مختص زمان حال نبوده و همواره شاهد استاندارد دوگانه نهادهای بین المللی غربی از جمله سازمان ملل متحد در برخورد با موضوع حقوق بشر بوده ایم.
اما امروز میبینیم که این سازمانهای حامی حقوق بشر با ادلهای مضحک و با شهادت تروریستهایی وطن فروش در مجالس کشورهای غربی هجمهای را علیه ایران به راه انداخته اند که جز سوریه سازی هدفی را دنبال نمیکند، البته خود نیز به خوبی میدانند که ملت ایران اجازه عمل به چنین نیات پلیدی را به آنان نمیدهند. جای سؤال است که نهادهای بین المللی به اصطلاح حامی حقوق بشر، در روزهایی که میلیونها ایرانی به دلیل تحریمهای ظالمانه غرب نمیتوانستند داروهای لازم برای درمان بیماری خود را پیدا کنند کجا بودند؟ روزهایی که ۱۷ هزار انسان بیگناه توسط منافقین در همین خیابانها به شهادت میرسیدند کجا بودند؟ روزی که کودکان فلسطینی با بمبهای ممنوعه فسفری در آتش نژادپرستی رژیم صهیونسیتی میسوختند کجا بودند؟ روزی که هواپیمای مسافربری ما را بر فراز خلیج فارس منهدم کردند کجا بودند؟ روزی که خونهای آلوده به ویروس HIV از فرانسه به ایران منتقل شد کجا بودند؟ روزهایی که بمبهای شیمیایی ساخت آلمان بر سر مردم کردستان میبارید کجا بودند؟ روزهایی که دولتهای مورد حمایت غرب، بمبهای میلیون دلاری بر سر ملتهای مظلوم یمن و عراق و افغانستان میریختند کجا بودند؟ این تنها بخشی از سکوتهای پی در پی حامیان حقوق بشر در قبال جنایتهای نیم قرن اخیر غربیها در منطقه غرب آسیا بود.
حال دولتهای غربی با برنامه ریزی خود و استفاده از منابع مالی مرتجعین عرب منطقه و اجرا توسط رژیم صهیونسیتی و منافقین و جدایی طلبان، به دنبال پیاده سازی مدلی در ایران هستند که بیش از یک دهه، جمهوری اسلامی ایران مانع از اجرا آن در سراسر منطقه شده است. این شکستهای پی در پی منجر به آن شده است تا سازمانهای حقوق بشری وابسته به غرب با اعلام وضعیت خاص برای ایران، مقدمات دخالتهای بیشتر در امور داخلی این کشور را فراهم آورند و با عناوینی همچون دفاع از حقوق بشر به ناامن سازی ایران و تجزیه این کشور بپردازد، که البته با استناد به منشورهای بین المللی مورد تأیید همین سازمان ها، اینگونه دخالتها غیر قانونی بوده و هیچ کشوری زیر بار آن نرفته است.
ما دانشجویان انقلابی ایران اسلامی اعلام میداریم:
هرگز اجازه نخواهیم داد دست طمع بیگانگان که ۴۳ سال پیش توسط پدرانمان از این سرزمین کوتاه شد، اینبار با دستکشی مخملین به این کشور بازگشته و بخواهد سرمایههای این سرزمین را به تاراج ببرد.
دولتهای غربی بدانند دلخوش به همنوایی مشتی وطن فروش و منافق تاریخ مصرف گذشته در خارج و فریب خوردگانی در داخل نباشند، زیرا هرگز چشمان خود را به روی خباثت و حیله گری آنان نبسته و همواره آماده دفاع از نظام و انقلاب و کشورمان هستیم.
سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد بدانند اینبار نیز در آزمون ملت ایران مردود شدند و اکنون دیگر حیثیتی برایشان در داخل این مرز و بوم باقی نمانده است.
- ملت مسلمان ایران که در طول تاریخ همواره اخلاقمدارترین ملت جهان بوده و همیشه جایگاه زن را بعنوان وزنهای برای حفظ اجتماع و خانواده از فروپاشی اخلاقی و معنوی تلقی نموده است، اجازه نخواهد داد به واسطه جنگ رسانهای که مشتی رقاصه خودباخته خارج نشین علیه آحاد زنان ایرانی راه انداختهاند، عزت، افتخار و عفت آنان را زیر سؤال ببرند.
در پایان تأکید میکنیم، تشکیل کمیته حقیقت یاب بین المللی، گامی در راستای مشروعیت زدایی از حاکمیت ملی کشورهاست. اگر چه امکان ارسال آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست، اما طرح اتهامات سنگین حقوق بشری میتواند زمینهساز جدی موج جدید و سنگینی از اقدامات کشورهای متخاصم علیه ایران شود که با پوشش مقابله با نقض حقوق بشر انجام خواهد شد.
در این خصوص به دولت جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میشود، اکنون آنچه که اهمیت دارد، نفی ادعاهای غلط مطرح شده با انجام تحقیقات دقیق داخلی توسط کشورمان در مورد ابعاد این اغتشاشات است تا حقیقت آن با اسنادی متقن، قابل ارائه باشد تا از روایت سازی جعلی در ادبیات رسمی ممانعت گردد؛ برای مثال در شرایطی قطعنامه مذکور از قید مسالمتآمیز برای اغتشاشات استفاده کرده که فقط تنها در یک زمینه شاهد شهادت فجیع دو دانشجوی بسیجی با چاقو به دست یکی از عاملین این اغتشاشات بودهایم.
ارائه نتایج متقن بررسیهای ملی قبل از هرگونه اقدام کمیته به اصطلاح حقیقت یاب، میتواند عاملی در جهت شکستن هجمه بینالمللی در این زمینه علیه کشورمان و اعلام واقعیتها باشد.