به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «نگاهی نو به مرجعیت علمی قرآن بر پایه کلام مقام معظم رهبری» اثر غلامحسین اعرابی است که در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در ۱۸۲ صفحه منتشر شد.
برخی از دانشمندان مسلمان مسئله مرجعیت قرآن را از دیرباز مطرح کردهاند، اما از حیث مفهوم شناسی بدان پرداخته و حدود و ثغور آن مشخص نگردیده است؛ در دهههای اخیر هم موافقان و مخالفانی به این بحث ورود کرده اند، بدون آن که نقطه مرکزی بحث را به درستی برای مخاطبان خود روشن کرده باشند. پژوهش حاضر با نگاه اجمالی به بیانات مقام معظم رهبری در این باب متوجه نکات اساسی در زمینه مرجعیت علمی قرآن است.
نکته قابل توجه مؤلف این است که تلقی درست و مفهوم صحیح بیانات معظم له درباره مرجعیت علمی قرآن نیاز به تأمل در مقدماتی دارد که تاکنون یا بدان پرداخته نشده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
ساختار اثر
این نوشته در دو بخش سامان یافت؛ بخش اول این اثر به بیان نگاهی جدید و تولید علوم مبتنی بر مرجعیت علمی قرآن پرداخته و مباحثی همچون فرآیند پیدایش علوم اسلامی و خصوصیات زبانی و معارفی قرآن و مبانی مرجعیت علمی قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به منزله درآمدی بر سخنان و بیانات بعدی است و خود نگاهی جدید درباره مرجعیت علمی قرآن کریم است که در متن نوشته به صورت کامل توضیح داده شده است.
بخش دوم به بررسی بیانات مقام معظم رهبری در باب مسئله مرجعیت علمی قرآن اختصاص یافته است. این بخش بیشتر برگرفته از بیانات ایشان در سالهای دوره رهبری ایشان است و سعی شده به صورت نظاممند و عنوان بندی ارائه شود.
در این بخش پس از بیان پیشینه و زمینه جدایی تولید علم از متون دینی، چیستی مرجعیت علمی قرآن و مهجوریت علمی قرآن تبیین شده و سپس، قلمرو مرجعیت علمی قرآن از منظر مقام معظم رهبری بررسی شده و در ادامه نیز راهکارهای تولید علم بر اساس مرجعیت علمی قرآن کریم در بیانات ایشان تشریح شده است.
قلمرو مرجعیت علمی قرآن
همه مسائل نظری و علمی مورد نیاز جامعه میتواند در قلمرو مرجعیت علمی قرآن قرار گیرد؛ اما در بیانات مقام معظم رهبری روی علوم انسانی تأکید بیشتری شده است.
عمومیت قلمرو مرجعیت علمی قرآن از آن روست که قرآن با مواد همه علوم برخورد دارد و از همه ابعاد هستی سخن به میان آورده است؛ ولی اهمیت علوم انسانی که مورد تأکید فراوان و مکرر رهبری بوده است، ناشی از این است که علوم انسانی امروز دچار کاستیهای فراوانی است و از چند جهت قابل بررسی است: از جهات مبادی و مبانی، اعتقادی، نیازهای جامعه ما، نگرش، بینش و گرایش، و مأخذ.