به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_ فاطمه قدیری؛ احتمالا هیچ دانشجویی نیست که برای یک بار هم که شده در روزهای سخت به مهاجرت فکر و یا با دوستانش در این باره صحبت نکرده باشد. از دهه پنجاه میلادی به بعد کشورهای توسعه یافته پذیرای دانشجویان کشورهای کمتر توسعه یافته شدند. چرا که اکثر این کشورها به دنبال بهبود شرایط نیروی کار ماهر و تحصیل کرده بودند. برخی کشورها نیز برای جبران نقص های بازار کار آنها را جذب میکردند؛ و از جایی که نرخ ماندگاری این افراد در کشورهای توسعه یافته بعد از پایان تحصیلات بالا بود، میتوانستند اهداف کشورهای مقصد را تامین کنند.
از همین رو وجود مسئله ای به اسم مهاجرت در کشور، علی الخصوص مهاجرت دانشجویان و نخبگان غیر قابل انکار است. اما چند سالی می شود که برخی با سوار شدن بر روی موج شرایط فعلی جامعه سعی دارند این موضوع را به صورت یک بحران نمایش دهند.
عده ای اعتقاد دارند بیش از 70درصد مدال آوران المپیادها و رتبه های برتر کنکور به دیگر کشورها مهاجرت کرده اند. عده دیگری می گویند میزان مهاجرت از ایران بحرانی نیست و مهاجرت این تعداد از افراد در تمام دنیا طبیعی است. متاسفانه هیچگاه آمار رسمی و دقیقی از میزان مهاجرت دانشجویان وجود نداشته است. همین امر سبب میشود آمار ضد و نقیضی منتشر شود، که خود این موضوع موجب ایجاد ترس از آینده در جامعه انسانی میشود.
در حال حاضر آمار دقیقی از جمعیت ایرانیهای خارج از کشور وجود ندارد اما برخی اعداد و ارقام از حضور پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور خبر میدهد که بخش وسیعی از آنها تحصیلکرده و متخصص هستند؛ موضوعی که مورد توجه دولت هم قرار گرفته و مسئولان مربوطه چند سالی میشود که برنامههای خود را روی موضوع بازگشت نخبگان گذاشتهاند.
تغییر جریان مهاجرت
افراد به صورت اختیاری و یا اجباری مهاجرت میکنند. مهاجرت می تواند دلایل مختلفی مانند تحصیل، اشتغال، سرمایه گذاری و ... داشته باشد. در حقیقت تمام مهاجران به امید ساخت زندگی بهتر، محل زندگی خود را با تمام خاطرات و تعلقاتشان رها می کنند و به محل دیگری می روند. اما گاها زمانی میرسد که متوجه میشوند حقیقت مهاجرت با تصوراتشان متفاوت بوده و امکانات و آرامشی را که به دنبالش بار سفر بسته بودند پیدا نکرده اند؛ و یا زمینه زندگی بهتر در کشور مبدا برایشان فراهم می شود. در این زمان است که مهاجرت معکوس رخ می دهد.
مهاجرت معکوس در نوع خود پدیده ای بسیار عالی است که اخیرا تا حدودی افزایش پیدا کرده است. مدتی است که پیرو اجرای سند راهبردی امور نخبگان کشور، برنامه هایی برای بازگشت و جذب نخبگانی که به خارج کشور مهاجرت کرده بودند انجام میشود که تا حدودی موفق هم بوده است.
برای مثال طبق آمار ثبت شده در سامانه ای که برای ارتباط با نخبگان در ۲۰۰ دانشگاه برتر راه اندازی شده است، طی پنج سال گذشته دو هزار و 500 نفر از 10هزار دانشجویی که در این سامانه ثبت نام کرده بودند مهاجرت معکوس انجام داده اند. ولی متاسفانه به دلیل تبدیل شدن موضوع مهاجرت به ابزاری برای سیاه نمایی و متزلزل نشان دادن وضعیت کشور، اخبار مربوط به مهاجرت معکوس به گوش عموم مردم نمی رسد.
هرچند باید این موضوع را هم در نظر داشت که برای مهاجرت معکوس نخبگان، به اقداماتی کارسازتر از رفع نیازهای معیشتی نخبگان نیاز است. نباید راه حل فقط روی کاغذ باشد و در عمل نیز باید نشان داده شود. نباید فراموش کنیم زمانی چین و هند هم مشکل مهاجرت افراد و عدم بازگشتشان را داشتند، اما با اتخاذ سیاست هایی، پدیده مهاجرت معکوس را رقم زدند.
احداث مسیر برای بازگشت
متاسفانه تمامی مطالعاتی که تا کنون در داخل کشور یا در ارتباط با مهاجرت افراد تحصیل کرده از ایران انجام شده است، به بررسی پدیده مهاجرت نخبگان از کشور، عوامل موثر در آن و ارائه راهکارها، راهبردها و سیاست هایی جهت کاهش آن پرداخته اند و مطالعه ی جامعی در خصوص مهاجرت معکوس نخبگان به کشور وجود ندارد. درحالی که با توجه به نقش نیروی انسانی متخصص و تحصیلکرده در توسعه کشورها به خصوص در کشورهای درحال توسعه مانند ایران، تصمیم به مهاجرت معکوس دانشمندان، مهندسان و پزشکان به کشور میتواند به عنوان عملی بسیار سودمند شناخته شود. در حال حاضر روند این نوع مهاجرت بسیار کند است و اگر مسئولان دولتی راه حلی برای بهبود شرایط و ایجاد فرصت پیشرفت برای نخبگان مقیم خارج کشور پیدا نکنند این نوع مهاجرت روند موقتی خواهد داشت.
برای مثال، تاسیس شرکتهای دانش بنیان، سیاست گذاری در زمینه حرکت دانشگاهها به سمت کارآفرینی و پاسخگویی به نیازهای جامعه در کنار ایجاد زیرساخت های فناورانه در کشور برای ایجاد رابطه ی دو جانبه بین بحش صنعت و دانشگاه که روند بازگشت نخبگان دانشگاهی به کشور را تسهیل می کند.