گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو_ پایگاه خبری "آسیا تایمز" در گزارشی با اشاره به پیشرفتهای قابل توجه جمهوری خلق چین در حوزه تولید مقالات و کارهای علمیِ باکیفیت، به طور خاص به این نکته میپردازد که قدرتهای غربی شدیدا از روند رو به رشدِ پکن در این حوزه احساس نگرانی میکنند و میترسند که مبادا توازن قدرت جهانی به دلیل پیشرفتهای علمی و فناورانه چین، به نفع این کشور تغییر کند.
پایگاه خبری آسیا تایمز در گزارش خود مینویسد: «بر اساس جدیدترین یافته ها، حداقل بر پایه یک شاخص، چین اکنون در زمینه تولید علمِ و مقالات علمیِ باکیفیت، از جایگاهی پیشرو در جهان برخوردار است. پژوهشهای تازه نشان میدهند که محققان چینی اکنون میزان قابل توجهی از یک درصد مقالات و پژوهشهای علمی معتبر جهان که به کرات نیز در سطح بینالمللی مورد استناد قرار میگیرند و حاکی از موقعیت برتر دانشمندان و پژوهشگران چینی نسبت به بقیه کشورها است را تولید میکنند.
در حالی که تعیین دقیق توانِ علمی یک کشور تا حد زیادی دشوار است، با این حال میتوان گفت که میزان سرمایه گذاری مالی که در زمینه پژوهشهای علمی در کشورهای مختلف جهان انجام میشود، شمار مقالات و پژوهشهای علمی که توسط این قبیل کشورها تولید میگردد و در نهایت، کیفیت این مقالات و پژوهش ها، شاخصهای بسیار خوبی هستند که میتوانند توان و موقعیت علمی یک کشور در عرصه بین المللی را تا حد زیادی نشان دهند.
چین تنها ملتی نیست که ظرفیتهای علمی خود را در سالهای اخیر به نحو قابل توجهی افزایش داده و تقویت کرده است با این حال، خیزش و اوج گیری چین در این عرصه تا حد زیادی چشمگیر و قابل توجه بوده است. این مساله بسیاری از کارشناسان و مقامهای دولتی آمریکا را در مورد اینکه کسب موقعیت برتر از سوی چین در عرصههای علمی میتواند توازن قوای جهان را تا حد زیادی تغییر دهد و کفه آن را برای چین سنگینتر کند، نگران کرده است.
موقعیت قابل توجه کنونی چین در زمینه پیشرفتهای علمی و فناوری در جهان، تا حد زیادی نتیجه و برآیندِ سالها برنامه ریزی دولت این کشور برای تبدیل شدن به یک از قطبهای صنعت و فناوری در جهان است. چین گامهای روشنی را جهت رسیدن به نقطهای که اکنون در آن قرار دارد برداشته است و آمریکاییها نیز در شرایطی کنونی به شدت به دنبال یافتن راههایی جهت مقابله با موقعیت رو به رشد و قابل احترام چین در عرصه پیشرفتهای علمی و فناوری این کشور هستند. پیشرفتهایی که ابعاد جهانیِ عینی را نیز به خود گرفته اند.
سال 1977، رهبر وقت چین "دنگ شیائو پینگ" سیاست "مدرنیزاسیون چهارگانه" را در چین اعلام کرد. سیاستی که به طور خاص معطوف به تقویت بخش علمی و پیشرفت فناوری این کشور بود. تا سال 2000 میلادی، ایالات متحده آمریکا به مراتب از جایگاه بهتر و بالاتری در زمینه تولید مقالات معتبر علمی (به صورت سالانه) در مقایسه با چین قرار داشت. با این حال، در طی سه دهه اخیر، چین سرمایه گذاریهای فراوانی را جهت تقویت توانمندیهای خود در حوزه پژوهشهای علمی انجام داده و در این رابطه، دانشجویان و پژوهشگران زیادی را به خارج از چین جهت پیشبرد مطالعاتشان بورسیه کرده، و در عین حال، کسب و کارها و شرکتهای چینی را نیز با ارائه مشوقهای مختلف به سمت تولیدِ محصولات مبتنی بر فناوریِ بالا (High-tech) سوق داده است.
از سال 2000 تاکنون، کشور چین چیزی قریب به 5.2 میلیون دانشجو و پژوهشگر را جهت ادامه مطالعات و فعالیتهای علمیشان به خارج از این کشور فرستاده است. اکثریت آنها نیز در رشتههای مهندسی و مرتبط با فناوری فعال بوده اند. بسیاری از این دانشجویان پس از اتمام مطالعات و تحصیلاتشان، به کشورشان بازگشته اند تا در آزمایشگاههای مجهز و شرکتهای معتبر فناوری کشورشان به کار مشغول شوند.
امروزه، چین پس از آمریکا، دومین کشور عمده و برجسته در زمینه سرمایه گذاری در حوزههای علمی و فناوری است و دانشگاههای چینی اکنون بیشترین تعداد فارغ التحصیلان مقطع دکترای تخصصی در رشتههای مهندسی را در جهان ارائه میکنند و کیفیت دانشگاههای این کشور نیز به نحو قابل توجهی در سالهای اخیر افزایش یافته و بهتر شده است.
به لطف سرمایه گذاریهای گسترده چین در حوزههای علمی و پژوهشی و همچنین نیروی کارِ توانا و رو به رشد این کشور، خروجیِ علمی چین (اندازه گیری شده توسط تعداد کلی مقالات علمی منتشر شده توسط این کشور) به تدریج و در طول سالهای اخیر، افزایش قابل توجه و ملموسی را از خود نشان داده است. در این راستا، در سال 2017، پژوهشگران چینی مقالات و تولیدات پژوهشی علمی بیشتری را در مقایسه با همتایان آمریکایی خود به ثبت رسانده اند.
البته که در این زمینه، ملاحظات کمّی لزوما معانی کیفی به همراه ندارند. برای سالهای متمادی، پژوهشگران در جهان غرب، ارزش کارهای علمی در چین را پایین ارزیابی میکردند و حوزه علم و فناوری را کاملا در آمریکا و اروپا محصور و محدود مینمودند. از این رو، در طی دهههای 2000 و 2010، اغلب کارهای پژوهشی که از جانب چین ارائه شده اند، توجه چندانی را از سوی جامعه علمی جهان دریافت نمیکردند.
با این حال، جالب است که همزمان با افزایش سرمایه گذاریهای چین در حوزه تولید علم، جدای از افزایش کمّی تولید مقالات و پژوهشهای محققان چینی، شاهد بهبود کیفیت چشمگیر کارهای آنها نیز بوده ایم. در این راطه به طور خاص میتوان شاخص استناد به کارهای علمی محققان چینی در دیگر مقالات و گزارشهای علمی تولیدی در اقصی نقاط جهان را مورد توجه قرار داد. از این منظر، هر چه یک مقاله و یا کار علمی بیشتر از سوی دیگر محققان و مقالات مورد استناد قرار گرفته باشد، طبیعتا از ارزش کیفی بیشتری نیز برخوردار است. بر پایه این منطق، یک درصد مقالات برتر جهانی که بیشتری میزان استنادات بین المللی به آنها شده و از کیفیت کاملا بالایی برخوردارند، از اهمیت زیادی در قالب این تحلیل برخوردار میشوند.
در این چهارچوب، میتوان از طریق شمارش اینکه چه تعداد از مقالات چینی در زمره یک درصد مقالات و کارهای علمی برتر و پُراستناد جهان قرار دارند، تخمین زد که مقالات چینی از چه جایگاهی از حیث کیفی برخوردار هستند. تخمین سال به سال در فاصله میان سالهای 2015 تا 2019 و مقایسه کشورهای مختلف با یکدیگر در این زمینه کاملا راهگشا است.
نکته شگفت انگیز در این رابطه این است که در سال 2019، محققان چینی در مقایسه با محققان دیگر کشورها، بیشترین میزان از مقالات و تولیدات علمی با کیفیت و پراستناد را داشته اند. در این راستا، چینیها 8422 مقاله، آمریکاییها 7959 مقاله، و اتحادیه اروپا 6074 مقاله باکیفیت را تولید کرده اند. در سال 2022 نیز محققان چینی در مقیسه با همتایان آمریکایی خود، سه برابر بیشتر نسبت به تولید مقالات باکیفیت در زمینه هوشمصنوعی اقدام کرده اند. در این راستا، در قالب یک درصد مقالات باکیفیت و برتر حوزه هوش مصنوعی در جهان، مقالات چینی از مقالات آمریکایی به نسبت 2 به 1 پیشی گرفته اند. البته که الگوهای مشابهی را نیز میتوان در مورد موقعیتِ پیشروی چین در تولید یک درصد مقالات باکیفیت و پراستنادِ جهان در حوزه نانوتکنولوژی، شیمی و حمل و نقل نیز مشاهده کرد.
تحقیقات مختلف همچنین نشان میدهند که مقالات و تولیدات علمی چینی تا حد زیادی خاص و ابتکاری نیز بوده اند و صرفا کپی کاری از پژوهشهای غربی هم نبوده اند. جهت ارزیابی و اندازه گیری این مساله، به ترکیب رشتههای مختلف علمی که در مقالات مختلف علمی به آنها استناد شده، توجه شده است. از این رو، هر چه استنادات متنوع و متفاوتی در یک مقاله مورد استفاده قرار گرفته باشد، پژوهش مورد نظر بیش از همه چندرشتهای و البته مفید و باکیفیت در نظر گرفته میشود. با در نظر گرفتن این مساله، این نکته آشکار شده که پژوهشهای چینی در قیاس با دیگر پژوهش ها، ماهیت ابتکاری تری را دارند.
مجموع این مسائل نشان میدهند که چین دیگر، یک تقلید کننده صِرف و یا تولید کننده آنچه علمِ بیکیفیت خوانده میشد، نیست. چین اکنون یک قدرت علمی است که توان رقابتی بالایی را با آمریکا و اروپا دارد. در واقع چین هم از حیث کمی و هم کیفی میتواند رقابتی جدی را با آمریکا و اروپا داشته باشد.
نگاه قالب آمریکا و اروپا به پیشرفتهای علمی و فناوری چین، توام با ترس است. آنها فکر میکنند این مساله به چین کمک خواهد کرد تا اقدامات موثری را جهت تضعیف موقعیتِ به ویژه آمریکا در عرصه بین المللی انجام دهد. از این رو، جهان غرب دست به هر اقدامی میزند تا روند رشد علمی و فناوری چین را تضعیف و کُند نماید.
اقدامات تقابلی اخیر آمریکا علیه چین در حوزه صادرات برخی تجهیزات فناورانه و ریزتراشهها به این کشور، به وضوح محدودیتهای زیادی را بر همکاری با چین در حوزههای پژوهشی و تولیدی تحمیل میکنند. در اکتبر سال 2022، دولت بایدن محدودیتهای گستردهای را بر آن طیف از فناوریهایی که میتوانند کاربردهای نظامی نیز برای چین داشته باشند، وضع کرده است.
اقدامات تقابلی آمریکا علیه چین در حوزههای فناوری و علمی، به هیچ عنوان با اقتضائات این حوزه، همخوانی ندارند. حوزه علم و فناوری، عرصهای برای همکاری و تبادل ایدهها میان پژوهشگران و محققان است و اکنون پژوهشگران در اقصی نقاط جهان به یکدیگر و کارهای علمی هم نیاز دارند و همین مساله است که جهان علم و فناوری را به پیش میراند.
تردیدی نیست که اگر آمریکا دست از اقدامات تقابلی خود بکشد و به همکاری با چین در فضای فناوری و علم روی آورد، تولیدات به مراتب با کیفیت تری در این حوزهها ارائه و سطح بیشتری از رفاه و راحتی برای بشریت ایجاد خواهد شد. چین به صفِ اول کشورهای اصلی تولید کننده علم و فناوری در جهان پیوسته است و آمریکا شدیدا از این موضوع نگران شده است. در واقع، آمریکاییها میترسند که با قدرت گیری علمی چین، توزان قوای جهانی تا حد زیادی به نفع چین به هم بخورد. با این حال، نکته قابل تامل این است که خودِ آمریکا نیز از روند رشد پیشرفتهای علمی و فناوری چین میتواند سود ببرد.
در شرایطی که جهان با چالشها و مشکلات گستردهای نظیر تغییرات اقلیمی و ... رو به رو است، عقلانیت متعارف حکم میکند که آمریکاییها به خیزش علمی و فناوری چین، نَه فقط در قالب تهدید، بلکه به عنوان فرصتی ذیقیمت و ارزشمند نیز بنگرند.»