گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سید رضا میرجعفری، انیس نقاش سرهنگی که شهید مغنیه را در جنبش فتح فلسطین آموزش میداد میگوید: پیامبر اسلام فرمودهاست: «من كان لله كان الله له» کسی که خودش را برای خدا خرج کند، خدا خودش را برای او خرج می کند و او ثارالله می شود، چه ما از او تقدیر و تشکر کنیم و برنامه ای بگذاریم و چه نگذاریم. اعمال شهيد حبط نمی شود. اما باید گفت که هم عماد، هم سید حسن نصرالله و هم سید عباس موسوی در مقطعی در جبهه های ما حضور داشتند. این باز از مطالب ناگفته است. در خاطرات این بزرگواران موجود است. در واقع اینها تربیت یافته مکتب روح الله هستند و با ما بزرگ شدند.
به این راحتی نمیتوان راجع به حاج رضوان صحبت کرد و باید از زبان مادرش بگوییم. او از اول تا شهادتش «منذور» بود، یعنی کسی نذر کرده که این بچه باید راه ائمه و پیامبران را طی کند. مادرش میگوید: ۱۲ ساله بود که او را پیش شیخ فضل الله بردند و به او گفت من نمی خواهم پسرم منحرف شود، می خواهم او را در مسائل اسلامی و دینی تربیت کنم.
حاج رضوان وقتی اولین بار برای آموزش نظامی به گروههای نظامی گروه مقاومت آن روزگار پیوست به آموزش دهنده گروهان یعنی انیس نقاش گفت: آقای نقاش، من یک مؤمن هستم که می خواهم مسائل نظامی را یاد بگیرم. آن زمان اگر میگفتید مؤمن هستم یعنی خارج از معادله هستید. باید یا ناسیونالیست باشید یا مارکسیست، اصلا ایمان در بین رزمندگان به این معنی وجود نداشت. من آن موقع در سازمان الفتح بودم. به ایشان گفتم اموزش میدهم، به شرطی که این آموزش عليه اسرائیل باشد. این آدم مؤدب و مؤمن برای من جذاب بود. با همه جوان هایی که می آیند و عقیده ندارند فرق داشت. من فهمیدم که این پسر، یک روز مسئولیت بزرگی می گیرد و مؤثر می شود.
منبع: کتاب راز رضوان زندگینامه و خاطرات سردار مقاومت شهید عماد مغنیه